رماننویسی در ایران شغل نیست، تفنن است
کاوه میرعباسی
نویسنده
مسأله این است که کلاً ادبیات ژانر به معنای عام در ایران پا نگرفته است. البته تلاشهایی در این زمینه صورت گرفته اما هیچکدام به آن صورت ریشهدار نشدند. در این میان ادبیات آخرالزمانی رواج کمتری هم نسبت به دیگر ژانرها دارد.
ما ادبیات علمی تخیلی نداریم، بفهمی نفهمی ادبیات ترسناک داریم، ادبیات پلیسی در این میان نسبتاً وضعیت بهتری دارد. در ادبیات عامهپسندمان مقدار زیادی ادبیات عاطفی و عاشقانه داریم. در ادبیات جدیمان تنوع بیشتری داریم، رمانهای روانشناسانه و اجتماعی داریم. چیزی به نام ژانر شگفتانگیز نداریم، ژانر از نوع گیم آف ترونز نداریم درحالیکه ترجمههای موفقتری داشتند.
رماننویسی در ایران هنوز شغل نیست؛ بلکه تفنن است و تعداد کسانی که از راه نویسندگی و بدون کار حاشیهای و جانبی زندگیشان را میگذرانند، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. اگر از نظر کمی و نه کیفی کارنامه ادبی رماننویسان ایرانی را نگاه کنیم جز تعدادی افراد شاخص که دورهای داشتند و نویسندگان ادبیات عامهپسند، نویسنده کمی داریم که آثار زیادی داشته باشد. هنوز ادبیات شغل نشده که تنوع شغلی و رشته پیدا کند. خب جای تعجب ندارد که ادبیات ژانر کم داریم. البته در ترجمهها نیز ادبیات آخرالزمانی ژانر پراقبالی نیست. | بخشی از صحبتهای این نویسنده با ایسنا