دو مادرانه‌ که الهام بخش شاعران شد

سروده معروف حبیب الله چایچیان قطعه معروف «آمدم ای شاه پناهم بده» از آثار تأثیرگذار و ماندنی در توصیف حال و هوای زائران امام هشتم علی‌بن موسی‌الرضا(ع) که به نام «در این قطعه از بهشت» هم شناخته می‌شود، تصنیفی درباره علی‌بن موسی‌الرضا (ع) ست

مصرع «آمدم ای شاه پناهم بده» روی سقف خودروی حامل پیکرهای مطهر شهدا در مراسم تشییع مشهد خودنمایی می‌کند. سیل خروشان مردم در خیابان منتهی به حرم مطهر امام رضا(ع) به استقبال خودروی حامل پیکرها رفته است. خودروی حامل پیکر شهدا به خیابان امام رضا(ع) رسیده و مصرع «آمدم ای شاه پناهم بده» روی خودرو حک شده است. قطعه معروف «آمدم ای شاه پناهم بده» از آثار تأثیرگذار و ماندنی در توصیف حال و هوای زائران امام هشتم علی‌بن موسی‌الرضا(ع) که به نام «در این قطعه از بهشت» هم شناخته می‌شود، تصنیفی درباره علی‌بن موسی‌الرضاست. خواننده اثر، مرحوم محمدعلی کریم‌خانی و آهنگساز آن آریا عظیمی‌نژاد هستند. شعر این قطعه نیز توسط حبیب‌الله چایچیان سروده شده‌ و این موسیقی به یکی از پرطرفدارترین موسیقی‌های تولید شده در این زمینه تبدیل شده ‌است.
چایچیان ماجرای سرودن شعر را این‌طور روایت کرده‌ است که برای زیارت حرم امام رضا(ع) با مادر بیمارش به مشهد می‌رود تا او را به آخرین آرزویش برساند، اما به علت ازدحام جمعیت موفق به رسیدن به ضریح نمی‌شوند. چایچیان تلاش می‌کند مادرش را از رسیدن به ضریح منصرف کند ولی وی اصرار می‌کند. در این موقعیت چایچیان این شعر را می‌سراید و وقتی به قسمت تخلص شعر می‌رسد، می‌بیند که مادرش خود را به ضریح رسانده ‌است. چایچیان درباره این شعر می‌گوید:«این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.»
آمده‌ام، آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بی‌خار گلستان عشق،
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت مَثَل کهرباست
شوق و سبک‌خیزی کاهم بده
تا که زعشق تو گدازم چو شمع گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین من است
بی‌کسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری، یار و سپاهم بده.
 مثل کبوتران حرم پر زد؛ مشهد به سوی آن زن وارسته
انتشار ویدیو‌کلیپی از سوگواری مادر رئیس‌جمهور شهید، سید ابراهیم رئیسی در رسانه‌ها که سندی از ساده‌زیستی این بانوی وارسته بود، موجب ابراز احساسات و همدردی با او از سوی بسیاری از کاربران فضای مجازی شد. در همین زمینه افشین علا، شاعر نام‌آشنای کشورمان در ستایش این مادر شعری سروده است.
واکر به دست، پیرزنی خسته
می‌رفت سوی تخت خود آهسته
در آتش فراق پسر می‌سوخت
می‌گفت با غریبه و وابسته:
«آیا ز خاک پر زده فرزندم؟
آیا کبوترم ز قفس رسته؟»
بیرون خانه منتظرش بودند
مردم چه ناشناس چه برجسته
هر دم برای تسلیت از هر سو
می‌آمدند در صف پیوسته
مثل کبوتران حرم پر زد
مشهد به سوی آن زن وارسته
هرچند او برای پذیرایی
جایی نداشت درخور و شایسته
حتی نداشت خانه دلبازی
مشرف به صحن و گنبد و گلدسته
اما شبیه بال ملائک بود
آن دست پرچروک حنابسته

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هفتاد و یک
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هفتاد و یک - ۰۵ خرداد ۱۴۰۳