در حافظه موقت ذخیره شد...
قصاص برای مرد طلبکار
رسیدگی به این پرونده از مرداد سال 1401 به دنبال کشته شدن پسر جوانی مقابل خانهشان در جنوب تهران آغاز شد. برادر مقتول به پلیس گفت: به یکی از دوستانم به نام نادر بدهی داشتم، وقتی برای گرفتن طلبش جلوی خانه ما آمد میخواستم از دستش فرار کنم که برادرم سر رسید و نادر با چاقو ضربهای به سینه برادرم زد و متواری شد.
در ادامه مأموران متوجه شدند که متهم مخفیانه به ترکیه گریخته است. تلاشها برای دستگیری او ادامه داشت تا اینکه یک ماه بعد نادر به ایران برگشت و خودش را معرفی و به قتل اعتراف کرد.
به این ترتیب با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین دادگاه
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم ۳۵ ساله به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه من برای تسویهحساب مقابل خانه آنها رفتم اما مقتول با یک چاقوی سلاخی به من حمله کرد و چند ضربه هم به من زد و من هم از ترس جانم و دفاع از خودم ضربهای به او زدم و فرار کردم. پس از آن به بیمارستان رفتم به طور معجزهآسایی نجات پیدا کردم و بعد هم مخفیانه به ترکیه رفتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده ادعای وی مبنی بر قتل در دفاع مشروع را پذیرفتند و وی را به پرداخت دیه و 10 سال حبس محکوم کردند.
با صدور حکم، اولیای دم اعتراض کردند و پرونده در دیوانعالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم نقض و پرونده برای رسیدگی به شعبه همعرض فرستاده شد.
دومین جلسه دادگاه
در این جلسه که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، بار دیگر اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند: تصاویر دوربینهای مداربسته لحظات درگیری را ثبت کرده و نشان میدهد که متهم خودش به مقتول حمله کرده و عملش مطابق با دفاع مشروع نبوده است.
سپس قضات فیلم دوربینهای مداربسته را مشاهده کردند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده متهم را به قصاص محکوم کردند.