11 هزار و 500 پزشک و پرستار مهاجرت را انتخاب کردند
کابوس نظام درمان
سهیلا نوری
خبرنگار
بیمارانی را تصور کنید که با لبها و گونههای برجسته از دردهایی مرموز شکایت دارند؛ یکی از درد شدید سمت راست شکم و زیر دندهاش مینالد که با انجام سونوگرافی علت درد سنگ کیسه صفرا تشخیص داده شده، اما پزشکی نیست تا جراحی را انجام دهد. آن یکی با خانواده به مسافرت آمده و درد شدید ناشی از پارگی کیست تخمدان امانش را بریده، پزشک جراح هم در دسترس است، اما متخصص بیهوشی وجود ندارد تا جان او نجات پیدا کند. کمی آنطرفتر هم پسرکوچولو در آغوش مادر جوان، دارد از تب میسوزد. پدر سراسیمه به این طرف و آن طرف اورژانس بیمارستان میرود تا یک تخت خالی پیدا کند، اما نه خبری از تخت خالی است، نه پرستاری که به داد او برسد.
این تصاویر اگر چه در حال حاضر شبیه یک کابوس است، اما میتواند تصویر واقعی آینده نهچندان دور مراکز درمانی ایران باشد در صورتی که این روند با همین ضرباهنگ ادامه یابد آیندهای که میتوان به استناد شمار گواهیهای صادر شده گود استندینگ (Good standing) آن را متصور شد.
«گود استندینگ» یکی از مدارکی است که اعضای کادر درمان باید برای مهاجرت و فعالیت حرفهای در کشورهای خارجی ارائه دهند؛ یک سند قانونی که حسن سابقه اعضای نظام بهداشت و درمان را مشخص و تأیید میکند که این افراد صلاحیت لازم را برای فعالیت در کشور مقصد مهاجرت دارند.
سازمان نظام پزشکی ایران در سال 1402 حدود ۷ هزار گواهی گوداستندینگ صادر کرده و در ۸ ماه نخست سال جاری هم حدود ۴ هزار و 500 گواهی دیگر صادر شده که این آمار نسبت به سالهای گذشته افزایش قابلتوجهی داشته است؛ واقعیتی که یک زنگ خطر است و «علی سلحشور» سرپرست روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی به صدا درآمدن آن را هشدار میدهد و میگوید: آمار صدور این گواهی نسبت به سالهای گذشته افزایش قابلتوجهی داشته و متأسفانه نشاندهنده تغییرات در تمایلات حرفهای کادر درمان کشور است.
ماندن یا رفتن
اینکه بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی طی کمتر از 2 سال اخیر، بیش از 11 هزار عضو کادر درمان کشور برای دریافت گواهی Good Standing اقدام کردهاند، لزوم ریشهیابی این واقعیت را بازگو میکند. هادی یزدانی، پزشک عمومی به عنوان یک فعال صنفی مدتهاست افزایش میزان مهاجرت کادر درمان و سلامت کشور را زیر ذرهبین قرار داده است. او به مواردی اشاره میکند که طی سالهای اخیر اقبال به رشته پزشکی را بغرنج کرده است:«دنیای پزشکی به واسطه مسائل فرهنگی، فردی و رسانههایی که کارکردشان بازنمایی واقعیت نیست، در میان اقشار مختلف به یک بهشت میماند که از منظر من و همکارانم بهشت موهوم پرتقاضایی است که سهمیهها، پردیسهای پولی و سقوط آزاد اخلاق در کشور و به تبع آن در جامعه پزشکی، رونق چندانی برایش باقی نگذاشته و همین موارد دلایل بسیاری از همکاران من است که به خارج از کشور مهاجرت کرده یا قصد مهاجرت دارند.»
اگر 4 پزشک دور هم نشسته باشند و فلافل بخورند، اغلب کسانی که این صحنه را میبینند، با خودشان میگویند حتماً پزشکان خوبی نیستند که فلافل میخورند؛ باوری که در جامعه نسبت به معیشت پزشکان وجود دارد چنین قضاوتی را رقم میزند، این در حالی است که کمتر کسی فکر میکند آن 4 پزشک هوس فلافل کرده باشند. دکتر یزدانی در این خصوص که مصداق قضاوت اجتماعی است میگوید:«طی سالهای اخیر و با فرو ریختن منزلت اجتماعی، خشونت علیه کادر درمان و سلامت بیشتر شده است و کمتر به این فکر میشود که یک پزشک از 18 تا 40 سالگی تمام روزگار خوش جوانی را به درس خواندن، آموختن، فعالیت حرفهای و کسب تجربه گذرانده و البته اگر نخبه و بسیار تلاشگر باشد به یک متخصص بدل میشود. اگر هم از خانوادهای معمولی و متوسط باشد، تازه در این سن، نقطه صفر زندگیاش را آغاز میکند. اینها را گفتم که بگویم فردی که بدون هیچ تبصره و آشنایی و تنها به واسطه تلاش و علاقه خود به جایگاهی میرسد، در مقایسه خودش با پزشکان و کادر درمان در سایر نقاط دنیا، به این نتیجه میرسد که در جایی به زندگی و تخصص خود ادامه دهد که در گام نخست رفاه بیشتری داشته باشد و در گام بعدی فرصت پیشرفت بیشتر در حوزه کاریاش داشته باشد.»
افزایش 300 درصدی مهاجرت در سال اول کرونا
«سال گذشته 2 جراح قلب اطفال مهاجرت کردند که به اعتقاد جامعه پزشکی با خودشان علم جراحی قلب اطفال در ایران را بردند و به جرأت باید بگویم با رفتن آنها این حوزه پزشکی یتیم شد.»
هادی یزدانی که در جامعه پزشکی ایران بسیار فعال است، با بیان این جمله تکاندهنده ادامه میدهد:«واقعیت این است که هر بار تا روزنهای باز میشود، مسائلی اتفاق میافتد که میزان امید اجتماعی را بین جامعه پزشکی پایین میآورد و گروهی که سن و سال کمتری دارند یا آنهایی که دیگر به ستوه آمدهاند، رفتن را به ماندن ترجیح میدهند. البته در این بین هستند کسانی که ریشههایی مستحکم در خاک ایران دارند اما همان ها هم از محقق نشدن وعدههای اصلاحی انتقاد می کنند.»
سؤالی که در این بین ایجاد میشود این است که از چه زمانی تمایل کادر درمان برای مهاجرت به کشورهای خارجی شدت گرفته و آیا پاندمی کرونا در این میزان تقاضا نقش داشته است؟ علی سلحشور، سرپرست روابط عمومی و بینالملل سازمان نظام پزشکی که به واسطه فعالیت در این سازمان در جریان آمار و علت دقیق مهاجرت کادر درمان است، در این خصوص توضیح میدهد:«مهاجرت کادر درمان از سالهای گذشته وجود داشت، اما از سال ۱۳۹۸ و با شدت گرفتن مشکلات اقتصادی، این روند افزایش پیدا کرد و این در حالی است که شروع پاندمی کرونا در سال ۱۳۹۹ تأثیر مستقیم و چشمگیری بر افزایش تقاضای مهاجرت داشت. فشار کاری شدید، کمبود امکانات و افزایش خطرات شغلی از جمله عواملی بودند که موجب افزایش این درخواستها شدند. در کشورهای مختلف نیز نیاز به کادر درمان بیشتر و باعث شد شرایط بهتری برای پذیرش پزشکان در حوزه بینالملل فراهم شود به طوری که در سال نخست شیوع کرونا، آمار درخواستهای مهاجرت پزشکان و پرستاران ایرانی حدود ۳۰۰ درصد افزایش پیدا کرد و بسیاری از کادر درمان ترجیح دادند در کشورهایی با شرایط کاری بهتر ادامه فعالیت دهند.»
ناگهان زود دیر میشود
«کشورهایی مثل آلمان، ایتالیا، کانادا و همچنین کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر عمان، امارت و قطر، از جمله مقاصد محبوب کادر درمان ایران هستند. این کشورها شرایط مطلوبتری برای اشتغال و تحصیل فراهم میکنند. در این بین کشورهای حاشیه خلیج فارس به دلیل نیاز به کادر درمان و ارائه تسهیلات ویژه، پذیرش راحتتری برای پزشکان و پرستاران ایرانی دارند و کشورهای اروپایی برنامههای ویژهای برای جذب نیروی انسانی متخصص دارند.»
علی سلحشور در حالی به این موضوع اشاره میکند که به باور وی، درآمد پایین، فشار کاری زیاد، عدم امنیت شغلی، کمبود امکانات و تجهیزات و عدم رضایت از شرایط کاری، معضلاتی محسوب میشوند که کادر درمان در ایران با آنها مواجه هستند و در مقابل، امنیت شغلی، درآمد بالاتر، احترام به نیروی انسانی و امکانات بهتر در کشورهای مقصد، عوامل اصلی هستند که انگیزه مهاجرت را در این گروه از جامعه تقویت میکنند.
این واقعیتی است که «محمد شریفیمقدم» دبیرکل خانه پرستار هم طی روزهای گذشته به آن اذعان داشت و گفت:«با توجه به اینکه بسیاری از پرستاران با ۱۰ تا ۱۵ سال سابقه کار، یعنی در اوج بازدهی خود، به دلیل شرایط بهتر در کشورهای دیگر، به راحتی جذب میشوند، باید بستر مناسبی برای ماندن آنها در کشور ایجاد کرد. به گفته این مقام مسئول، برای حل این مسائل به فراهم کردن زیرساختهای مناسب و ایجاد انگیزه برای ماندگاری پرستاران در شغل خود نیاز است که این شامل بهبود شرایط کاری، افزایش حقوق و مزایا، ایجاد فرصتهای ارتقای شغلی و در نظر گرفتن مشوقهای مالی برای ماندگاری پرستاران در مناطق محروم خواهد شد.» به اعتقاد «شریفیمقدم»، استخدام پرستاران بدون فراهم کردن بستر مناسب و شرایط کار مطلوب، به تنهایی راهحل مشکلات این حوزه نخواهد بود.
موضوعی که هادی یزدانی، فعال صنفی پزشکان ایران نیز آن را به این شکل بازگو میکند:«یک علم در حال نابودی است و اگر دست نجنبانیم، ناگهان زود دیر میشود؛ با شیوههایی که طی سالهای اخیر در پیش گرفته شده است، مفت و مسلم دانشجویانی تربیت و برای آنها هزینه میشود که در نهایت به نفع اروپا، استرالیا، امریکا، نیوزیلند و حتی افغانستان عمل میکنند.»
سرپرست روابط عمومی و بینالملل سازمان نظام پزشکی نیز به نکته بسیار مهمی که نگرانی سازمان نظام پزشکی کشور را در خصوص مهاجرت گسترده پزشکان، پرستاران و کادر درمان برانگیخته اشاره میکند و میگوید:«مهاجرت گسترده پزشکان، پرستاران و کادر درمان تهدید جدی برای کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی کشور است. کمبود نیروی انسانی متخصص، سیستم درمانی را با چالشهای جدی مواجه خواهد ساخت و سازمان نظام پزشکی در تلاش است با ارائه پیشنهادهای حمایتی و رفع مشکلات موجود، این روند را کاهش دهد. گرچه این وظیفه اصلی وزارت بهداشت است ولی هدف سازمان نظام پزشکی، حفظ سرمایه انسانی و تلاش برای بهبود شرایط کاری کادر درمان است تا نیاز به مهاجرت کاهش و خدمات درمانی باکیفیت در کشور ادامه
پیدا کند.»