طالعینیا نقاش قهوهخانه در گفتوگو با «ایران»:
نقاشی قهوهخانهای فرزند هنر پردهکشی است
مهدی طالعینیا هنرمندی است که به عنوان ناجی نقاشی قهوهخانهای شهره است. او برای احیا و نجات نقاشی قهوهخانهای تلاش زیادی کرده است که از جمله آنها میتوان به پروژه احیای نقاشی قهوهخانهای اشاره کرد. نقاشی قهوهخانهای نوعی نگارگری ایرانی در حوزه هنر عامیانه محسوب میشود که قدمت 500 ساله دارد. اگرچه تعداد زیادی از هنرمندان نقاشی قهوهخانه سبک هنری خود را تغییر دادند اما او تنها کسی است که همچنان با اضافه کردن رنگها روح جدیدی به این رشته هنری میبخشد.
طالعینیا در گفتوگو با «ایران» توضیحات بیشتری درباره روند احیای نقاشی قهوهخانهای میدهد: نقاشی قهوهخانهای بخصوص هنر پردهکشی جزو هنرهای منسوخ شده به حساب میآیند. پروژه احیای هنر پردهکشی و نقاشی قهوهخانهای از سال 97 در پژوهشکده میراث فرهنگی و گردشگری کلید خورد و سال 95 اولین پرده شاهنامهای تولید شد. از سال 97 تاکنون 50 نمایشگاه داخلی و خارجی در زمینه پردههای نقاشی قهوهخانهای برپا شده و مسئولانی از حرم مطهر رضوی و حرم امام حسین(ع) از این نمایشگاه بازدید کردهاند.
قدمت 500 ساله هنر پردهکشی
طالعینیا قدمت هنر پردهکشی را 500 سال بیان میکند که ساخت نسخههای علوی، بزمی و کودکانه در راستای احیای این هنر صورت گرفته است. برپایی ششمین جشنواره نقالی غدیر، نمایشگاه پردههای عاشورایی علوی در حوزه هنری تهران، نمایشگاه عاشورایی و ورکشاپ در گالری رضا آرت آلمان در راستای تبلیغ و حمایت از این آثار صورت گرفته است.
وی اضافه میکند: برای ورکشاپ نقاشی قهوهخانهای مذاکراتی با دانشگاه تریسته ایتالیا داشتیم که به علت تعطیلات امتحانات میانترم مذاکرات هنوز به نتیجه نرسیده است و انشاءالله بزودی نمایشگاهی از پردههای عاشورایی و نقالی در این دانشگاه برپا خواهد شد.
نقاشی قهوهخانهای با نگارگری عامیانه
به گفته طالعینیا، جنس نقاشی قهوهخانهای با نگارگری متفاوت است، مثلاً در نگارگری آثاری که با چیرهدستی خلق میشود، درباری و حکومتی بوده که از نظامهای حاکم حمایت میکرده و جنبه تجاری داشته است، مانند ساخت ربع رشیدی در دوره الجایتو، اما ما یک نوع نگارگری در حوزه خامدستی داریم که عامیانه و مردمی است و سادهنگاری میشود مثل نقاشی قهوهخانهای و پردهکشی که نظامهای حاکم به دلیل اینکه جزو هنرهای عامیانه است آن را هنر تلقی نکرده و از آن حمایت نمیکردند.
وی ابداع هنر پردهکشی و نقاشی قهوهخانهای را در دوره شاه اسماعیل بیان میکند و میگوید: این هنر در دوره ناصرالدین شاه تحریم و در دوره پهلوی اول نقاشیها و پردهها توسط رضاخان پاره شد و از بین رفت، اما این هنر در دوره پهلوی دوم رونق یافت و بعد از پروژه احیا، تولید محتوای خوبی پیدا کرد.
روایتگری واقعه عاشورا با هنر پردهکشی
وی روایتگری واقعه عاشورا توسط هنر پردهکشی و نقاشی قهوهخانهای را بسیار مهم میداند و در اینباره میگوید: پرده و نقاشی قهوهخانهای صرفاً با نیت روایت ساخته میشود به این منظور که نقاش پرده را میکشد و به دست نقال برای روایت میسپارد، بر عکس هنرهای دیگر مثل سفالینهها، دستبافهها، گلیم و فرش در مقایسه با نقاشی قهوهخانهای کارکرد روایی چندانی ندارند.
طالعینیا اضافه میکند: اهمیت عنصر روایتگری عاشورایی برای جامعه اسلامی و هنرمندان همین بس که هنر پردهکشی تنها نوعی نگارگری ایرانی است که فقط نسخه عاشورایی داشته که طی 500 سال حیات خودش به سفارش شاه اسماعیل ساخته شده و به میادین جنگ برده میشد و یک راوی آنها را برای جنگجویان، رزمندگان و سپاهیان نقالی میکرد تا آنها برای رفتن به میدان جنگ تهییج شوند. این هنر تا قاجار ادامه مییابد به طوری که به دستور فتحعلیشاه پرده عریض و طویلی در تکیه دولت میسازند و چون محتوای عاشورایی داشته تا سالهای سال در تکیه دولت از روی آن نقالی و روایت میکردند.
نقاشی قهوهخانهای با مکتبی عاشورایی
وی ادامه میدهد: نقاشی قهوهخانهای زیرمجموعه پردهکشی است. پردهکشی قدمت 500 ساله از دوران شاه اسماعیل صفوی دارد اما نقاشی قهوهخانهای 100 سال قدمت دارد که از اواخر قاجار و اوایل پهلوی از پردههای درویشی اقتباس شده و در واقع نقاشی قهوهخانهای فرزند هنر پردهکشی است.
وی به این نکته اشاره میکند که بین تمام مکاتب نگارگری تنها مکتبی که فقط محتوای عاشورایی دارد، نقاشی قهوهخانهای است که نشان میدهد مردم به واقعه عاشورا توجه زیادی دارند و به برکت همین پرده نسخههای دیگر را بعد از 500 سال ساختیم.
سهم نقاشی قهوهخانهای
در زیباسازی شهری
وی در پاسخ به این سؤال که سهم نقاشی قهوهخانهای در زیباسازی دیوارهای شهری چقدر است، بیان میکند: دیوارها پهنههای آموزشی و تربیتی شهر هستند، به مثابه بومهای نقاشی بزرگ که هر چه روی آن بکشید مردم آموزش میبینند اما اساساً از این دیوارها استفاده بهینه نمیشود، به همین منظور از شهرداری و زیباسازی خواستیم این دیوارها را در اختیار نقاشهای قهوهخانهای بگذارند تا وقایع مذهبی و ملی حتی قصههای کودکانه را کار کنیم که تا به حال جوابی نگرفتهایم.
طالعینیا درباره نقش دانشگاهها در ترویج هنر نقاشی میگوید: دانشگاهها نقش محوری و اساسی در کمک به نقاشی قهوهخانهای دارند به همین منظور مذاکراتی با دانشگاههای هنر تهران، فردوسی مشهد و سوره داشتیم.
پارامترهای مدرنیته در نقاشی قهوهخانهای
وی نقاشی قهوهخانهای و هنر پردهکشی را تنها مکتب نگارگری ایران میداند که فیالنفسه مدرن است و پارامترهای مدرنیته در درونش است، از فرمت جالبی برخوردار بوده و با حفظ سنتها، قالبهای مدرن را در بر دارد. همین جنبههای مدرن نقاشی قهوهخانهای، عامل به راه افتادن جنبش نو قهوهخانهای شده و جا دارد دانشگاهها روی این بستر کار کرده و زیرساختهای مناسبی برای تعمیق ریشههای این هنر فراهم کنند. اتفاقات مهم هنری در دو بستر دانشگاه و کوچهبازار اتفاق میافتد؛ و باید از دانشگاه و بستر عمومی شهر برای نقاشی قهوهخانهای کار شود.
این نقاش قهوهخانهای ثبت انجمن نقاشان قهوهخانهای را گامی دیگر برای احیای این هنر فراموش شده میداند که هنوز به سرانجام نرسیده است و میگوید: از سال 94 به میراث فرهنگی، وزارت ارشاد و وزارت کشور برای ثبت انجمن درخواست دادیم اما وبسایتهای ثبت انجمن وزارت کشور بسته است و وزارت ارشاد آنچنان ثبت انجمن ندارد و پیگیر جریانات نیستند. ما فقط صرفاً یک کد رهگیری داریم و در حال حاضر در فضای مجازی پیگیر کارهای نقاشی قهوهخانهای هستیم.
فعالیتهای بینالمللی انجمن نقاشی قهوهخانهای
وی با اشاره به انجمن نقاشی قهوهخانهای میگوید: این انجمن یک نهاد خصوصی است که از سال 95 تاکنون 50 نمایشگاه داخلی در موزه سعدآباد، کاخ گلستان، هنرهای معاصر ارومیه و دزفول داشته و در سوریه، عراق، لبنان و حیفا نیز نمایشگاه برگزار کرده است.
طالعینیا گام بعدی انجمن نقاشی قهوهخانهای را فعالیتهای بینالمللی در این عرصه بیان میکند و میگوید: به همین منظور با گالری رضا آرت آلمان و هامبورگ و دانشگاه تریسته ایتالیا صحبت کردیم، همچنین درصددیم پرده درویشی یا نقالی با محتوای اروپایی بسازیم و در حال کار کردن روی پرده نقالی هملت و اتللو هستیم، کاری که محتوای اروپایی با فرم ایرانی دارد.