جنگ روایتها و مایی که در میدان نیستیم
الهام عابدینی
پژوهشگر روابط بینالملل
دو ماه بعد از حمله عراق به کویت در1990، دختری 15 ساله به نام نیره در کنگره امریکا حاضر شد و علیه جنایتهای عراق شهادت داد. نیره در حالی که نمیتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد گفت شاهد بوده سربازان عراقی نوزادان را از انکوباتورهای بیمارستانی کویت بیرون میکشند، دستگاههای انکوباتور را برمیدارند و نوزادان را میگذارند تا بمیرند. شهادت نیره آنقدر تأثیرگذار بود که روزها شبکههای تلویزیونی امریکایی آن را بارها و بارها پخش کردند و جورج بوش پدر، رئیسجمهور وقت امریکا هم چندبار هنگام سخنرانی علیه عراق به همان صحبتهای نیره اشاره کرد. میلیونها امریکایی پا به پای نیره اشک ریختند و نمیدانستند نیره در واقع «نیره الصباح» است؛ دختر سفیر کویت در امریکا. امریکا با استناد به همین شهادت و صحبتها، افکارعمومی را برای ورودش به جنگ خلیج فارس آماده کرده بود. سال 1992 پس از پایان جنگ و آزادسازی عراق، سازمان عفو بینالملل که اتفاقاً در ابتدا صحت ماجراهای نیره را تأیید کرده بود گفت متوجه شدند که این داستان درست نبوده و حتی دولت بوش را به «دستکاری فرصت طلبانه جنبش بینالمللی حقوق بشر» متهم کرد. این ماجرا به یکی از بزرگترین پروپاگانداها در تاریخ مدرن بدل شد. به سال 2003 و آن روزی برویم که کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت امریکا در شورای امنیت سازمان ملل سخنرانی کرد. سخنرانی ای که خودش سالها بعد گفت، لکه ننگی در کارنامهاش است. کالین پاول شیشهای حاوی پودری سفیدرنگ نشان داد و گفت عراق سلاح کشتار جمعی دارد. این سخنرانی به حدی همه حاضران و مردم را تحت تأثیر قرار داد که دیگر هیچ کس تردیدی برای آغاز جنگ علیه عراق نداشت. جنگی که هزاران کشته و میلیونها آواره برجا گذاشت و هنوز هم پیامدهای جدی آن برای مردم عراق و مردم منطقه باقی مانده است.
شاید عبارت «تأثیر سیانان» را شنیده باشید که در واقع به تأثیر رسانههای جمعی در تصمیمگیری سیاستمداران و توجیه افکار عمومی اشاره دارد. یکی از بزرگترین تأثیرهای آن در سال 1992است، زمانی که ناتو وارد جنگ بوسنی شد. از همان زمان گفته میشود که در واقع این شبکه سیانان بود که ناتو را به این جنگ کشاند. نقل قولی میخواندم که سیانان یا به عبارتی رسانههای جریان اصلی در واقع عضو شانزدهم شورای امنیت سازمان ملل هستند و تا این حد در تصمیمگیریها مؤثر هستند. البته این رابطه یکسویه نیست و بهصورت طبیعی، رسانههایی که بویژه وابستگی دولتی دارند، در راستای اقناع افکار عمومی در جهت تصمیم دولتمردان گام برمیدارند. کما اینکه در مورد مشارکت انگلیس در جنگ علیه عراق نیز بیبیسی عمدتاً چنین نقشی ایفا کرد و در واقع تصمیم تونی بلر، نخستوزیر وقت را برای شرکت در جنگ توجیه میکرد. سال 2017، جان چیلکات مسئول تحقیق درباره حضور انگلیس در جنگ عراق گفت تونی بلر درباره تصمیمش برای آغاز این جنگ، با مردم صادق و روراست نبود.
اینها را نوشتم تا به رأی مثبت پارلمان اروپا برای قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی برسم. 598 نماینده پارلمان اروپا به این طرح رأی مثبت داده بودند. من این تصمیم را بیش از آنکه تصمیمی سیاسی و مبتنی بر برنامهریزی بدانم، تصمیمی همسو با روایت رسانههای جریان اصلی میدانم. رسانههای جریان اصلی که تجمع پر از شکاف با ده شکل پرچم از فارسی زبانان ساکن در برلین و لسآنجلس را گسترده پوشش میدهند و حضور میلیونی در آیین تشییع سردار سلیمانی و حضور گسترده مردم در حمایت از تمامیت ارضی و امنیت کشور را نه؛ رسانههایی که روزی بهعنوان معتبرترین منبع خبری میشناختیم، حالا چهار ماهی است که با تمام اعتبار و قوا پای میدان آمدهاند و از انتشار اخبار دروغ و جعلی هم ابایی ندارند. رسانههایی که به آرشیو خودشان خیانت میکنند! همان سیانان، فارن افرز، بیبیسی و... که اذعان داشتند به نقش سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ با تروریسم و شکست حکومت داعش، حالا از تروریستی بودن سپاه میگویند. جنگ، جنگ رسانههاست؛ جنگ روایتها. میدانی که ما در آن ساکت هستیم.