دو دوتا پنج تا

صامره حبیبی
شاعر

خدایا به من پول چایی بده
به من ثروتی ماورایی بده
 من از خواندن صفرها عاجزم
به چشمان من روشنایی بده
از آن میزهایی که چسبنده‌اند
از آن میزهای کذایی بده
 بکن جای من را عوض با مدیر
به من قدرت خودستایی بده
 به من مدرک دکترا داده‌اند
به من مدرک ابتدایی بده
 بفرما زلیخا شود منشی‌ام
به او قدرت دلربایی بده
فقط یک نما؟ این که خیلی کم است
به من چهره‌ای سینمایی بده
کم آورده‌ام در سؤال و جواب
به من طبع مهمل‌سرایی بده
خدایا دو دوتای تو چارتاست
به دوتای من پنج تایی بده
زمینی چرا با زمینی بد است
به او مردمانی فضایی بده
بنی آدم و من چرا بی‌همیم؟
به ما فرصت آشنایی بده
بنی آدم ، آدم اگر شد به او
دوتا بسته ساقه طلایی بده