وقتی هیچ برنامه و نگاه دقیقی برای موسیقی نواحی نداریم

از کدام موسیقی و چگونه دفاع می‌کنیم؟

علی مغازه‌ای
پژوهشگر موسیقی نواحی ایران

پوشیده نیست که موسیقی ایران دارای تنوع فرمی، لحنی، ادبیاتی و البته سبکی ویژه و منحصر‌به‌فرد میان تمام ملل جهان است. بدون داشتن تعصب می‌توانیم این تنوع را عامل تمایز و شاید برتری موسیقی‌مان نسبت به موسیقی سایر کشورها برشماریم اما خود توان بهره‌برداری درست از این تمایز را نداریم چون رویکردهای متنوعی در قبال آن داریم. تصور ندارم حتی سخنانم با سخنان میهمانان میزگردتان همخوانی چندانی داشته باشد. ما هر کدام‌مان با شناخت مشخص، جهت‌مند و احتمالاً محدودمان، داوری خودمان را درباره موسیقی‌های رایج در کشورمان ارائه می‌کنیم؛ داوری‌هایی که رسیدن به یک دیدگاه کلان و راهگشا را ناممکن یا بس دشوار می‌سازند، اما دشواری پرداختن به این بحث ریشه در رویکردهای مدیریتی در حوزه موسیقی دارد؛ مدیرانی که تنها از اهمیت موسیقی نواحی و اقوام صحبت می‌کنند اما درک درستی از شیوه پرداختن به آن ندارند. سال‌هاست که برگزاری جشنواره‌های متکثر و متنوع زیر عنوان یا عبارت موسیقی نواحی ایران، مهم‌ترین و بارزترین کنش و فعالیت مدیریتی در این حوزه محسوب می‌شود؛ جشنواره‌هایی که شمارشان از دست خارج شده‌ است. افرادی هم به شکل حرفه‌ای جزو ترکیب اجرایی، هنری، انتخاب، داوری و دبیری این جشنواره‌ها شناخته شده و گویا شغلی سازمانی اما غیررسمی برایشان تعریف شده است. تعدادی از این دوستان نیز در سه سال گذشته به جرگه مدیران پا نهاده و تکیه بر مناصبی هم زده‌اند.
خب حاصل این روند در طول چهار دهه گذشته، برساخت غولی به نام موسیقی نواحی شده است که مشخص و‌ معلوم نیست چگونه باید به آن نگاه کرد. چگونه باید نقاط قوت و ‌ضعفش را دید و چگونه باید از آن حمایت کرد یا نسبت به پالایشش اقدام کرد.
نوعی تقدس برایش ساخته شده که انگار چیزی بوده ازلی و آسمانی که امروز در سپهر بی‌توجهی دولتیان و غفلت اجتماعی، رو به زوال و نابودی‌ گذاشته است. شاید هم این‌گونه است اما این زوال به باور من، نه از روی بی‌توجهی که حاصل پرتوجهی بوده است. توجهات بسیار اما ناصحیح، غیراصولی و بی‌برنامه!
هر سازمانی و هر مدیری برای خود یک برنامه موسیقی نواحی ترتیب می‌دهد بی‌‌آنکه بداند چه بلایی بر سرش می‌آورد. ساختن هویتی نامدون، نامشخص و نامحدود با عنوان موسیقی مظلوم نواحی ایران.
برخی از عزیزان و ‌مدیران حتی به دنبال تأسیس دانشگاه برای آن هستند یا بودند، در حالی که چشم‌اندازی ناروشن از آن داشتند.
به باور امروزینِ خودم، پرسش امروز این نیست که چرا موسیقی نواحی مورد بی‌مهری واقع می‌شود یا چرا به آموزش در این زمینه کم‌توجهی شده است؟ پرسش و پرسش‌های واقعی ما امروز باید این‌گونه باشند که موسیقی نواحی چیست؟ موسیقی نواحی کدام است؟ هنرمند موسیقی نواحی کیست؟ رپرتوار موسیقی نواحی چیست؟ کارکرد و کاربردهای موسیقی‌های نواحی ایران امروز چیست؟ ما چگونه می‌توانیم از این موسیقی‌ها استفاده اصولی، درست، حساب‌ شده و به اندازه داشته باشیم؟ همچنین چگونه باید در این موسیقی‌ها سره را از ناسره بازشناسی کنیم؟ ارزش‌هایی که به آن انتصاب بخشیده‌ایم آیا واقعی‌اند یا ‌زاده تصور و تخیل یا شاید ضرورت‌های سیاسی-اجتماعی در بستر تاریخ تحولات حاکمیتی؟
حال از شما و کارشناسان می‌پرسم، چگونه باید به موسیقی نواحی، آموزش، اهمیت، نقش و جایگاهش  بپردازیم، در حالی که پاسخ‌های جامع و مناسبی برای این پرسش‌ها نداریم!
در این دقیقه است که می‌توان به پرسش نهایی و راهگشا رسید که هدف، نقش، وظیفه و برنامه ما در خصوص موسیقی نواحی چیست؟