«ایران» پشت پرده خطوط عملیات روانی صهیونیستها را بررسی میکند
صهیونیستها در پناهگاه تناقض
رژیم صهیونیستی هرچقدر در قتل عام مردم موفق عمل کرده، در پیشبرد راهبردهایش برای منطقه و عرصه میدانی، ناکام محض بوده است. این واقعیتی است که صهیونیستها را مجبور کرده برای کسب پیروزی در میدان، توجه خود را از جنگ نظامی کاهش داده و شانس خود را در حوزه عملیات روانی و جنگ رسانهای امتحان کنند. در هفتههای اخیر شاهد یک عملیات روانی از سوی جریان رسانهای وابسته به سرزمینهای اشغالی، علیه محور مقاومت، بویژه ایران بودهایم.
پس از اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در انفجار پیجرها و بعدتر پس از ترور شهید سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و تعدادی دیگر از فرماندهان مقاومت اسلامی لبنان، جریان رسانهای وابسته به اسرائیل، به دنبال القای خیانت و پشت کردن ایران به مقاومت منطقه بود. جامعه هدف این خط رسانهای نیز شهروندان لبنان، فلسطین و مهمتر از همه مردم ایران بودند.
عملیات روانی دیگری هم با کارگردانی صهیونیستها و بازیگری رسانههایی مثل اینترنشنال طرحریزی شد و به اجرا درآمد که مشخصاً تزریق ترس به جامعه ایران را دنبال میکرد. پس از شهادت دبیرکل حزبالله لبنان و شهید عباس نیلفروشان، رژیم صهیونیستی برای به صفر رساندن احتمال پاسخ متقابل ایران، پروژه جنگ هراسی را در دستور کار خود قرار داد. ترساندن مردم از عواقب رویارویی ایران با اسرائیل که با هدف ایجاد نارضایتی در جامعه ایران نسبت به هرگونه حمله به سرزمینهای اشغالی انجام میشد، بخشی از این پروژه بود؛ پروژهای که با انجام عملیات وعده صادق2 و حمایت قاطع مردم از حمله موشکی موفق سپاه به تلآویو، با شکست مواجه شد.
تزریق ناامیدی به مقاومت، توسط ناامیدها
همزمان با آغاز حملات هوایی به لبنان، رژیم صهیونیستی ایجاد ناامیدی در این کشور را هم دنبال کرده است. بازنشر گسترده خرابیهای ناشی از بمباران، نامعلوم نشان دادن آینده لبنان و تنها ماندن مردم این کشور، پروژه روانی صهیونیستها در همین راستا بوده است. پروژهای که به رغم پروپاگاندای رسانهای، موفقیتی در پی نداشت. عطاءالله مهاجرانی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی که این روزها در لبنان به سر میبرد هم به این موضوع اشاره دارد. او در گفتوگو با برنامه «میدان» در بیروت، دیدههایش از جامعه لبنان را اینطور شرح داد: به دلیل سخنان شیخ نعیم قاسم و سیطره مدیریتی حزبالله و مقاومت در جنگ جنوب و شکست نیروهای ویژه اسرائیل و گسترش حملات به اسرائیل باعث شده بدنه اجتماعی لبنان از فضای ناامیدی دور باشد. مهاجرانی تأکید کرد که لبنان پدافند هوایی ندارد و به همین دلیل نیز حمله هوایی به لبنان هیچ استراتژی خاصی نیست و صرفاً یک قتل عام است.
او تحلیل اثبات شدهای را هم از وضعیت اجتماعی سرزمینهای اشغالی به دست داد و گفت: برخلاف جامعه لبنان، جنس جامعه اسرائیل اینطور نیست که بخواهند فدای آرمان شوند و اگر ببینند به جای شیر و عسل، موشک و بمب است، نخواهند ایستاد. مشابه این اظهارات را چند روز قبل کسری ناجی خبرنگار بیبیسی فارسی در اسرائیل به زبان آورد و اذعان کرد در فلسطین اشغالی هیچ کس به آینده خود امیدی ندارد و خیلیها در حال ترک اسرائیل هستند.
شایعهپراکنی کور علیه سردار قاآنی
تازهترین عملیات روانی رژیم صهیونیستی علیه ایران، ناشیانهتر و متناقضتر از پروژههای قبلی اجرا شد. در بحبوحه جنگ اسرائیل و مقاومت منطقه، ترور سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه در صدر شایعات رسانههای عبری قرار گرفت؛ خبری که سپس توسط رسانههای فارسی زبان و عرب زبانی که وابستگی قابل توجهی به سرزمینهای اشغالی دارند، بازنشر شد. چندی بعد گمانهزنی درباره سرنوشت فرمانده نیروی قدس سپاه جای بازنشر خبر ترور را گرفت و رسانههایی که با قطعیت خبر از ترور سردار قاآنی میدادند، با انتشار اخباری متناقض مدعی شدند که وی به اتهام ارتباط با رژیم صهیونیستی، تحت بازجویی نهادهای امنیتی ایران قرار دارد! در همین رابطه بخش عربی اسکای نیوز پا را فراتر گذاشته و خبر داد که سردار قاآنی تحت شکنجه و بازجویی، سکته کرده است. البته که رسانهای وابسته به رژیم صهیونیستی نمیتواند به این سؤال پاسخ دهد که چگونه ممکن است سردار قاآنی بهعنوان اصلیترین فرمانده میدانی علیه رژیم صهیونیستی پس از ترور توسط اسرائیل، به جرم ارتباط با رژیم صهیونیستی سر از اتاق بازجویی در ایران در آورده، اما حجم اخبار متناقض درباره سردار قاآنی و خط تخریبی که علیه وی دنبال میشود، از یک واقعیت خبر میدهد: ترس از فرمانده نیروی قدس سپاه و نقش محوریاش در سازماندهی محور مقاومت علیه اسرائیل، صهیونیستها را وادار به انجام عملیات رسانهای، ولو با تناقضهای آشکار علیه او کرده است.