جهانگیری در گفتوگو با «ایرنا»:
رفع تحریم مسیر توسعه را هموار میکند
چرا به اهداف سند چشمانداز نرسیدیم؟
اسحاق جهانگیری در پاسخ به این سؤال که چرا به اهداف سند چشم انداز 20 ساله نرسیدیم، با اشاره به اینکه هر کسی میتواند دلایلی برای این موضوع بیاورد، اظهار کرد: «تمام کسانی که در تدوین چشمانداز نقش داشتند، آن را موفق میدانستند و فکر میکردند تمام موارد آن قابل دسترسی است. نظر عمومی هم این بود که یک نورافکن انداخته شده که ۲۰ سال آینده ایران را نشان میدهد، همه امیدوار و خوشحال شدند، چون میدیدند کشورشان قرار است به اینجا برسد.» وی اضافه کرد: «اتفاق عجیبی که افتاد، این بود که در انتخابات سال ۱۳۸۴ مسئولانی با رویکرد جدیدی روی کار آمدند. مهمترین ویژگی آن مسئولان این بود که هرآنچه از گذشته است، باید تعطیل شود. به عنوان مثال چیزی که میتواند روابط ما با دنیا را درست کند باید به هم بزنیم و به جای اینکه به مدیریت ایران بپردازیم، به مدیریت جهان بپردازیم.»
جهانگیری با اشاره به اینکه طرح برخی شعارهای پوچ و بیاساس رابطه ما با دنیا را بهم زد، در داخل مدیران کشور سرخورده شدند و مردم هم نگران شدند، ادامه داد: «منابع عظیم نفتی به جای اینکه تبدیل به حرکت توسعه شود، عاملی شد برای تخریب توسعه. لذا این عوامل دست به دست هم داد و از سال ۱۳۸۴ که سال شروع سند چشمانداز بود، همه برنامهها کنار گذاشته شد.» وی اظهارکرد: «البته مجلس هفتم هم در این ماجرا نقش داشت و قانون برنامه چهارم را اصلاح کرد. یا خشت اول دغدغه انرژی را مجلس هفتم با طرح تثبیت قیمت حاملهای انرژی گذاشت. بنابراین مجموعهای از تصمیمات عجولانه و غیرکارشناسی گرفته شد و نتیجه آن تصمیمات این شد که به رشد ۸ درصدی که باید میرسیدیم، نرسیدیم.»
جهانگیری با اشاره به فاصله ایجاد شده میان اقتصاد ایران با کشورهای همسایه نظیر ترکیه، عربستان و حتی امارات در فاصله سالهایی که باید سند چشمانداز اجرا میشد، گفت: «سال 1404 سال پایان چشمانداز است، که ما از نظر اقتصادی تقریباً یک سوم ترکیه و یک دوم عربستان هستیم. حتی امارات دارد از نظر حجم تولید ناخالص داخلی از ما جلو میزند. برخی کشورهای دیگر دارند با ما همتا میشوند. این عقبماندگی را به این راحتی نمیشود جبران کرد. ما برای جبران این عقبماندگی باید خیلی تلاش کنیم.» وی در تشریح چرایی انحراف در توسعه ایران، تأکید کرد: «فکر میکنم انحرافی در مجموعه سیاستگذاریهای ایران اتفاق افتاد. وقتی از دیدگاه تاریخی هم نگاه میکنیم، میبینیم هر وقت که بحث توسعه ایران وارد یک حلقه جدی شده است، یک اتفاق بیرونی یا داخلی رخ داده که یک دفعه روند توسعه را کند کرده است.»
وقتی توسعه ایران از دستورکار خارج شد
اسحاق جهانگیری در بخش دیگری از گفتوگو با برنامه تلویزیونی و اینترنتی «ایرانم» در «ایرنا»، با اشاره به اینکه پس از انقلاب اسلامی فرآیند توسعه ایران و مالزی تقریباً به صورت همزمان آغاز شد، اظهارکرد:« مالزی امروز به کجا رسید و ما در کجا قرار گرفتهایم؟» وی با طرح این سؤال که چه ضرورتی داشت که در دولت نهم، ما مسأله هولوکاست را مطرح کنیم، اضافه کرد: «کجای مسائل ملت ایران موضوع هولوکاست بود که ما آن را نفی کنیم و از اسرائیل در جهان یک چهره مظلوم درست کنیم و از خودمان یک چهره ظالم که میخواهیم یهود و یهودیت را نابود کنیم؟»
او ادامه داد: «در دوره آقای خاتمی خط قرمز ما این بود که پرونده هستهای ایران نباید به شورای امنیت برود، اما بعد پرونده به شورای امنیت رفت و قطعنامه دادند، اما به جای اینکه گفته شود این قطعنامهها ظالمانه است و باید جلوی آنها را گرفت و قطعنامهها یک ملت و کشور را عقب نگه میدارد، گفته شد اینها کاغذپاره است و هر چه میخواهید از این قطعنامهها صادر کنید تا قطعنامهدان شما پاره شود.» به باور اسحاق جهانگیری، معنای این حرفها و بحثها این بود که توسعه کشور از دستور کار خارج شده و مسائل دیگری در دستور کار قرار گرفته است. وی با بیان اینکه خراب کردن ساختارها بسیار ساده است، اما اصلاح ساختارها، بهمراتب سختتر، زمانبرتر و دشوارتر از خراب کردن ساختارها است، گفت: بعد هم وقتی خواستید اصلاح کنید، اینطور نیست که اگر یکجایی تخریب شد سازندگیاش هم به همان سرعت انجام شود، بلکه سازندگی و اصلاح زمان میبرد.
جهانگیری، یکی از دلایل بروز این وضعیت را انحراف در سیاستها برشمرد و افزود: مسأله بعدی، استفاده نکردن از دانش تجربی کشور بود.
وی اظهار کرد: دانش تجربی یک کشور، سرمایه ملی یک ملت است. مثلاً وقتی من کار میکنم از جیب خودم که نمیخورم، از جیب ملت ایران خرج میشود. من در وزارت صنایع تصمیمگیری میکنم، حتی ممکن است چند تصمیم اشتباه هم بگیرم، هزینهاش از جیب ملت ایران خرج میشود، ولی در نهایت تبدیل میشوم به کسی که تجربه دارم. این تجربه باید در اختیار کشور قرار بگیرد. جهانگیری گفت: هزاران مدیر هستند که تجربه کسب کردند و این تجربیات باید در مراحل بعدی استفاده میشد، در حالی که این تجربیات به کتابخانهها و کنج خانهها منتقل شد و استفاده نشد. مدیران ارزشمندی که کارهای بزرگ کرده بودند از صحنه حذف شدند. به گفته جهانگیری، مجموع این وضعیت، بهعلاوه تحریم باعث شد، به شاخصهایی که باید میرسیدم، نهتنها نرسیدیم، بلکه بسیار هم فاصله گرفتیم. وی فساد و تحریمها را از عوامل بازداشتن یک کشور از حرکت در مسیر توسعه برشمرد و گفت: زمانی که تحریم بهصورت ظالمانه تحمیل میشود، قدرت اقتصادی شما را کم میکند، یعنی بهجای اینکه به فکر توسعه باشید که ایران را توسعه دهید، به فکر بقا میافتید و استراتژی شما تبدیل میشود به استراتژی بقا، اینکه چه کار کنیم که بمانیم، بنابراین فساد و تحریم، هردو پدیدههای شومی هستند که علیه یک ملت و توسعه یک کشور کار میکنند.
جهانگیری ضمن اینکه تحریمها را مهمترین عامل عقبماندگی ایران دانست، گفت: سال ۱۴۰۰ در جلسه سران سه قوه در خدمت رهبری بودیم، ایشان در آن موقع با صراحت گفتند اگر یک ساعت میتوانید زودتر تحریمها را لغو کنید، وظیفه دارید این کار را انجام بدهید.
وی ادامه داد: تحریمها بزرگترین عامل فرسایش منابع مادی و معنوی توسعه ایران است. تحریمها در حال حاضر بالاترین عامل ضدسرمایههای اجتماعی ایران است. تحریمها مهمترین عاملی است که توسعه ایران را عقب نگه داشته است.