یکجور خوشبختی در نوروز
رمانی جذاب برای نوجوانان
معصومه فراهانی
آموزگار
یک رمان نوجوان تمام عیار برای من این شکلی است:
رمان حرفی برای گفتن دارد. بلد است خیلی خوب قصه بگوید، قلم نویسنده مستحکم و روان است، شخصیتپردازیها عالی است، جملات قشنگ کم ندارد و با یک فضاسازی خیلی خوب طرفیم، فضاسازیای که نقش مهمی را در پیشبرد داستان ایفا میکند. «یکجور خوشبختی» همه اینها را دارد!
قصه درباره دختر نوجوانی بهنام فینلی است که پدر و مادرش میخواهند برای ادامه دادن زندگیشان درکنارهم تصمیم بگیرند، برای همین دختر را چند ماهی به خانه مادربزرگ و پدربزرگش میفرستند. پدربزرگ و مادربزرگی که اولین بار است فینلی آنها را میبیند. فینلی ملکه یک سرزمین است! سرزمینی باشکوه و سرشار از افسانه که فقط در دفترچه فینلی وجود دارد. سرزمینی که فقط او دربارهاش میداند و هر روز از آن مینویسد. حالا قراراست فینلی و دفترچهاش مدتی با هم به خانه مادربزرگ و پدربزرگ بروند. مادربزرگ و پدربزرگ در یک خانه بزرگ در شهری کوچک و سرسبز زندگی میکنند، خانه آنها مشرف به یک جنگل است، جنگلی که درآن یک خانواده با سه پسرشان زندگی میکنند و مادربزرگ فینلی همان روز اول نزدیک شدن به آن خانه را قدغن میکند.
ماجرای این خانه ممنوعه چیست؟ اصلاً چرا فینلی بعد از۱۳سال باید تازه با خانواده پدریاش آشنا شود؟ این سؤال و کلی سؤال دیگر معماهایی هستند که مدام در طول داستان به وجود میآیند. دخترک قصه ما، عاشق نوشتن و قصه پردازی است. ما همزمان قصه زندگی او در خانه مادربزرگ و پدربزرگ و قصهای را که مینویسند میخوانیم. قصهها به هم پیوند میخورند و ما را به شگفتی وا میدارند. نویسنده مهارت خیلی خوبی در روایت این قصهها دارد. استعارههای خوبی در قصهای که فینلی مینویسد به کار برده شده که بازتابی از مسائلیاست که در قصه زندگیاش وجود دارد. این کتاب برای نوجوانان بالای ۱۵ سال که اهل کتاب خواندن هستند مناسب است و می تواند عیدانه خوبی برایشان باشد.