«ایران» به بهانه اظهارات اخیر رافائل گروسی گزارش میدهد
سیاهنمایی ایرانستیزان از جهش فناوری هستهای
رونمایی از پروژههای هستهای ایران که در روند پیشرفت صنعت صلحآمیز اتمی کشور یکی پس از دیگری صورت میگیرد، ایران ستیزان را بر آن داشته تا تصویر این پیشرفتها را در قابی بنشانند که عرض و طول آن قاب، فریب است. آدرس اتاق فرمان این فریبکاری را باید در کریدور کارگاههای ایرانهراسی جستوجو کرد، آنجا که در چشم جهانیان از ابریشم انقلاب، اسطوره استیلاطلبی میتنند و سررشته ریسمان دستاوردهای آن را به دست انکار میسپارند. این چنین است که همزمان با فرارسیدن چهل و پنجمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز یکی از بزرگترین عملیاتهای اجرایی هستهای یعنی ساخت «ابر پروژه» مجموعه نیروگاههای اتمی «ایران هرمز» با ظرفیت ۵ هزار مگاوات (۴ نیروگاه ۱۲۵۰ مگاواتی) در شهرستان «سیریک» در کنار توسعه نیروگاههای اتمی و افزایش تولید برق هستهای در ایران با واکنشهای داخلی و خارجی مواجه شده است. این مهم در حالی است که اینک چرخه سوخت هستهای از اکتشاف، استخراج، تولید کیک زرد گرفته تا فرآوری اورانیوم، غنیسازی و مدیریت سوخت هستهای در قلب راکتور همه و همه زیر سایه دانش بومی هستهای انجام میشود. اینها پیشرفتهایی است که برای ممانعت از تداومش، گروهی آن را نمایشی و دستهای دیگر سمت و سویش را هدفدار میخوانند.
پاسخ به ناباوری دشمنان
قابل انتظار بود جریانهایی که تیغ تحریم را امکانی برای قرار دادن ایران در تنگنای اقتصادی و راهی برای به بنبست کشاندن فعالیتهای هستهای میدیدند، پیکان تخریب خود را عمدتاً برای خراش دادن افکار عمومی صیقل دهند و تیغ تهمت خود را با نمایشی خواندن دستاوردهای هستهای تیز کنند. این در حالی است که هر یک از پروژهها و طرحهایی که در دستور کار سازمان انرژی اتمی ایران قرار گرفته - از بهکارگیری فناوری هستهای در صنایع گوناگون از جمله در تولید برق، رادیوداروها و تأسیس کلینیکهای درمان زخم تا توسعه کاربرد پرتوها در حوزه کشاورزی و صنایع غذایی و... - هدفی جز پاسخ به نیازسنجیها و درخواستهای مطرح شده در عرصههای متعدد صنعتی و پزشکی و غذایی نبوده است. از این رو کشور توانسته زیر سایه تلاش و دانش بومی دانشمندان هستهای، پاسخگوی انبوه نیازهایی شود که دشمنان با حربه تحریم میکوشیدند راهی برای بیپاسخ ماندن آنها بیابند.
رشد تولید برق هستهای در ایران
در یکی از آشکارترین گزارشهای میدانی غیر قابل کتمان میتوان به گزارش عملکرد نیروگاه اتمی بوشهر اشاره کرد که تأیید کننده این مهم است که واحد یکم نیروگاه اتمی بوشهر در مجموع سالهای راهاندازی یعنی از سال 1390 و بهرهبرداری تجاری از مهرماه 1392 تا پایان آذر 1402 به میزان 64 میلیارد کیلووات ساعت برق تولید کرده و آن را به شبکه سراسری برق تحویل داده است؛ عددی که به گفته محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی فقط نشاندهنده میزان تولید بالای برق هستهای در این سالها نیست بلکه یادآور آن است که در مجموع سالهای فعالیت واحد یکم نیروگاه اتمی بوشهر تا پایان پاییز 1402، معادل بیش از 100 میلیون بشکه نفت خام صرفهجویی در مصرف سوختهای فسیلی صورت گرفته و همچنین در سالهای راهاندازی و بهرهبرداری از این نیروگاه تاکنون از انتشار بیش از 63 میلیون تن گازهای آلاینده جلوگیری شده است. بنابراین ناباوری دشمنان باعث شده تا روند دستاوردهای هستهای با تفسیر و تعبیرهای گوناگون روبهرو شود و تحلیلهای محافل رسانهای غرب جملگی نوعی تناقض خودخواسته را پیرامون پیشرفتهای هستهای صلحآمیز ایران به نمایش بگذارند.
از انکار تا اتهام
علاوه بر انکار دستاوردهای هستهای ایران، روی دیگر سکه تناقض گویی مخالفان و جریانهای ضد ایرانی با تمرکز بر اتهام سویه تسلیحاتی فعالیتهای هستهای ایران پدیدار شده است. در جدیدترین دست از این تلاشها میتوان به گزارش ادعایی «مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی» مستقر در واشنگتن اشاره کرد که چند هفته پیش با انتشار گزارشی مدعی شده است که ایران میتواند در یک هفته یک بمب هستهای و در مدت یک ماه شش بمب هستهای بسازد. پیش از آن نیز رسانه امریکایی «فاکسنیوز» در گزارشی ادعایی به نقل از نهادهای اطلاعاتی ۳ کشور اروپایی ادعا کرده بود که ایران با دور زدن تحریمها در صدد دستیابی به فناوری سلاح هستهای است و قصد دارد سلاح اتمی خود را آزمایش کند و در حال افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده است. این ادعاهای چندین ساله را باید درکنار گزارشهای محافل صهیونیستی قرار داد که با تحت فشار قرار دادن آژانس بینالمللی انرژی اتمی میکوشند در روند ضدیت با ایران فضای این نهاد نظارتی را متأثر از خود سازند؛ تلاشی که «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس هم بیاعتنا به آن نیست و به نظر میرسد وظیفه خود را در رابطه با ایران به واسطه ارتباط معنادار و ثابت شدهاش با تل آویو و جریانهای اپوزیسیون ایرانی به بوته فراموشی سپرده است. بنابراین پررنگ شدن ادعاهای متعدد گروههای جریانهای ضد ایرانی را که این روزها به بهانه اختلاف نظر ایران و آژانس دوباره به بالاترین سطح خود رسیده باید از عواقب ناگزیر آتشی دانست که در نتیجه قرار گرفتن «گروسی» در زمین بازی محافل صهیونیستی و امریکایی برپا شده است؛ محافلی که با پمپاژ اخبار ساختگی و ادعاهای موهوم پیرامون اهداف مستتر در اقدام ایران برای غنیسازی 60 درصدی ایران، آژانس را به حربه خود برای ایجاد فشارهای جدید و متأثرکردن نشست شورای حکام برای تصویب قطعنامه جدید تبدیل کردهاند. حال آنکه اقدام به غنیسازی 60 درصدی که در تلافی وعدههای نافرجام غرب برای اجرای تعهدات برجامی این کشورها صورت گرفته است، فارغ از روند راستی آزمایی دستگاه نظارتی آژانس و چهارچوب پادمان هستهای این نهاد بینالمللی نیست.
بــــرش
بهانه تراشی جدید مدیر کل آژانس
همزمان با بحران غزه و تهدید اتمی فلسطینیان از سوی مقامات رژیم صهیونیستی، محافل ضد ایرانی و غربی در اظهارات اخیر خود درگیریهای جاری در خاورمیانه را بهانهای برای پافشاری بر ادعاهای موهوم شان مبنی بر دستیابی ایران به تسلیحات هستهای قرار دادهاند و مدعی هستند که تهران اینک میتواند با مانعتراشی در کار بازرسان، اورانیوم بیشتری را تا درجه تسلیحاتی غنیسازی کند. رافائل «گروسی» مدیر کل آژانس انرژی اتمی اما همسو با محافل ضدایرانی و در جدیدترین موضعگیری خود چند روز پیش، درباره تحلیل یک مقام پیشین ایرانی درباره روند فعالیتهای هستهای دست به وارونه نمایی زد و به طور صریح درباره آن موضع گرفت. او ادعا کرد: «به تازگی در جاهای مختلف از جمله در ایران خیلی راحت درباره سلاحهای هستهای صحبت میشود. اخیراً یک مقام بلندپایه گفت که ما همه اجزا را داریم فقط روی هم سوار نشدهاند. پس اجازه دهید من بدانم چه چیزهایی دارید، چون شما یک کشور عضو انپیتی هستید». او همچنین ایران را به عدم همکاری با نهاد دیدهبان هستهای سازمان ملل متهم کرد. این سخنان ادعایی مدیر کل آژانس را نمیتوان فارغ از اراده شبکه قدرت غرب دانست که میکوشد ماهیت برنامههای هستهای ایران را که ذیل توافقنامه «ان پی تی» تحت تدابیر شدید امنیتی و نظارتی است، وارونه بازگویه کند. وارونهسازی و مونتاژ خبری که به نظر میرسد به حرفهای پررونق در بازار سیاست جهان تبدیل شده است و به نظر میرسد مقامهای بلندپایه غربی از جمله مدیر کل آژانس هم از آن روی گردان نیستند.