تأملی پیرامون حیات سیاسی ایرانیان

از سیاست صادقانه تا سیاست مسئولانه

دکتر مهدی ناظمی قره‌باغ
هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی

1.«حیات سیاسی» را باید زیست‌عمومی انسان‌ها در سپهر امورعمومی دانست. آن وجهی از حیات انسان که عمومیت دارد؛ به عنوان مثال حقوق و قوانین، جنگ و صلح، مالیات و... سیاست زندگی ما را می‌سازند. اما ما زمانی «حیات سیاسی» داریم که در این امور عمومی، به شکل عمومی حاضر باشیم.
به عبارت دقیق‌تر، گاهی می‌توان در سیاست حسب روابط و سلایق شخصی و خانوادگی و... حضور داشت که این حضور طبعاً حضوری انفعالی و غیرسیاسی است اما زمانی که سیاست به صورت سیاسی تجربه شود، یعنی لایه عمومی زندگی انسان با منطق خودش فهم و بررسی شود، وارد حیات سیاسی شده‌ایم.
2. انسان ذاتاً یک موجود سیاسی است وقتی این ذات انسان فعلیت پیدا کند، حیات سیاسی پیدا کرده است و وقتی که به انحراف برود و مبدل به حیات سیاسی نشود، صرفاً یک ابزار منفعل سیاست خواهد بود.
حیات سیاسی در هر ملتی مبتنی بر فرادهش فعلیت‌یافته جهان آن ملت، درباره انسان و جهان و دوست و دشمن است. پس حیات سیاسی ما، در جهان فعلیت‌یافته ما تحقق می‌یابد. امکانات در حیات سیاسی، ثانوی و فرعی هستند و آن چیزی که قدرت اول را در حیات سیاسی رقم می‌زند، فعلیت‌هاست و فعلیت‌ها را جهان از دل فرادهش به ما موهبت می‌دارد. سایر فروع و رنگ و لعاب سیاست، قاعده خاصی ندارند و بر اساس اتفاقات تاریخی از دل زمین و زمان خود را نشان می‌دهند.
 3.برای انسان ایرانی، در حال حاضر، تجربه یک «سیاست مسئولانه و واقعی» مهم‌ترین خواسته است. گاهی شده است که ایرانی‌ها این مطالبه را به صورت انحرافی دریافته‌اند و چون تجربه عمیقی از «سیاست نمایشی» جهان امروز ندارند، فریب سیاست نمایشی را خورده‌اند و البته خسارات سنگینی هم بابت آن پرداخت کرده‌اند. سیاست نمایشی در ایران شکست خورده است، زیرا هیچ واقعیت زیرساختی وجود ندارد که این نمایش بر آن مبتنی باشد، بنابراین خستگی از سیاست نمایشی و علامت‌های آن از جمله مجادلات سطحی و زشت، کاملاً روشن است.
 4. در برهه‌هایی بی‌مسئولیتی تحت عنوان قلابی خصوصی‌سازی و شعارهای دیگر، باعث شد زندگی ایرانی‌ها باوجود پیشرفت‌های علمی و سیاست بین‌المللی قوی، نتواند در داخل طعم شیرین پیشرفت را به خوبی درک کند. این باعث شده است تا در برخی مسائل مانند حمل و نقل عمومی، مسکن، درمان و... دچار چالش‌های جدی شویم.  شرط لازم حل و فصل این مسائل «سیاست مسئولانه» است و سیاست مسئولانه خود را در «سیاست صادقانه» نشان می‌دهد و یکی از بزرگ‌ترین علامت‌های سیاست صادقانه، اجتناب از جنگ روانی، فحاشی‌های اتوکشیده و تخریب شخصیت و تمرکز بر برنامه و عملکرد صادقانه است.

 

بــــرش

شرط لازم برای پیشرفت کشور «سیاست مسئولانه» است و سیاست مسئولانه خود را در «سیاست صادقانه» نشان می‌دهد. برای انسان ایرانی، در حال حاضر، تجربه یک «سیاست مسئولانه و واقعی» مهم‌ترین خواسته است.