سهل و ممتنع مثل راس مک الوی
محمد احسان مفیدیکیا
منتقد سینما
راس مکِاِلوی (Ross McElwee)، مستندساز با تجربه و برجسته امریکایی، بیشتر به خاطر خود زندگینامههایی (autobiography) که از خانواده و زندگی شخصیاش ساخته مشهور است، او در آثارش از یک ایده به ظاهر دم دستی آغاز میکند و مخاطب در انتهای فیلم درمییابد که با یک مسأله عمیق سیاسی یا فلسفی مواجهه شده است. اگر نگاهی کوتاه به آثار او بیندازیم، درخواهیم یافت که این فرمول بر آنها حاکم است: ایدههای ساده و دردسترس بهعلاوه یک تخیل فوقالعاده قوی و مسألهمندی مستندساز، همواره منتج به تولید اثری قابل احترام خواهد شد.
اگر نوع نگاه مکالوی به جهان پیرامون خود را درک کنیم و سرمشق قرار دهیم، میفهمیم که بینهایت سوژه در چندقدمی ما منتظر دیده و پرداختهشدن هستند. با شیوه اوست که ما بیشمار موضوع خواهیم داشت و همیشه میتوانیم مستند بسازیم.
اما جان کلامِ مکالوی چیست؟ اگر مستندساز یک جهانبینی شخصی و نقطه عزیمت در دیدگاه خود داشته باشد، میتواند از معمولیترین راشها و حتی از خصوصیترین ویدیوهای خانوادگی هم فیلم بسازد. اگر بگویید که تفوق در چنین راهبردی ویژگی جناب مکالوی است خواهم گفت، بله، قطعاً کسی به غنای او در این شیوه نخواهد رسید، اما میشود راهکار او را پیشرو قرار داد و با شخصیسازی، آثاری خاص و منحصر به فرد تولید کرد. هر کسی باید به درک شخصی خود از جهان برسد و آنطور که جهان را میفهمد مستند بسازد، به بیان دیگر مستندساز میبایست خوانش خودش را از وقایع و رخدادها داشته باشد و بتواند از عینک خود به جهان عینی نظر اندازد و با رَنگ و رِنگ خودش آنچه دیده را برای دیگران روایت کند. بعد از آن چه باک از اینکه مثل راس مکالوی چنانکه باید مورد توجه جشنوارهها قرار نگیریم، اما یک جای مخصوص به خود در عالم مستندسازی داشته باشیم.
پیشنهاد ویژه نگارنده این است که مستندهای شاخص مکالوی را حتی اگر پیش از این دیدهاید یک بار دیگر و از این زاویه نگاه کنید و ببینید که از دیدگاه او موضوعات چه فرم و شکلی دارند و بر آگاهی خود بیفزایید که آقای مستندساز در این فیلمها تکنفره کار کرده و همه مسئولیتهای گروه را تنهایی به عهده گرفته است. خود مکالوی به این اقرار دارد که تولید تکنفره (one man production) معایبی هم دارد اما مزایای این شیوه را بیشتر میداند. او میگوید: «من هروقت که بخواهم و البته بدون آنکه نیازی باشد دیگری را توجیه کنم سویه فیلم را تغییر میدهم. در شیوه تک نفره سرعت عمل فوقالعاده بالا میرود، هرچند این روی کیفیت صدا و تصویر تأثیر میگذارد، اما در این روش سوژهها بسیار راحتتر با فیلمساز رابطه برقرار میکنند.»
آثار شاخص راس مکالوی شارلین (Charleen)1980، رژه شرمن (Sherman’s March)1986، زمان نامتناهی (1993) و اخبار ساعت (6 Six O’Clock News)1997 است. هر کدام از این فیلمها درباره شخصیترین موضوعاتی است که کسی برای مستند ساختن میتواند سراغ آنها برود اما این درک شخصی مستندساز از وجوه مختلف زندگی است که موتور محرک او برای تولید آثاری چنین سهل و ممتنع میشود.
همه اینهاست که راس مکالوی را خاص میکند و او با سه عنصر مهم ایدهپردازی پویا، تخیل فعال و روایت شخصی، تبدیل به مستندسازی میشود که میتواند از موضوع به ظاهر کم اهمیت، یک مستند تأثیرگذار بسازد.