بدترین سناریوی ممکن برای اروپای غربی
تحلیل 3
کریستی رایک
معاون «مرکز بینالمللی دفاع
و امنیت»
اگر برخورد قهرآمیز سال 2008 با گرجستانیها و الحاق کریمه (بخشی از اوکراین) توسط روسها پیشدرآمدهایی آشکار از میل آنها به جهانگشایی بود، ورود شوکآمیز ارتش آنها به خاک اوکراین در اواخر فوریه 2022 ثابت کرد که آنها به هیچ چیز کمی در این زمینه قانع نیستند. افق پیش رو زمانی ناامنتر میشود که در نظر بگیریم دونالد ترامپ پیشتاز انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان امریکا (و رئیسجمهور منتخب احتمالی این کشور در سال 2024) با تأکید بر اینکه حتی یک دلار برای ناتو و امنیت کشورهای عضو آن خرج نمیکند، عملاً به روسیه این دلگرمی را داده است که هر موقع اراده کرد، میتواند مسیر حرکت ارتشاش را به سمت هر یک از این کشورها کج کند. وسعت یافتن روزافزون جنگ روسیه- اوکراین و باز شدن هر چه بیشتر جبهههای دریایی و هوایی آن و عجز اوکراین در پوشش دادن همه ابعاد فوق سبب شده کییف در زمینه جنگ زمینی بیش از تمامی دو سال گذشته احساس ضعف کند و قابل تسخیر باشد. از نگونبختی اوکراین همین بس که امریکا به سبب درگیر شدن فزایندهاش در جنگ غزه حجم کمکهای خود به اوکراین را که پیشتر نجومی بود، قطرهچکانی کرده و این مسأله را به عنوان ضرورت آخر در فهرست «باید»های خود قرار داده است. بدترین سناریوی ممکن برای اروپای غربی این است که نوامبر (آبان) سال آینده ترامپ برنده پیکار احتمالیاش با جو بایدن باشد و کاخ سفید را پس بگیرد، زیرا با پیشینه قطور «معاملاتی» وی با روسها همه مقدمات برای پوتین فراهم خواهد بود تا ناتو را ایزوله کرده و مچ این حریف دچار تزلزل شده را بخواباند. سران اروپایی البته برای رسیدن چنین روزی آمادهاند و ذهن ملتهای خویش را با بیان الزامات چنین عصری آماده دشواریهای پیش رو کردهاند ولی حرف زدن یک چیز است و آماده بودن واقعی چیزی دیگر. این عدم همخوانی را به وضوح میتوان پیرامون امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و اولاف شولتز، صدراعظم آلمان حس کرد. آنها در میدان عمل مواردی را که برای تقابلی مستقل و مجزا با روسها به آن نیاز است، گرد نیاوردهاند. اگر اوکراین سرانجام تسلیم روسیه شود، شکستی بزرگ برای امریکا خواهد بود زیرا با وجود ریختن دنیایی پول و تجهیزات به دامان دولت کییف، فقط در شکست احتمالی آنها شریک شده است. امریکا فراموش نکرده است که گریز خفتبارش از خاک افغانستان بعد از دو دهه تسخیر کم اثربخشی از خاک این کشور و عراق چه آبروریزی بزرگی را برایش رقم زد و اضافه شدن ناکامی احتمالی در اوکراین سوء تبلیغ بزرگ تازهای برای آنها خواهد بود. اروپاییها براساس نتایج مطالعات انستیتوهای تحقیقاتی خود به این نتیجه رسیدهاند که اگر فقط 3 درصد از بودجه کلی خود را صرف تقویت نظامی اوکراین کنند، این کشور میتواند در ادامه سال 2024 نیز روبهروی روسیه بایستد و در این جنگ کم نیاورد اما این بیم که حتی این پول نیز کییف را از سقوط نجات ندهد، طرح مذکور را از مسیر اجرایی شدن دور ساخته است. اگر تا دیروز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا به سفر به کییف و دادن تضمینهای امنیتی به اوکراینیها تمایل نشان میداد، پنج ماهی است که به سبب راه افتادن جنگ غزه، مقصد سفرهایش تلآویو بوده است و حتی جو بایدن هم به آنجا رفته تا حمایت مطلق خود از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رادیکال رژیم صهیونیستی را اعلام کند. با این اوصاف اوکراین باید در انتظار روزهای سختتری باشد که همه تعارضها و تناقضهای فوق برایش رقم خواهد زد.