ضربه فنی در جنگ شناختی
حسامالدین برومند
سر دبیر
بدون صغری و کبری چیدن و در همین آغاز بحث باید گفت که در هندسه «جنگ ترکیبی» یکی از اضلاع مهم و غیرقابل انکار، مقوله «جنگ شناختی و ادراکی» است. جنگ شناختی، قوه شناخت و ادراک افراد یک جامعه را نشانه میگیرد و تلاش میکند در نبرد نفسگیر با حریف، بیش از هر چیزی دست به عملیات روانی بزند و روایت خود را به جبهه مقابل تحمیل کند. در واقع نکته کلیدی در جنگ شناختی این است که مهمتر از وقایع و حوادثی که اتفاق میافتد، برداشت و چگونگی فهم آن وقایع اهمیت دارد. خب سؤالی که به میان میآید این است که این برداشت از وقایع چگونه اتفاق میافتد؟ پاسخ خیلی پیچیده نیست و این برداشت از وقایع و حوادث در واقع «برساخته» میشوند. به عبارت دیگر بستر اصلی در جنگ شناختی، پلتفرم رسانهای است که آن برداشت مورد نظر سناریونویسان و طراحان نبرد را میسازد و روی ذهن مردم و افراد جامعه هدف، عملیات میکند.
اینجاست که باید به صحنه جنگ غزه دقیق و عمیق نگریست و تأمل کرد که سناریوی اسرائیل به موازات جنگ نظامی چه بود و آیا توانست پیروزی به دست آورد؟
همه شواهد و قرائن جنگ غزه نشان میدهد رژیمصهیونیستی از همان روز اول جنگ و به موازات بمباران مردم، مدارس، مساجد، بیمارستانها و زیرساختها کوشید یک جنگ شناختی هم راه بیندازد و ضمن اینکه از جنایت جنگی و نسلکشی ابایی نداشت، همزمان روایتهای مخالفی هم ارائه میکرد. بهعنوان نمونه برای آغاز نسلکشی در غزه این روایت را پمپاژ میکرد که اسرائیل حق «دفاع مشروع» دارد و شروعکننده جنگ گروههای فلسطینی در عملیات 7 اکتبر (طوفانالاقصی) بودند. (بدون آنکه به 75 سال جنگ، جنایت و کشتار رژیم وحشی و غاصب اسرائیل اشاره کنند) یا وقتی رژیم اشغالگر جنایت بزرگ بمباران بیمارستان المعمدانی را مرتکب شد، بلافاصله تلاش کرد این روایت ادعایی را در فضای رسانهای جا بیندازد که گروههای فلسطینی مسئول حمله به بیمارستان هستند! اما واقعیت برملا و آشکار شد؛ ویدیویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده و در آن به گروههای مقاومت فلسطینی اتهامزنی شده مربوط به سال ۲۰۲۲ است! بنابراین رژیمصهیونیستی در پی طوفانالاقصی نه تنها در جنگ اطلاعاتی و میدانی، بلکه در جنگ شناختی و ادراکی هم شکست خورد و نتوانست افکار عمومی دنیا را با خود همراه سازد و کار به جایی رسید که حتی نخستوزیران اسپانیا و بلژیک هم به نتانیاهو هشدار دادند که چشم جهان روی غزه باز است و او باید جنگ و کشتار را متوقف کند. محاسبه غلط صهیونیستها این بود که میپنداشتند با پلتفرم رسانهای جبهه عبری-غربی، هم جنایت و کشتار میکنند و هم روایت خودشان را بر دنیا و افکار عمومی قالب میکنند اما نقشههای آنها نقش بر آب شد. هم عمق جنایات به قدری بود که نمیشد با سناریوی اسرائیلی آن را تطهیر کرد، هم اینکه مقاومت دست بسته عمل نکرد و در بزنگاههایی توانست چهره وحشی و جانی صهیونیستها را نشان بدهد، مثل تصویر آن نشست خبری که پزشکان و پرستاران بیمارستان المعمدانی در میان اجساد شهدا برگزار کردند و هم اینکه قدرت شبکههای اجتماعی و روایت واقعی و حقیقی مردم غزه و جانفشانی خبرنگاران شهید مقاومت بر پلتفرم رسانهای غربی-عبری غلبه کرد.
بالاخره باید گفت؛ تصویر برساخته از رژیم اسرائیل بهعنوان به اصطلاح تنها دموکراسی خاورمیانه فرو پاشیده است و امروز موج بیداری جهانی علیه صهیونیسم نشانه ضربه فنی صهیونیستها در میدان جنگ شناختی و ادراکی است.