پرچمداری نقاشی قهوهخانهای در روایتگری عاشورا
سعیده احسانیراد
خبرنگار
«خوشنویسی»، «نقاشی»، «نگارگری»، «سفالگری» و البته «نقالی» و «پردهخوانی» از زمره هنرهای ایرانی هستند که جامه اسلام به تن پوشیده به رشد و بالندگی بیشتری رسیدند. البته که دین و آیین و مذهب همواره بر هنر جهان در همه کشورها تأثیراتی داشته و از مؤلفههای جداییناپذیر هنر ناب به شمار میرود. ماه «رمضان»، «محرم»، اعیادی چون «قربان» و «غدیر» و البته وقایع روزهای «تاسوعا» و «عاشورا»، همچنین رشادتها و ایثارگریهای ائمهاطهار (علیهمالسلام)، سوژههایی هستند که توسط «نقاشان»، «کاتبان و ادبیان»، «نگارگران» و «نقاشان» استفاده شدهاند. اما در میان این هنرهای متعدد و جدی، «پردهکشی» و زیرمجموعه آن «نقاشی قهوهخانهای»، هنرهایی گویا و روایتگر هستند که البته در دهههای اخیر دربارهاش کمتر شنیدهایم. «نقاشی قهوهخانهای» و پیش از آن «پردهکشی» را باید هنری روایتگر و حتی قصهگو تلقی کرد که با استناد به منابع مکتوب معتبر ادبی و دینی شکل گرفته و کامل شدند. متأسفانه «نقاشی قهوهخانهای» که بستری بسیار مناسب برای ارائه هنری روایتهای تاریخی و دینی است، سالهاست به انزوا رفته است. در حال حاضر اغلب استادان اصیل «نقاشی قهوهخانهای» را از دست دادهایم و هنرمندان معدودی از نسلهای بعد، این هنر را به طور جدی دنبال و سعی میکنند پرچمداران لایقی باشند. پردهکشی و نقاشی قهوهخانهای را باید اصیلترین هنرهایی دانست که با استناد به زندگی ائمهاطهار (علیهمالسلام) و وقایع تاریخی کربلا ایجاد شده و ادامه حیات داده است. هنر پردهکشی تنها نوع نگارگری ایرانی است که در طول پانصد سال حیات خود، فقط گونه عاشورایی داشته است.