بهرام بیضایی کارگردان و نویسنده بزرگ ایران در ۸۷ سالگی چشم از جها ن فروبست

غروب در دیار غریب

گروه فرهنگی- تلخی خبر هر مرگی به اندازه اعتبار زندگی هر انسانی است و بی‌شک مرگ انسانی در قامت استاد بهرام بیضایی، غم بزرگی‌ست که تاریخ فرهنگ و هنر ایران را سوگوار این میراث ملی می‌کند. مرگ او حتی روایت حیرت‌انگیزی از همدستی تقویم و تقدیر است تا او‌ درست در روز تولد هشتادوهفت‌ سالگی‌اش درگذرد. 
بارها گفته بود موطن و مسلک او عالم فرهنگ است. عشقی عظیم به ایران داشت و به‌رغم تنگ‌نظری‌ها علیه او و خانواده‌اش لحظه‌ای از برکشیدن و پاس داشتن میراث فرهنگی ایران دست نکشید. بهرام بیضایی علاوه بر کارگردانی و نمایشنامه‌نویسی در سینما و تئاتر، عرصه‌های دیگری چون تدوین، ساخت عنوان‌بندی و تهیه‌کنندگی را هم تجربه کرده است. 
او از سال ۱۳۴۰ تا کنون ۲۴ فیلم کوتاه و بلند را کارگردانی و یا تدوین کرده است. این کارگردان که نوشتن ۳۰ نمایشنامه را در کارنامه‌ کاری‌اش دارد، تاکنون چندین اجرای تئاتر نیز داشته است. این هنرمند نگارش بیش از ۵۰ فیلمنامه، پنج روایت و شش پژوهش را نیز در کارنامه خویش به ثبت رسانده است.
بیضایی سال ۸۶ بعد از ۱۰ سال دوری از فیلمسازی، فیلم «وقتی همه خوابیم» را ساخت. او سال ۱۳۸۵ بر آن شد تا ساخت فیلمنامه‌ دیگرش «مقصد» را آغاز کند و هرچند این فیلمنامه پروانه ساخت گرفت، اما ساخت آن با مشکلاتی روبه‌رو شد و بیضایی بهتر دید مدتی دست نگه دارد تا همچنان با فیلم‌هایی مانند «باشو غریبه کوچک»، «مرگ یزدگرد»، «چریکه تارا»، «کلاغ»، «سفر»، «مسافران»، «شاید وقتی دیگر»، «سگ‌کشی» و... یکی از کم‌کارترین و در عین‌حال اثرگذارترین فیلمسازان ایران باشد. وقتی از بهرام بیضایی و سینمای او حرف می‌زنیم، نمی‌توان از هویت ملی و فرهنگ ایرانی سخن نگفت. 
بدون شک او یکی از دغدغه‌مندترین فیلمسازان نسبت به مسأله هویت و فرهنگ ایرانی است که نه‌فقط در عرصه سینما که در قلمرو ادبیات و هنر نمایشی، می‌توان رد این دغدغه‌مندی را دید؛ از کتاب‌هایی که نوشته تا آثار نمایشی و تصویری که ساخته است. بیضایی نه‌فقط مسأله ایران را هویت که  ساحت فرهنگ معنا می‌کند و اساساً مسأله اصلی جهان امروز را فرهنگ می‌دانست. به قول آن سخن معروفش که هنگام دریافت نشان یونسکو گفته بود: «این جهان را چاره‌ای جز فرهنگ نیست.»