دوئل صنعتی تازهای که در راه است
جنگ جهانی یخشکنها!
آرزوی امریکا و دو شریکش در پیماننامه آیس پکت برای زیر سایه بردن روسیه و دفع چین در یک رقابت مرتبط با صنایع یخی، چندان نزدیک به تحقق نشان نمیدهد زیرا روسها از چند سال پیش مشغول تدوین یک پروژه مخصوص برای صنایع یخی خود و تشکیل هر چه بهتر این صنایع بودهاند.
وصال روحانی
روزنامهنگار
در حاشیه اجلاس چندی پیش «ناتو» در واشنگتن، امریکا، کانادا و فنلاند یک پیمان سهجانبه تازه را به امضا رساندند و نام آن را «آیس پکت» (Ice Pact) گذاشتند تا در درازای زمان بر روسیه و چین در صنعت دشوار و صعبالوصول یخشکنی و فرآوردههای ناشی از این امر فائق آیند.
بر این اساس و برمبنای امیدهای حاصل از انعقاد قرارداد فوق انتظار میرود که سه کشور امضاکننده تا پایان سال 2024 (که هنوز چهار ماه آن باقی مانده) به درجاتی در صنایع مرتبط با یخ و حرفههای مربوط به فرآوردههای سرمایشی برسند که از دستاوردهای هر کشور دیگری در این زمینه بیشتر و بهتر باشد. این در حالی است که چین و روسیه در سالهای اخیر نقشی پیشرو را در این زمینه ایفا کردهاند و بدیهی است که امریکا با همان حسادتها و رقابتهای قدیمیاش با روسها و پیکار اقتصادی بیرحمانه 10 سال گذشتهاش با چین در پی شکستن انحصار این دو غول و ضربه زدن به آنها از این طریق باشد. طرح سه کشور عضو «آیس پکت» این است که با ساخت یک سری کشتی یخشکن و عملیات اجرایی آنها به تزریق انواع انرژیها در لایههای زیستی مناطق قطبی مبادرت ورزند و جهان را وادار به خریداری محصولاتی کنند که در محیطهای قطبی وجود دارد و رونقبخش صنایع ویژه این محیطها است. اضافه بر این، امریکا، فنلاند و کانادا امیدوارند معادلاتی را سبب شوند که روی صنایع یخی در سطح جهان اثری دیرپا بگذارد و تبدیل به اصول اولیه و استاندارد آن شود.
لشکرهای نصف نیمه
چیزی که جهان در این خصوص میاندیشد، مقولهای به کلی متفاوت است و این ترس به وجود آمده که جنگ بزرگ بعدی پیش رو برای جهانیان یک جنگ ویژه و تازه موسوم به پیکار یخشکنها باشد! اینکه امریکا صحبت از قواعد بینالملل و «نُرم»های جهانی در این زمینه کند، جای حیرت دارد زیرا این کشور هرگز به کنوانسیون موسوم به «قواعد دریا» که سازمان ملل بانی آن بوده، نپیوسته و آن را رسمی و مؤثر نشمرده است. در عین حال امریکا از دید خود حق دارد بابت جایگاهش در شمالیترین نقاط کره زمین و در محیط قطب شمال احساس نگرانی کند.
واشنگتن در حال حاضر فقط دو کشتی بزرگ یخشکن را در این مناطق در اختیار دارد و هر دوی آنها مستعمل و کماثر شدهاند. یکی از این کشتیها که «پولار استار» نام دارد، ظاهراً از توانایی کامل برخوردار است و با حداکثر انرژی حرکت میکند و با وجود این سال ساختش به 1976 برمیگردد و در نتیجه امکان کم آوردنش در هر لحظهای وجود دارد. کانادا در نقطه مقابل امریکا چند اسکادران کامل از کشتیهای یخشکن در اختیار دارد که مجموعاً 17 کشتی را دربر میگیرد اما فقط 4 تای آنها بدون ترمیم اساسی قادر به ورود به عرصه و مشارکت در پروژه «Ice Pact» هستند.
سایر شرکای اروپایی امریکا و کانادا هم قادر به جبران نقایص موجود و ورود مؤثر به پروژه مذکور نیستند و ناوهای یخشکن آنها هم ایراداتی اساسی دارند و نیازمند بازسازی مفصلاند. این کشورها سوئد، نروژ و دانمارک و به روایت دیگر ممالک اسکاندیناوی در شمال اروپا و در مجاورت با قطب شمال هستند. همان کشورهایی که لشکرهای یخشکنشان نصف و نیمه است و درحال حاضر به درد جنگ صنعتی تازهای نمیخورند که به آرامی از راه میرسد.
دو حریف بزرگ و آماده
حتی آرزوی امریکا و دو شریکش در پیماننامه آیس پکت برای زیر سایه بردن روسیه و دفع چین در یک رقابت مرتبط با صنایع یخی، چندان نزدیک به تحقق نشان نمیدهد زیرا روسها از چند سال پیش مشغول تدوین یک پروژه مخصوص برای صنایع یخی خود و تشکیل هر چه بهتر این صنایع بودهاند. در همین راستا اینک 40 کشتی بزرگ و کوچک یخشکن در اختیار ارتش روسیه است و همگی نیز آماده عملیاتاند و 7 کشتی به نیروی هستهای هم مجهزند. چین هم از قبل دو کشتی یخشکن کاملاً آماده با نامهای «زولونگ یک» و «زولونگ 2» در اختیار داشت و از ماه مه 2024 (اردیبهشت 1403) صنایع کشتیسازی گوانگژو دو کشتی تازه یخشکن با قابلیتهای بیشتر و بزرگتر با نامهای «جی دای» و «تان سوسان هائو» را ساختند و ظرفیتهای این کشتیها بیشتر از نمونههای قبلی است، به گونهای که میتوانند در قطب شمال با فشردهترین کوههای یخی هم مواجهه کنند.
تأمین سفارشهای تازه در امریکا و کانادا
با وجود این، امریکا امیدوار است با تمهیداتش و بهکارگیری کشتیهای یخشکنی که میتوانند محیط قطب را برای پالایش دلخواه آنها فراهم و صنایع مبتنی بر نیروی یخ را به سلاحی مؤثر تبدیل کنند، ابتکار عمل را در دست گیرد و موازنه قدرت و آنچه را که از قبل در قطب برقرار بوده، تغییر بدهد. در همین راستا صنایع کشتیسازی امریکا ساخت حداقل 80 کشتی یخشکن تازه را در دستور کار خود قرار داده و اجرای آن را آغاز کردهاند و اگرچه بهرهگیری از آنها پروسهای زمانبر و مستلزم گذشت حدود 10 سال است اما پنتاگون نظارت عالیه بر این قضیه را بسیار جدی شمرده و مشغول طراحی ابعاد مختلف این پروژه است. گاردهای ساحلی امریکا هم از چندی پیش نیاز جدی خود به تملک 10 کشتی یخشکن را اعلام کردهاند و صنایع کشتیسازی این کشور این سفارش را هم جزو برنامههای کاری خود قرار دادهاند. در کانادا هم درخواستهای مشابهی مطرح شده و صنایع کشتیسازی ایالت کبک مشغول ساخت 7 کشتی بزرگ یخشکن و دو ناوگان عظیم ویژه مناطق قطبی شده که مأموریت این دو ناوگان ورود به محوطههای فشردهتر و سرشار از یخهای متراکم قطب است.
یک نیاز حیاتی
شاید عدهای ادعا کنند که در روند فوق هیچ قانونشکنی واضحی مشاهده نمیشود و طبیعی است که بین صنایع مختلف جهان رقابتهایی شکل گیرد و این میتواند به دوئل شغلی صنایع مرتبط با یخشکنی هم منجر شود. با این حال سابقه سالها جنگ سرد بین امریکا و روسیه و رقابتهای دسیسهآمیز بین آنها سبب میشود که به این جنگ تازه صنعتی هم نگاهی از سر بدبینی و به عبارت بهتر واقعبینی انداخته شود و این نکته پذیرفته شود که قرارداد «آیس پکت» نه از سر دوستی بلکه برای از میدان به در کردن طرفهای مقابل منعقد شده و امریکا میخواهد عرصهای را که بسیار خاص و مهم میانگارد، به نفع خود قبضه کند. مشکل اینجاست که روسها نه فقط به دیده فوق بلکه براساس نیاز حیاتیشان و اهداف اقتصادیشان به صنایع برخاسته از یخ نگاه میکنند زیرا تا محیط زیستشان برمبنای سرمایش طبیعی و همیشگیاش مهیای تبدیل به محیطی مناسبتر برای فعالیتهای عادی و مختلف اجتماعی و جای دادن ملت روسیه در این بستر نشود، روسها با زحمات فراوان روبهرو خواهند شد و قادر به رسیدن به حداکثر دستاوردهایی نیستند که برای گردش امور رایج و روزمره خویش به آن محتاجاند.
انتخاب بین مرگ و زندگی
از 4 میلیون نفری که در جوار قطب شمال زندگی میکنند، نیمی از آنها در روسیه مقیماند و بزرگترین شهرهای قطبی دنیا هم در روسیه قرار دارند. شماری از این شهرها مورمانسک، نوریلسک و وورکوتا هستند. بنابراین کرملین برای اینکه بتواند مناسبات معمول برای زندگی مردم خود را تأمین و ارتباطات جمعی و حاملهای انرژی برای آنها را فراهم کند، به عملیات قطبی و جولان کشتیهای یخشکناش محتاج است و مسأله آنها نه آرزوپروریهای سیاسی و سایه انداختن بر رقبا بلکه تحکیم پایههای یک زندگی عادی است. روسها باید دائماً از کشتیهای یخشکن خود بهره گیرند تا راههای ارتباطیشان حفظ و روند زندگی در این سرزمین همیشه سرد تسهیل شود. همین مسأله و تلقی شدن حرکت یخشکنها به عنوان راهی برای انتخاب بین مرگ و زندگی سبب میشود روسیه هر چه توان دارد، در این راه خرج کند و طراحان «آیس پکت» برای غلبه بر آنها کاری هر چه سختتر را پیش رو داشته باشند.
منابع: Washington Post و Russia Today