تحلیلگران ایرانی و بین المللی درباره نسخه دوم فشار حداکثری ترامپ چه میگویند؟
دوئل راهبردها از تهران تا واشنگتن
مذاکره و مقاومت؛ فرمول ایرانی در برابر ترامپ 2
دونالد ترامپ اعلام کرده است که ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد، اما باید به یک «توافق صلح هستهای تأیید شده» دست یابد و آمریکا باید فوراً کار روی آن را آغاز کند.
ترامپ در پستی روی پلتفرم Truth Social خود روز چهارشنبه گفت گزارشهایی که حاکی از آمادهباش آمریکا و اسرائیل برای «نابودی کامل ایران» است، «به شدت اغراقآمیز» هستند.
او نوشت: «من ترجیح میدهم یک توافق صلح هستهای تأیید شده وجود داشته باشد که به ایران اجازه دهد بهصورت مسالمتآمیز رشد کند و شکوفا شود. ما باید فوراً کار روی آن را شروع کنیم و وقتی این توافق امضا و تکمیل شد، جشن بزرگی در خاورمیانه برگزار کنیم. خداوند به خاورمیانه برکت دهد!»
ترامپ در یک دستور اجرایی روز سهشنبه، بازگشت به سیاست تحریمهای موسوم به «فشار حداکثری» را نشان داد؛ سیاستی که در دوران ریاست جمهوری اول خود پس از خروج از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸ اتخاذ کرده بود.
در مقابل، ایران تأکید دارد که برنامه هستهایاش برای اهداف صلحآمیز غیرنظامی است.
روز چهارشنبه، وزیر امور خارجه ایران، عباس عراقچی گفت «سیاست تحریمهای فشار حداکثری دوباره شکست خواهد خورد»، اما درعین حال تمایل تهران برای مذاکره درباره برنامه هستهای را هم نشان داد.
عراقچی به خبرنگاران گفت: «فشار حداکثری یک تجربه شکستخورده است و تلاش دوباره برای آن فقط به شکست دیگری منجر خواهد شد.
اما اگر نگرانی اصلی این است که اطمینان حاصل شود ایران به دنبال سلاح هستهای نیست، این امر قابل دستیابی است و مشکل خاصی نیست».
ناکامی ترامپ در توقف کامل جریان نفت ایران
این دستور اجرایی علاوه بر موارد مذکور، بیان میکند که آمریکا هرگونه معافیت تحریمی که به ایران کمک اقتصادی میکند، از جمله موارد مربوط به پروژه بندر چابهار را «تغییر یا لغو» خواهد کرد، اما جزئیات بیشتری ارائه نداده است.
آمریکا دهههاست که تلاش کرده درآمد نفتی ایران را محدود کند، اما هرگز نتوانسته صادرات آن را بهطور کامل متوقف کند. در دوران ریاست جمهوری اول ترامپ، تحریمهای آمریکا کمک کرد تا صادرات نفت ایران از تقریباً ۳ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۸ به حدود ۴۲۰ هزار بشکه در روز در دسامبر ۲۰۱۹ کاهش یابد.
اما صادرات نفت ایران به تدریج افزایش یافته و در نوامبر سال گذشته به بالاترین میزان خود، یعنی تقریباً ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسید که از این مقدار، ۱.۷ میلیون بشکه به چین ارسال شد.
این محمولهها توسط ناوگانی موسوم به «ناوگان سایه» حمل میشوند که در سالهای اخیر به سرعت رشد کرده و تلاش میکند با دور زدن خدمات بانکی و بیمهای غربی، خارج از محدودیتهای آمریکا عمل کند.
ترامپ جانشین خود، جو بایدن را متهم کرده است که اجرای تحریمها را نرمتر کرده تا صادرات بیشتری از نفت ایران به بازار جهانی روانه شود، در حالی که نگرانیهایی در مورد افزایش قیمت نفت به دنبال جنگ روسیه و اوکراین وجود دارد.
آیا ترامپ میتواند صادرات ایران را به صفر برساند؟ کارشناسان نفتی معتقدند که این کار به دشواری امکانپذیر است؛ در نشانهای از تردید معاملهگران نفتی درباره توانایی ترامپ برای متوقف کردن کامل صادرات نفت ایران، قیمت نفت برنت، معیار جهانی، صبح چهارشنبه ۱ درصد کاهش یافت.
«آمریتا سن»، مدیر تحقیقاتی شرکت مشاورهای Energy Aspects، گفت: «ما فکر نمیکنیم که او بتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند، اما قطعاً میتواند آن را از اوج ۱.۸ میلیون بشکه در روز که مشاهده کردیم، کاهش دهد.»
تحلیلگران ایرانی معتقدند: اگر ترامپ تلاش کند محدودیتهایی بر برنامه موشکی بالستیک ایران در توافق پیشنهادی خود اعمال کند، تهران احتمالاً این پیشنهاد را نخواهد پذیرفت.
جمهوری اسلامی ایران، برنامه موشکی خود را به عنوان اصلیترین عامل بازدارنده میداند، زیرا تحریمهای ایالات متحده مانع از آن شدهاند که ایران از زمان انقلاب 1979 سیستم دفاع هوایی خود را توسعه دهد یا هواپیماهای جنگی خریداری کند.
سعید لیلاز، تحلیلگر سیاسی گفت: «ایران هرچند آماده مذاکره است، اما در صورت لزوم، آماده است تا در برابر ترامپ مقاومت کند.»
منبع: Financial Times
تمجیـــدهـای نـادر تــــرامـــپ از ایـــــران
ایران به تصمیم دولت ایالات متحده مبنی بر کاهش بودجه کمکهای خارجی، که به عنوان ضربهای به گروههای برانداز ایرانی تلقی میشود، واکنش مثبتی نشان داده است.
این تغییر در سیاست آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) که توسط رئیسجمهوری دونالد ترامپ اجرا شده است، همزمان با احساس فزایندهای در تهران رخ داده که نشان میدهد ممکن است آمریکا به مذاکرات تمایل داشته باشد.
تصمیم برای توقف هزینهکرد در کمکهای خارجی، تغییری مهم محسوب میشود.
برخی نگرانند که این اقدام میتواند منجر به کاهش نفوذ آمریکا در صحنه جهانی شود، بویژه اگر قدرتهای رقیب مانند چین و روسیه جای خالی آن را پر کنند. در مقابل، برخی استدلال میکنند که قطع بودجه گروههایی که با دولتهای مختلف مخالفاند، میتواند جایگاه واشنگتن را تقویت کند، زیرا اینگونه القا میشود که آمریکا به دنبال مداخله در سیاست داخلی کشورها نیست.
برای دولت ایران، کاهش بودجه کمکهای خارجی از سوی آمریکا نشانهای از کاهش حمایتهای خارجی از گروههای مخالف است. با این حال، این تصمیم همچنین سؤالات مهمی را درباره آینده روابط دیپلماتیک واشنگتن و تهران بویژه با توجه به برنامه هستهای ایران مطرح میکند.
روز سهشنبه، ترامپ با امضای یک یادداشت ریاستجمهوری، تحریمها علیه ایران را مجدداً اعمال و بر سیاست «فشار حداکثری» خود تأکید کرد؛ سیاستی که هدف آن منزوی کردن ایران از نظر اقتصادی و سیاسی است.
ترامپ اعلام کرد، استراتژی دولت او در قبال ایران موفق بوده است، اما در عین حال، ابراز تمایل کرد که با تهران وارد مذاکرات شود و گفت امیدوار است چنین مذاکراتی صورت بگیرد.
یک پژوهشگر ارشد مرکز سیاست بینالملل، به نیوزویک گفت: «ترامپ میخواهد با ایران توافق کند.
اما در عین حال، جناحهای تندرو در آمریکا ادعا میکنند که ایران در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد و اکنون زمان مناسبی برای وارد کردن ضربه شدید به این کشور است.
مقامات ایرانی امیدوارند که آمریکا به سمت مذاکرات دیپلماتیک حرکت کند.
با این حال، به دلیل ادامه سیاست «فشار حداکثری» ترامپ، آینده روابط ایران و آمریکا همچنان نامشخص است. تا زمانی که هر دو طرف منتظر اقدام طرف مقابل بمانند، احتمالاً تنشها ادامه خواهد یافت.
منبع: Newsweek
رئیس جمهور مایــــــل بــــه توافــق اســت
دیوید سنگر
نیویورک تایمز
دونالد ترامپ که پیشتر اعلام کرده بود مایل به ازسرگیری مذاکرات با ایران است، فرمان اجرایی جدیدی را امضا کرد. جزئیات این فرمان بلافاصله از سوی کاخ سفید منتشر نشد، بنابراین مشخص نیست که کمپین فشار جدید چگونه اجرا خواهد شد. بااینحال، ترامپ نسبت به امضای این فرمان ابراز تردید کرد. او به خبرنگاران گفت: «در مورد این یکی مردد هستم. همه از من میخواهند که امضا کنم. این کار را انجام میدهم.» اما درعینحال افزود که «از این کار خوشحال نیست.»
وی ادامه داد: «ما باید قوی و محکم باشیم، و امیدوارم که نیازی به اجرای این فرمان در ابعاد گسترده نباشد.»
در کنفرانس خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، ترامپ ایران را به مذاکره برای یک توافق جدید دعوت کرد. ترامپ در این کنفرانس اعلام کرد: «ما بار دیگر شدیدترین تحریمها را اجرا خواهیم کرد تا صادرات نفت ایران را به صفر برسانیم.»
او همچنین مدعی شد که در دوران ریاستجمهوریاش، «ایران قادر به فروش نفت نبود.» این ادعا اغراقآمیز است؛ زیرا صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۰ به حدود ۳۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت، در حالی که پیش از آن ۲.۵ میلیون بشکه در روز بود. بخشی از این کاهش به دلیل تعطیلیهای ناشی از همهگیری کووید-۱۹ رخ داد.
هنوز مشخص نیست که کمپین فشار جدید نتیجهای خواهد داشت یا خیر. ترامپ در سال ۲۰۱۸ نیز پس از خروج از توافق هستهای سال ۲۰۱۵، سیاست فشار حداکثری را اعمال کرد. او همچنان ادعا میکند که این یک پیروزی بزرگ بود، اما بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این سیاست نتیجه معکوس داشت. قدرتهای اروپایی هرگز از این سیاست حمایت نکردند و در نهایت ایران نیز از تعهدات خود در توافق هستهای عقبنشینی کرد و توانمندی هستهای خود را افزایش داد.
ایران در سالهای اخیر غنیسازی اورانیوم را در مقیاس وسیع از سر گرفته است. طبق برآوردها، ایران اکنون مقدار کافی اورانیوم غنیشده برای تولید حداقل چهار سلاح هستهای در اختیار دارد.
در فرمان اجرایی جدید، ترامپ خواستار قطع صادرات نفت ایران شد که بخش عمدهای از آن به چین ارسال میشود. بااینحال، چین از همراهی با تحریمهای آمریکا خودداری کرده و ترامپ دولت بایدن را متهم کرده است که در برابر راههای ایران برای دور زدن تحریمها چشمپوشی کرده است.ترامپ تأکید کرده است که عجلهای برای درگیری مستقیم با ایران ندارد و همچنان تمایل خود را برای مذاکره نشان داده است. وی ابراز امیدواری کرد که ایران «یک توافق انجام دهد.»
منبع: The New York Times
تـرامپ تفکـر رایـج آمریکـا دربـاره ایران را بـرهـم زد
تریتا پارسی
اندیشکده کویینسی
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده هنگام امضای بخشنامه ریاستجمهوری که خواستار تحریمهای فشار حداکثری علیه ایران است، آب سردی بر روند رایج در تفکر موجود میان رؤسایجمهوری سابق آمریکا ریخت و آشکارا نارضایتی خود را از این سیاست ابراز کرد. او در مراسم امضای این بخشنامه گفت: من این متن را امضا میکنم، اما در مورد انجام آن مردد هستم.
این تنها لحظه جالبتوجه اظهارات او در جریان گفتوگو با روزنامه نگاران در کاخ سفید نبود. ترامپ همچنین اعلام کرد: افراد زیادی در ردههای بالای ایران هستند که نمیخواهند سلاح هستهای داشته باشند.
هیچ رئیسجمهوری دیگری در آمریکا هرگز از خط شبه رسمی این کشور که میگوید تهران در دستیابی به سلاح هستهای مصمم است، منحرف نشده است.ترامپ یکی از اساسیترین فرضیات متعارف واشنگتن در مورد ایران را با اعلام اینکه «برخی از تصمیم گیرندگان در رأس ایران بمب نمیخواهند» درهم شکست. احتمالاً او تنها آنچه را که جامعه اطلاعاتی به او گفته است تکرار میکند. همچنین احتمالاً جامعه اطلاعاتی قبلاً ارزیابیهای مشابهی انجام داده و آنها را با رؤسایجمهوری قبلی به اشتراک گذاشته است. با این حال، هیچ یک از این رؤسایجمهوری در مورد این نکته حساس با مردم آمریکا همسو نبودند. در عوض، همواره تصویری سیاه و سفید از خواستهها و انگیزههای ایران بیان شده است؛ تصویری که به تحکیم سیاستهای جنگ طلبانه و تقابلی در قبال ایران کمک کرد و در عین حال مانع از کشف راهی برای حل اختلافات آمریکا با ایران از طریق دیپلماتیک شد.
ترامپ تنها دقایقی قبل از دیدار با نتانیاهو در کاخ سفید این فرض را که ایران به دنبال سلاح هستهای است زیر سؤال برد. ترامپ احتمالاً میداند که پیامهای مربوط به اعمال شدیدتر تحریمها، یعنی عزمی که رئیسجمهوری میخواهد این تحریمها را اجرا کند، بسیار مهم است پس بلافاصله تأکید میکند که امیدوارم ما از این تحریمها، زیاد استفاده نکنیم. او به این صورت به تهران، پکن و دیگر بازیگران این پیام را میدهد که برای اجرای این تحریمها خیلی مصمم نیستیم.
دونالد ترامپ به جای تأکید بیش از حد بر استفاده از تحریمها که در دوره اول ریاست جمهوری خود به دنبال آن بود، راه را برای عدم اجرای آن باز میگذارد و با این کار اساساً اعلام میکند که بیشتر به توافق علاقه دارد تا درهم شکستن اقتصاد ایران. منظور او این است که امضای بخشنامه ریاست جمهوری که خواستار تحریمهای فشار حداکثری علیه ایران است کاری بود که او به دلایل سیاسی مجبور به انجام آن بوده است.
منبع: Responsiblestatecraft
فشار حداکثری؛ کاتالیزور توافق؟
ناصر هادیان
استاد دانشگاه تهران
دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا سرانجام پس از بازگشت به کاخ سفید، سیاست خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را آشکار کرد. درحالی که از ماهها پیش گمانههای متعددی پیرامون رویکرد او در قبال ایران مطرح و از گزینه حمایت از اقدام نظامی گرفته تا «فشار حداکثری» و «دیپلماسی» پررنگ شده بود، رئیس جمهوری آمریکا با امضای یادداشت سیاسی خود از ابعاد و جزئیات این سیاست رونمایی کرد. ارائه ملاحظات و نکاتی چند پیرامون این تصمیم ضروری مینماید.
- ترامپ در پیگیری رویکرد نوین خود در قبال جمهوری اسلامی ایران استفاده توأمان دو گزینه «دیپلماسی» و «فشار حداکثری» را در دستور کار قرار داده است.
این درحالی است که طی هفتههای اخیر، نشانههایی از حرکت او به سمت گزینه «دیپلماسی» پدیدار شده بود اما او با امضای دستورالعمل اخیرش که به معنای انسدادسازی مجاری اقتصادی با هدف فشار مضاعف بر ایران است، نشان داد که ترجیح میدهد پیشنهاد گزینه صرف «دیپلماسی» را کنار بگذارد و آن را با رویکرد «فشار حداکثری» توأم سازد.
بنابراین سیاست پیشنهادی او تلفیقی از فشار هدفمند و مواضع مذاکراتی است؛ به این مفهوم که حداکثر خواست و تقاضا را مطرح میکند اما در روند مذاکرات، موضع میانه در پیش میگیرد.
- ترامپ در اظهارات اخیر خود تلاش کرده است همزمان با به اجرا گذاشتن سیاست فشار پیامی را مبتنی بر اکراه از پیگیری این سیاست به جامعه ایران منتقل کند. این موضعگیری، در واقع بخشی از یک تاکتیک مذاکراتی است که او بارها در موضوعات مختلف از جنگ تعرفهها گرفته تا مسائل بینالمللی به کار گرفته است؛ یعنی ابتدا با فشار حداکثری به صحنه ورود کند و بلافاصله پیشنهاد مذاکره دهد. او پس از ورود به فرآیند مذاکره سعی خواهد کرد از برخی موارد کوتاه بیاید تا فضای مذاکره شکل گیرد و سپس به سمت توافق دوطرفه هدایت شود.
- رویکرد اعلامی ترامپ در دوره جدید سیاستی منظم و هدفمند علیه ایران است و به گونهای طراحی شده که همه ابعاد و جنبهها از مسائل هستهای گرفته تا تروریسم، وضعیت منطقهای، حقوق بشر و مسائل اقتصادی را پوشش میدهد.
- اعلام آمادگی برای مذاکره با ایران هم فارغ از ابعاد تاکتیکی در مسیر اجرای سیاست فشار حداکثری علیه ایران نیست. ترامپ با استفاده از عباراتی مانند «من آماده مذاکره هستم»، تلاش میکند عزم خود را نشان دهد اما همزمان سعی دارد تدابیری را اعمال کند که نشاندهنده ادامه فشارهاست. این تناقض تلاشی برای آمادهسازی بستر دیپلماسی در کوتاه مدت در مسیر حل چالشهاست.
- ترامپ به عنوان یک تاجر و فردی خودشیفته، حل مسأله ایران را فرصتی برای افزایش پرستیژ شخصی خود میداند. او ممکن است تصور کند که راهکار چالش ایران میتواند جایزه نوبل صلح را برایش به ارمغان بیاورد و در شرایطی که به مدت 46 سال هیچ رئیس جمهوری از آمریکا نتوانسته این موضوع را حل کند، با بستن پرونده ایران، دستاوردی تاریخی برای خود رقم بزند. همچنین بازار بزرگ ایران نیز انگیزه اقتصادی مهم 800 الی 900 میلیارد دلاری برای رئیس جمهوری آمریکاست. ترامپ از این منظر انگیزه زیادی دارد تا پرونده چالشهای متعدد با ایران را در یک فرمت 1+1 پیش ببرد و حل و فصل نهایی آن را به نام خود به ثبت برساند.
- مذاکرات دو کشور تنها در صورتی راهی برای رسیدن به نتیجه پیدا میکند که جامع و مستقیم باشد؛ زیرا سیاست امریکا تاکنون «مهار به علاوه تعامل گزینشی» و سیاست ایران هم «ضد مهار به علاوه تعامل گزینشی» بوده که به دفعات و فقط در موارد اورژانسی به حل و فصل موضوعات در دستور کار دو طرف انجامیده است اما گذر زمان و روند تصاعد بحران، نادرستی این سیاست را به نمایش گذاشته است در حالی که این سیاست باید «ضد مهار به علاوه تعامل همه جانبه» باشد.
- بر اساس سیاست اعلامی جدید ایالات متحده و تلاش احتمالی برای گشودن کانالهای مذاکره در کوتاه مدت، دو رهیافت در این روند مطرح است؛ یک، رهیافت «عکسالعملی» است به سیاق آنچه در روزهای اخیر در روند مرتبط با دو کشور رخ داده است؛ اینکه آمریکا سیاست خود را اعلام و متقابلاً تهران متناسب با آن، سیاست خود را طراحی کند. رهیافت دیگر «اقدام فعالانه» از سوی ایران است.