اختر تاجیک از مصائب تصویربرداری از هنر نمایشی می‌گوید

«عکاسی تئاتر» با فلش های خاموش

صبا موسوی
روزنامه‌نگار

تاجیک از سال 1371 خورشیدی فعالیت هنری خود در عرصه هنرهای نمایشی را با عکاسی از نمایش «ایندیرا» به کارگردانی حسن فتحی آغاز کرده و طی سه دهه با اساتیدی چون حمید سمندریان، بهرام بیضایی، علی رفیعی، قطب‌الدین صادقی، پری صابری، بهزاد فراهانی و غیره همکاری داشته است. او در سال 91 با رأی کانون ملی منتقدان به عنوان عکاس سال تئاتر ایران انتخاب شده است. وی همچنین جوایزی از سوی خانه هنرمندان، مجله تصویر سال، شرکت افرائت و نیز نشان ویژه انجمن عکاسان خانه تئاتر دریافت کرده است.

سال 1398 همزمان با نوزدهمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی، نمایشگاهی از عکس‌های تاجیک در ارتباط با هنرمندان نمایش ایرانی با عنوان خاطرات تئاتر ایران در سالن انتظار تالار چارسوی مجموعه تئاتر شهر برپا شد که شامل تصاویری از سیاه بازها، تعزیه خوان‌ها، نقال‌ها و تعزیه‌های اجرا شده در دهه‌های 70 و 80 با هنرمندی هنرمندانی چون سعدی افشار و مرشد ولی‌الله ترابی بود.
نمایشگاه آخر او با نام «یادها و خاطره‌ها» منتخبی از یک مجموعه بزرگ تصویری است که این هنرمند در طول نزدیک به سه دهه فعالیت در عرصه تئاتر تهیه کرده و امروز می‌توان از آن به عنوان یک آرشیو غنی تصویری یاد کرد.
 به همین بهانه با اختر تاجیک در خصوص نگاهش به عکاسی تئاتر به گفت‌و‌گو نشستیم که در ذیل می‌خوانید.

در خصوص چرایی و چگونگی انتخاب عکس‌های ارائه شده‌تان در این نمایشگاه به اختصار توضیح دهید؟
هر عکاسی در هر شاخه‌ای که فعالیت می‌کند، علاقه‌مند است تا آثار ثبت شده‌اش را در معرض دید عموم قرار بدهد و برای من هم طبیعتاً همین امر صادق است. در مورد انتخاب آثار نیز انتخاب اولیه از میان عکس‌هایم، با خودم بوده، با آنهایی که ارتباط حسی بهتری داشته‌ام. گزیده‌ای از عکس‌ها نیز به انتخاب و پیشنهاد دکتر رسول صادقی، معاون فرهنگی هنری خانه هنرمندان روی دیوار نمایشگاه قرار گرفت.
عکاسی کردن از تئاتر را از کی شروع کردید؟
شروع فعالیت من به جشنواره تئاتر سال 1372 باز می‌گردد، البته ورود به این حوزه کار ساده‌ای نبود و علاقه‌مندی شخصی‌ام به تئاتر سبب شد تا با صبر و حوصله این فعالیت را تا امروز ادامه بدهم.

عکاسی تئاتر با دیگر شاخه‌های عکاسی چون عکاسی صنعتی، تبلیغاتی، طبیعت و پرتره چه فرقی دارد؟
به طور کلی عکاسی از تئاتر با دیگر شاخه‌های عکاسی تفاوت چندانی ندارد. در تمام شاخه‌های عکاسی، میزان برای کیفیت کار، دانش تکنیکی، تجربه، شناخت موضوع و مهم‌تر از همه برای من ارتباط حسی با موضوع است که یک عکاس را به نگاه منحصر به فردش می‌رساند.
البته از نظر من در عکاسی تئاتر، ارتباط حسی با موضوع در اولویت بیشتری قرار دارد.

بیشتر به هنگام اجرای زنده، عکاسی می‌کنید یا درهنگام تمرین یا بازبینی تئاتر؟
همیشه عکاسی از تمرین و پشت صحنه برایم جذاب بوده و هست، اما عکس‌هایی که برای بولتن‌ها، مجلات و نشریه‌ها، استفاده می‌شد از اجرای اصلی عکاسی می‌کردم. به صورت شخصی، بیشتر در زمان اجراهای زنده عکاسی می‌کنم زیرا حس واقعی را به هنگام اجرای زنده از بازیگر و صحنه دریافت می‌کنم و این امر را می‌توانم در قاب‌بندی هایم منتقل کنم.

بیشترین مشکل در عکاسی از تئاتر برای شما چه مواردی است؟
در خصوص مشکلات عکاسی تئاتر، مهم‌ترین آن مشکلات فنی است. نور اغلب نمایش‌ها برای عکاسی کافی نیست و این به کیفیت کار صدمه می‌زند. گاهی نیز در نورپردازی، توجه کافی از سوی عکاسان تئاتر در مورد انتخاب زاویه و رنگ نور صورت نمی‌گیرد. البته باید گفت که در دیگر شاخه‌های عکاسی نیز مشکلاتی وجود دارد که این موضوع طبیعی است.

همکاری با اساتیدی چون سمندریان، بیضایی، رفیعی و ...  بر نگاه شما در قاب‌بندی و ترکیب‌بندی عکاسی چه تأثیری گذاشته است؟
از آنجایی که هر کدام از این بزرگان، نگاه و تکنیک خاص خود را در اجرا و کارگردانی داشته‌اند و دارند، نوع عکاسی از نمایش آنها نیز با هم متفاوت می‌شود. تفاوت‌ها در زاویه نگاه، میزانسن‌ها و همه و همه متفاوت می‌شود، اما در کل آثار آنها از یکپارچگی برخوردار است که طی این سال‌ها تمام این موارد به نگاهم در مسیر حرفه‌ای‌ام افزوده است.
آیا به خاطر دارید که از چه تعداد اجرای تئاتر عکاسی کرده‌اید و تاکنون این آثار به صورت مجموعه ارائه شده است؟
آمار دقیقی از تعداد نمایش‌هایی که عکاسی کرده‌ام، ندارم. اما علاوه بر ثبت هر کدام از این اجراها، خود مسیر با تمام بالا و پایین‌هایش برایم همیشه دلنشین و جذاب بوده است. عکس‌هایم بیشتر در بولتن‌ها و نشریات استفاده شده‌اند و مطبوعات هم برای صفحه تئاتر خود از عکس‌هایم که در اختیار روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی بود، استفاده می‌کردند. همچنین در این میان عکس‌هایم به شکل پراکنده در نمایشنامه‌هایی چون نمایش استریندبرگ در کتاب «این صحنه خانه من است» اثر استاد حمید سمندریان به چاپ رسیده است.
وضعیت عکاسی از تئاتر امروز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اینکه اینقدر علاقه‌مند به عکاسی از تئاتر در بین جوانان وجود دارد، قابل تحسین است، اما این نسل کمی عجول هستند. شاید در حرفه‌ها و شغل‌های دیگر عجله کردن برای موفقیت یا پیشرفت عادی و حتی درست باشد اما مهم‌ترین موضوع در مورد عکاسی از تئاتر برای رسیدن به نتیجه بهتر، صبر و پیگیری است.

برای ارتقا و رشد جایگاه عکاسی از تئاتر چه پیشنهادی دارید؟
معتقدم که دنیای امروز بیشتر از هر زمان دیگری به هنر نیاز دارد. هنرمند اگر بتواند با آثاری که در هر زمینه هنری خلق می‌کند، چراغ امید و زندگی را حتی برای یک مخاطب، روشن نگه دارد، باید گفت که در کارش موفق بوده است. عکاسی تئاتر هم مانند هر شاخه دیگر هنری در حال گم شدن در زندگی مدرن امروزی است اما معتقدم که می‌توان با عشق و حس وظیفه، چراغ این خانه را روشن نگه داشت.