نقشه هولناک مــرد بیــمار برای شوهر خانم روانشناس
کامران علمدهی/ مرد افسرده که برای درمان پیش خانم روانشناس میرفت، وقتی فهمید او نیز با شوهرش مشکل دارد با خرید اسلحه مرد جوان را کشت اما فرزندان مقتول از قصاص وی صرف نظر کردند.
به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال 1400 با گزارش قتل یک مهندس 45 ساله به نام کیومرث در جلوی خانهاش آغاز شد. پس از این گزارش مأموران به محل اعزام شدند و دریافتند وی وقتی به قصد رفتن به محل کارش از خانه خارج شده توسط فرد ناشناسی با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
در نخستین گام مأموران پی بردند که مقتول و همسرش از مدتها قبل باهم اختلاف داشتهاند. از اینرو همسرش میترا که روانشناس بود تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد که نمیداند چه کسی شوهرش را به قتل رسانده است.
پس از آن مأموران تماسهای زن جوان را رصد کردند و مشخص شد که او از چند ماه قبل با یکی از بیمارانش به نام سعید در ارتباط بوده است. به این ترتیب سعید 35 ساله بازداشت شد و در همان بازجوییهای اولیه به قتل کیومرث اعتراف کرد و گفت: پس از 8 سال زندگی با همسرم به افسردگی مبتلا شده بودم. به ناچار پیش روانشناس رفتم اما بعد از چندین جلسه به این نتیجه رسیدیم که باید از همسرم جدا شوم. در مدت زمانی که من برای مشاوره به دفتر میترا میرفتم او هم از زندگیاش میگفت و اعتراف کرد که زندگی خوبی ندارد و شوهرش مردی بیاعتقاد است و نمیتواند با او زندگی کند. بعد از آن با هماهنگی میترا اسلحهای تهیه کردم و صبح جلوی خانهشان انتظارش را کشیدم و بهمحض اینکه شوهرش از خانه خارج شد او را کشتم و فرار کردم.
با اعترافهای صریح متهم میترا نیز بازداشت شد اما او مدعی شد که هیچ دخالتی در قتل همسرش نداشته است.
پس از آن پسر و دختر مقتول نیز با تأیید اظهارات مادرشان از قاتل اعلام گذشت کردند.
افشای رابطه پنهانی خانم روانشناس
از سوی دیگر مأموران در شاخه دیگری از تحقیقات پی بردند که میترا با مرد جوانی به نام سینا ارتباط پنهانی داشته است.
میترا در این باره گفت: من و کیومرث سالها قبل از هم جدا شده بودیم و فقط به خاطر بچهها باهم در یک خانه زندگی میکردیم و من هم چند ماه قبل با سینا آشنا و صیغه او شده بودم. اما در ادامه مشخص شد آنها از هم طلاق نگرفته بودند.
با تکمیل تحقیقات برای سعید به اتهام قتل عمد و خرید و استفاده از سلاح جنگی و برای میترا به اتهام رابطه پنهانی با مرد غریبه کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
از آنجا که فرزندان مقتول اعلام گذشت کرده بودند متهم به قتل از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.وی در ابتدای جلسه به جایگاه رفت و گفت: از کاری که کردم پشیمان نیستم. چون حق او مرگ بود.
سپس میترا که با قرار وثیقه آزاد بود به جایگاه رفت و گفت: من و کیومرث به صورت قانونی از هم جدا نشده بودیم. به همین خاطر اسم او هنوز هم در شناسنامهام است. اما شرعی از هم جدا شده بودیم و هیچ رابطهای با هم نداشتیم و من صیغه سینا شده بودم.
در ادامه قضات ادامه رسیدگی به این پرونده را برای تکمیل تحقیقات به جلسه دیگری موکول کردند.