جنگ سردی فراگیرتر از گذشته
تحلیل 2
جو اینگه بکوولد
کارشناسارشد مطالعات نظامی در انستیتوی تحقیقاتی نروژ
از همان روزی که ارتش روسیه وارد اوکراین شد، مشخص بود که اولاً بین امریکا و شرکای غربیاش بر سر نوع برخورد با این جنگ تفرقهای بیش از پیش خواهد افتاد و ثانیاً روسیه با متحدان سابقش که جملگی اتحاد جماهیر شوروی سابق را تشکیل میدادند، به مشکلات بیشتری خواهد خورد. دو سال بعد از آن روز نهتنها آن اتفاقات افتاده، بلکه وارد یک عصر تازه از جنگ سرد هم شدهایم.
البته روسیه که همیشه با امریکا روابط نامساعدی داشته، اینک در هنگامه ستیزی که غربیها را علیه این کشور شورانده، بیش از پیش محتاج همراهی و حمایت چینیهاست. چین میتواند نهتنها گاز و نفت روسیه را فزونتر از گذشته بخرد تا کمک حال آن باشد بلکه میتواند اسباب فروش آن به سایر دولتها را هم فراهم کند. چین این کارها را کرده اما وجه تازه برخاسته از این مسأله این است که این غول شرق آسیایی فزونتر از همیشه از چشم غربیها افتاده است. پیامدهای مستقیم این مسأله رد شدن طرح صلح چین برای جنگ روسیه - اوکراین، کم شدن چشمگیر میزان اعتبار چین در شرق اروپا و هدف گرفته شدناش در سلسله برنامههای ایذایی ناتو است.
اروپا پیش از ستیز اوکراین روی گاز ارسالی از سوی روسیه بیش از حد تکیه داشت و حالا که روسها به نشانه مجازات، گاز خود را روی دولتهای غربی بستهاند، چین هم بجز مواردی محدود نتوانسته گاز دریافتی روسها را به نام خودش به مشتریان غربی بفروشد. یک اثر مستقیم و بزرگ دیگر جنگ روسیه - اوکراین افزایش ترس از روسیه در دل مردم و دولتهای اروپای غربی است. این ترس شاید هراسی مشترک را در دل ترسندهها ایجاد کرده باشد اما اثر مهمتر آن خریداری بیش از پیش سلاحهای سنگین و سبک توسط آنها برای روز مباداست؛ روزی که پوتین تصور کند میتواند قشونکشیاش را به گستره بیشتری از سطح اروپا بسط دهد.
حتماً گفته خواهد شد که این، با نسخههای قبلی جنگهای سرد در جهان فرق دارد اما تشدید همکاریهای ژئوپلیتیکی روسیه و چین، خواه ناخواه بیش از گذشته موجب رویارویی غرب و شرق میشود. هراس اروپاییها سبب شده سوئد را به قوای ناتو بیفزایند و بدون اتکا به امریکا که بارها به ناتو نارو زده، ساختاری مستحکمتر و غیروابستهتر را برای خود فراهم آورند، بنابراین فراگیری این جنگ سرد بیشتر از هر مورد قبلی است.
اروپاییها باید به این مسأله هم فکر کنند که دو سال اعمال تحریمهای مختلف اقتصادی به روسیه به سبب تهاجم آنها به اوکراین واقعاً چه میزان لطمه به این کشور وارد کرده است. حقیقت امر این است که تأثیر این تحریمها در کمترین حد بوده و کرملین با کمک شرکایش نهتنها چیز خاصی را از دست نداده، بلکه با قطع کردن گاز ارسالیاش به حجم وسیعی از اروپای غربی و سپس گذاشتن شرط دریافت روبل (و نه دلار و یورو) برای متقاضیان این متاع، بازی قدرت را برده و صحنهگردان این ستیز شده است. روسیه همواره تأکید کرده، اگر به خاک اوکراین وارد شده به این سبب بوده که کییف درخواستهای مکرر کرملین را برای جلوگیری از تعبیه موشکهای دوربرد ناتو در مناطق مرزیاش نادیده گرفته و در نتیجه اینک ناتو به لطف تحت اختیار داشتن این تسلیحات حتی میتواند مسکو را از این فاصله بزند. با این «پیشفرض» استقرار لشکرهای متعدد روسیه پشت این نقاط مرزی با هدف تقابل با همین خطر صورت پذیرفته و غربیها به سبب پیشبینی نکردن این وضعیت قابل سرزنشاند. غربیها میگویند دشواریهای جنگ سبب شده روسیه نتواند نیازهای تکنولوژیک خود در زمینههای جنگی را به اندازه گذشته از طریق واردات اینگونه متاعها تأمین کند، اما این کمبود نیز در قیاس با داشتههای مسکو اندکتر از آن است که سرنوشتساز باشد.