قصه تکراری غافلگیری و نبود زیر ساخت مناسب
وقتی شمال به تسخیر مسافران در میآید
یوسف حیدری
دبیر گروه گزارش
قطع شدن آب قصه تکراری اهالی ساحل قو در بندر انزلی است. قصهای که خودشان هیچ نقشی در آن ندارند و دیگران برایشان مینویسند. میگویند سرازیر شدن مسافران از شهرهای مختلف به شهرهای شمالی ارمغانی جز قطعی آب و برق در روزهای گرم تابستان و کمیاب شدن نان و بنزین ندارد. باور کنید شهرها و روستاهای شمال زیرساخت مناسبی برای میزبانی از میلیونها مسافر ندارد.
هفته گذشته سیل مسافران به شهرهای شمالی کشور تصاویر و اتفاقات عجیبی را رقم زد. به گفته استاندار مازندران هفته گذشته 4 میلیون و 800 هزار نفر به این استان سفر کردند. استاندار گیلان هم گفت در سه روز پایانی هفته گذشته 5 میلیون نفر وارد این استان شدند. مسافرانی که سوار بر خودرو برای گذراندن تعطیلات شهریور ماه راهی شمال شدند این روزها در خانههایشان از خاطرات خوب این سفر میگویند اما وقتی پای حرف اهالی شهرهای شمالی بنشینی دل پری از وضعیت روزهای تعطیل و مشکلاتی که هنوز با آن دست و پنجه نرم میکنند دارند.
ساحل قو آب ندارد
ایرج یکی از اهالی محله ساحل قو در بندر انزلی است. او دل پری از وضعیت این روزهای شهر دارد و میگوید با این اوضاع و احوال اینجا دیگر جای زندگی کردن نیست. «این همه زباله کنار جوی آب و خیابان رهاورد مسافرانی است که از شهرهای مختلف به اینجا میآیند. البته ما همیشه میهمان نواز هستیم و قدم همه کسانی که به اینجا میآیند روی چشم ما جا دارد اما اگر خودشان را جای ساکنان اینجا بگذارند میفهمند ما چه شرایط سختی داریم. این چهره شهر ماست که با این همه زباله زشت شده است. اما ای کاش فقط مشکل ما زباله بود. با هر تعطیلات رسمی نگران میلیونها مسافری هستیم که راهی شمال میشوند. نکته عجیب اینکه باوجود این همه شهر توریستی در کشور خیلی از مردم ترجیح میدهند به شمال سفر کنند. سفر به شمال برایشان ارزانتر از همه شهرهاست. هرجا که بتوانند چادر میزنند و خیلی از ویلاها و خانهها نیز دراین مدت به مسافرها اجاره داده میشود. جمعیت بندر انزلی نزدیک به 170 هزار نفر است و زیرساختهای این شهر متناسب با این تعداد جمعیت است. اما در تعطیلات جمعیت شهر چند میلیون نفر میشود و امکانات شهر جوابگوی این تعداد جمعیت نیست. شهرهایی مثل اصفهان و شیراز و مشهد زیرساخت مناسبی برای جمعیت میلیونی دارند اما شهرهای شمالی این زیرساخت را ندارند.»
ایرج پمپ آبی که در گوشه حیاط قراردارد را نشان میدهد و میگوید: چرا ما باید در این یک هفته از آب چاه استفاده کنیم؟ وقتی جمعیت شهر میلیونی میشود آب لوله کشی دیگرجوابگو نیست. طبقه سوم زندگی میکنیم و از شنبه هفته گذشته آب قطع شد. در همین مدت بیش از 700 هزارتومان آب معدنی خریدم اما مگر با آب معدنی میشود حمام کرد. چندبار با اداره آب و فاضلاب انزلی و رشت تماس گرفتیم ولی گفتند چون مسافر زیاداست فشار آب کم شده و تا زمانی که شهر را ترک نکنند وضعیت تغییر نخواهد کرد. مجبور شدیم پمپ بخریم تا از آب چاه استفاده کنیم. این هم وضعیت آب چاه که زرد رنگ و بد بوست اما چارهای نداریم. متأسفانه هتلها و متلهای شهر از آب شهری استفاده میکنند و به همین دلیل فشار آب بشدت کم میشود. برخی از ویلاها هم استخر دارند که با آب شهری آن را پر میکنند و هیچ نظارتی به این ویلاهای استخر دار نمیشود. استفاده از آب چاه به سفرههای زیرزمینی آسیب میزند و چند وقت دیگر شاهد فرونشست زمین در این منطقه خواهیم بود.»
وصلههای ناجور بر دامن عروس شهرها
«شهرما به عروس ایران معروف است اما با این همه مشکلاتی که در روزهای تعطیل داریم شباهتی به عروس ندارد.». محمد علی ساکن رامسر است و زبالههایی که کنار خانهاش تلنبار شده را نشان میدهد و میگوید: «هفته گذشته اینجا جای سوزن انداختن نبود. در همین پیاده رو قدم به قدم چادر زده بودند و زبالههایشان را همین جا رها میکردند. شهرداری این شهر توانایی جمعآوری این همه زباله را ندارد. سالهاست همین شرایط را داریم و اهالی میدانند در روزهای تعطیل و ایام نوروز مسافران زیادی از شهرهای مختلف به اینجا میآیند ولی عجیب این است که مسئولان فکری به حال شهر نمیکنند و هر بار هم غافلگیر میشوند. هفته گذشته نان کمیاب شده بود. نبود بنزین و صفهای کیلومتری مقابل جایگاه سوخت هم قصه تکراری است که هفته گذشته نمایان شد. طی این سالها هیچ اقدامیدر جهت اسکان مسافران انجام ندادند. باید محلی را برای اسکان در نظر بگیرند و امکانات لازم را برای مسافرها فراهم کنند تا چهره شهر زشت نشود. کافی است سری به سرویسهای بهداشتی داخل شهر بزنید تا وضعیت را ببینید. این تعداد سرویس بهداشتی جوابگوی این همه مسافر نیست.»
برش
زیر ساختها مناسب نیست
محمد کهنسال، فعال محیط زیستی در بندر انزلی با چند پرسش به موضوع نبود زیرساخت مناسب برای میزبانی از میلیونها مسافر شمال میپردازد و میگوید: «چرا باید در مواقع خاصی از سال درصد قابل توجهی از جمعیت کشور یک یا دو استان را مقصد تفریح و سفر قرار دهند؟ آیا مسافرت هفتگی به یک نقطه در تمام طول سال در دنیا مرسوم است؟ در کشورهای مشابه ما چند درصد از مردم ویلای اختصاصی در یک منطقه خوش آب و هوا دارند؟ این میزان از مسافرت با خودروی شخصی در دیگر کشورها هم وجود دارد؟ باید روشن شود که چرا برخی از مردم منتظرند چهارشنبه ظهر برسد تا از محل زندگی و کسب درآمد خود به سمت گیلان و مازندران فرار کنند؟ چه اتفاقی افتاده است که برخی از مردم اگر قصد تفریح در تعطیلات چند روزه بویژه در شش ماهه اول سال را داشته باشند اولین گزینه شان گیلان و مازندران است؟ پاسخ به این سؤالات خیلی از مسائل را روشن میکند.»
وی ادامه می دهد: «هفته گذشته جمعیت کسانی که در پیاده روهای انزلی چادر زده بودند بیسابقه بود و اگر فرض کنیم همه هتلها، میهمانپذیرها و ویلاها پر شده بودند و سر ریز آنها در پارکها و پیاده روها چادر زدهاند یعنی تعداد مسافرتهای این چند روز یک رکورد جدید بوده است. نباید فراموش کنیم در چنین روزهایی دو گروه دیگر هم به گیلان سفر میکنند. گیلانیهایی که در دیگر شهرها شاغل و ساکن هستند و غیر گیلانیها که خانه یا ویلای شخصی در شهرها و روستاهای گیلان دارند. بنابراین طبیعی است زیرساختهایی مانند معابر جوابگوی ترافیک ناشی از این خودروها نباشد. آب و برق کفاف این میزان از مسافر را ندهد و واحدهای خدماتی مانند نانواییها و پمپ بنزینها قادر به پاسخگویی به نیازهای افراد بومی و غیر بومی نباشند. مشکل سرویسهای بهداشتی هم یک مشکل عمومیدر اکثر نقاط کشور است که گیلان و انزلی هم از آن مستثنی نیستند. بنابراین طبیعی است در چنین مواقعی این موضوع مشکلاتی را هم برای گردشگران و هم ساکنین بومی فراهم کند و بعضاً صحنههای زشتی در معرض چشمان عموم مردم قرار گیرد. بدیهی است انسان زنده رد پای کربنی دارد و افزایش تراکم جمعیت در هر منطقه ولو بهصورت موقت منجر به افزایش انواع آلودگی میشود. از آنجا که پسماند و فاضلاب دو معضل بزرگ استان گیلان است این تعداد از گردشگران با خود پسماند و فاضلاب به ارمغان میآورند و مشکلات چند برابر میشود.