یادداشت
سیاست خارجی در خدمت پیشرفت
علی نادری مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی
سفر سید ابراهیم رئیسی به چین را باید یکی از مهمترین سفرهای دوران ریاست جمهوری او دانست. سفری که ابعاد مهم راهبردی، بینالمللی و اقتصادی را با خود به همراه دارد.
سفر به پکن با دعوت رسمی از جانب رئیس جمهور چین در حاشیه اجلاس شانگهای در سمرقند شکل گرفته و نقطه نهایی برای اجرایی شدن توافق راهبردی همکاری ایران و چین موسوم به توافق 25 ساله است.
پس از سفر سال گذشته وزیر امور خارجه به چین روند اجرایی این سند از مسیر طراحی 20 توافقنامه همکاری مشترک آغاز شد و این توافقنامهها با حضور معاون نخستوزیر چین در ماههای گذشته به نقطه جمعبندی رسید تا در سفر رئیس جمهور به چین به امضا رسیده و وارد فاز اجرا شود.
این سفر درست در زمانی اتفاق افتاده که یک کمپین بزرگ جهانی با مدیریت کشورهای غربی علیه ایران و برای نمایش انزوای ایران در محیط بینالملل طراحی و اجرا شد که البته این کمپین با پشتوانه برخی اقدامات خرابکارانه داخلی و ایجاد آشوب و ناآرامی در کشور کلید خورد و امتداد پیدا کرد.
اما حالا درست پس از این ناآرامیها و در شرایطی که کشورهای غربی بیسر و صدا سفرای خود را به تهران بازگرداندهاند، سفر هیأت ایرانی به پایتخت دومین قدرت اقتصادی جهان، حاوی پیامهای معنادار هم برای طراحان کمپین تبلیغاتی علیه ایران در خارج از کشور و هم پیاده نظام آنها در داخل کشور و جریانات برانداز است.
این دیدار که پس از دو دهه در سطح دیدار رسمی دوجانبه حاکمیتی صورت گرفته است حکایت از جایگاه مهم ایران در معادلات راهبردی چین برای آیندهای دارد که کلید شکل گرفتن آن مدتی است زده شده و جهان را به سمت نظمی نوین حرکت میدهد.
نقطه مهم توافقات صورت گرفته میان ایران و چین را باید جهتگیری توافقات از رویکردی صرفاً تجاری، به سمت سرمایهگذاری در حوزههای راهبردی و زیرساختی ایران دانست. درواقع دستاورد این سفر بیش از آنکه توافق برای خرید و فروش برخی محصولات متقابل باشد، توافق برای سرمایهگذاری در حوزههای راهبردی و زیرساختی کشور است که میتواند زمینه را برای جهش ملموس در اقتصاد و تولید کشور فراهم کند.
حوزههای مختلفی همچون ترانزیت، حمل و نقل ریلی، هوایی، جادهای، حوزههای کشاورزی، بانکی، نفت و انرژی، معدن، صنایع و ماشینآلات بزرگ و خودرو از جمله محورها و سرفصلهای مهم توافقنامههای بیستگانه با چین است که زمینه را برای سرمایهگذاری در این حوزههای مهم و راهبردی فراهم میکند.
در عین حال همگرایی دو کشور در مقابله با یکجانبهگرایی امریکا زمینهساز شکلگیری اتحادهای قوی و جدید سیاسی در سطح بینالملل خواهد بود.
نکته تأسفبار آنجاست که زمینه این همکاریها و سرمایهگذاریها از سالها قبل فراهم بوده است اما کمکاریهای صورت گرفته دراین حوزه با هدف جلب توجه غرب، کشور را از مواهب این توافقات در سالهای گذشته محروم کرده و شاید اگر رویکرد سیاست خارجی کشور در این سالها به جای تکیه بر توافقات موقت و غیرقابل اتکا، تلاش برای شکل دادن توافقاتی اینچنینی و بلندمدت بود، امروز تحریمهای ظالمانه غرب به صورت کامل بیاثر شده بود.
باید امیدوار بود با رویکرد دولت جدید برای نقد کردن ظرفیتهای بالقوه سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بتوان زمینه را برای جهش زیرساختی کشور فراهم کرد و به نظر میرسد اجرای سند 25 ساله راهبردی همکاری چین و جمهوری اسلامی ایران یکی از نقاط بسیار مهم آغاز این روند است.