در نیویورک چه گذشت؟
احسان صالحی
دبیر شورای اطلاعرسانی دولت
1. پیشبینی صدای رساتر: رئیسجمهور قبل از عزیمت به امریکا در فرودگاه مهرآباد و سپس در بدو ورود به نیویورک در فرودگاه جانافکندی پیشبینی کرد که امسال صدای ملت ایران در مجمع عمومی و ملاقاتها و دیدارها رساتر خواهد بود. عبور از فتنه اغتشاشات 1401 و شکست کامل پروژه احیای آن دو روز قبل از آغاز سفر امسال، در کنار موفقیتها و دستاوردهای پیاپی در حوزه دیپلماسی که آخرین آن، آزاد شدن منابع بلوکه شده ایران در کره جنوبی و آزادی زندانیان ایرانی دقیقاً همزمان با سفر رئیسجمهور به صورت کامل عملیاتی شد، علت این پیشبینی رئیسجمهور بود.
2. فضای عمومی نشستها و دیدارها: در طول این سفر 60 ساعته، آقای رئیسی 22 برنامه داشت. نقطه کانونی برنامههای ایشان، سخنرانی در صحن مجمع عمومی بود اما قبل و بعد از آن، 12 ملاقات با سران کشورها و رؤسای نهادهای بینالمللی، 2 مصاحبه تلویزیونی (سیانان و راشاتودی) و 7 نشست و دیدار گروهی برگزار شد. اولین نشست که بلافاصله پس از ورود به نیویورک برگزار شد، دیدار با سردبیران رسانههای امریکایی بود. از همین نشست اول مشخص شد که فضای سیاسی و رسانهای در امریکا، کاملاً متأثر از دستاوردهای سیاست خارجی ایران است و موضوع اغتشاشات به حاشیه رفته است. محور اغلب سؤالها، کنجکاوی درباره چشمانداز و گامهای بعدی ایران بود؛ چشمانداز روابط ایران و امریکا و آینده برجام متعاقب تبادل زندانیان و اینکه آیا این تبادل زمینهای برای پیشرفت در بخشهای دیگر نیز هست؟ و همچنین چشمانداز روابط ایران و همسایگان بخصوص عربستان و چگونگی بهرهبرداری ایران از ظرفیت عضویت در سازکارهای بینالمللی. در این نشست فقط یک سؤال مرتبط با اغتشاشات سال قبل پرسیده شد. در سایر نشستها هم تقریباً همین نسبت برقرار بود. در واقع همه مایل بودند بدانند پس از تثبیت دستاوردهای کنونی در سیاست خارجی، گامهای بعدی ایران چیست.
3. دیپلماسی انقلابی: رویکرد رئیسجمهور چه در نطق مجمع عمومی و چه در ملاقات با سران و نشستها (بخصوص سه نشست مهم سردبیران رسانهها، اندیشمندان سیاست خارجی و شورای روابط خارجی امریکا) یک رویکرد متوازن بود. از طرفی با رویکرد انقلابی، بهصراحت و بدون لکنت مواضع کشور در پاسخ به سؤالهای متنوع بیان شد و در هر مورد، تناقضها و استانداردهای دوگانه غرب و امریکا به پرسشکنندگان یادآوری میشد، به طوری که کاربران شبکههای اجتماعی از این صراحت، تعبیر به محاکمه امریکا در نیویورک کردند. از طرف دیگر با رویکرد دیپلماتیک، راهحل مورد نظر جمهوری اسلامی در هر موضوع بیان میشد تا احساس بنبست و توقف در مسائل ایجاد نشود و راه برای گامهای بعدی نشان داده شود. حتی در قبال پرسشهای متعدد درباره آینده برجام و آینده روابط ایران و امریکا به دنبال تبادل زندانیان، موضع رئیسجمهور در عین تهاجمی بودن، پرخاشگرانه و انسدادی نبود. رئیسجمهور هم فهرست مفصلی از نقض عهدها و تخلفات امریکا را برشمرد، هم گفت که هر گامی در جهت اجرای تعهدات میتواند موجب اعتمادسازی شود، البته تاکنون ما از امریکا فقط نقض عهد دیدهایم.
4. از صدای مردم ایران تا صدای امت اسلام: نقطه اوج سفر و برنامههای رئیسجمهور نطق او در مجمع عمومی سازمان ملل بود. متن سخنرانی رئیسجمهور شامل چند ابتکار و حرکت نمادین بود. سردست گرفتن قرآن کریم و برشمردن ریشههای اهانت به آن، در واقع کیفرخواست و بازتاب بغضهای در گلو مانده و خشم مقدس امت اسلامی علیه وحشیگریها در غرب علیه اعتقادات به اسم آزادی بیان بود. بازتاب بسیار گسترده این حرکت نمادین در کشورهای اسلامی با تعابیری مانند «عمامه رسولالله بر سر و امانت او در دست»، موجب شد که جمهوری اسلامی ایران با استفاده از این ابتکار در یک موقعیت و تریبون بینالمللی، ضمن ادای دین و وظیفه به قرآن عزیز، محوریت ایران در مسائل جهان اسلام یادآوری و تثبیت شود و در شرایط سکوت یا صدای ضعیف برخی کشورهای اسلامی، نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل نهتنها صدای مردم ایران بلکه صدای کل امت اسلامی باشد. کیفرخواست دیگری که رئیسجمهور قرائت کرد، کیفرخواست علیه دستکاری سازمانیافته و خطرناک غرب در مقابل دیرپاترین و اصیلترین نهاد بشری یعنی خانواده بود. در طول سالهای اخیر، تعرض به کانون خانواده یکی از خطوط اصلی جریانهای مافیایی صهیونیستی است که مسلط بر کانونهای اصلی پول، سیاست و تبلیغات در دنیا هستند. هدف کانونهای صهیونیستی هلاکت حرث و نسل بشر است و بر همین اساس است که همپیمان با شیطان، کانون اصلی تولید و زندگی یعنی خانواده را هدف گرفتهاند. نطق تهاجمی رئیسجمهور علیه این دسیسه شیطانی، همراه با یک ابتکار و فراخوان برای جنبش تعهد به خانواده بود و از سازمان ملل خواست این موضوع را در دستور کار جهانی قرار دهد. موضوع خانواده یک موضوع فطری است. اگرچه خانواده در غرب یک مقوله از دست رفته است اما برای حفظ همان خانواده نیمبند نیز گروهها و فعالان خانوادهگرا تحرکات زیادی دارند و این ابتکار ایران ظرفیت زیادی برای تبدیل شدن به یک دستور کار مشترک جهانی دارد که البته نیاز به پیگیری و کارسازی و هماهنگی توسط نهادهای مرتبط با موضوع در داخل کشور (وزارت امور خارجه، معاونت امور زنان ریاست جمهوری، ستاد حقوق بشر) دارد. بر سایر بخشهای نطق رئیسجمهور در مسائل بینالمللی نیز همچنان که در بند قبل گفته شد، رویکرد دیپلماسی انقلابی حاکم بود؛ هم برشمردن اشکالات و استانداردهای غلط و دوگانه هم بیان راهحلها و ابتکارهای مورد نظر ایران.
5. و مکروا و مکر الله: یک اتفاق مهم و نقطه طلایی برای رسوایی پروژه اغتشاشات، بالا گرفتن عکس خانم امینی در صحن سازمان ملل به دست سفیر رژیم اشغالگر بود که باعث اخراج او از صحن مجمع عمومی شد. این کار هم به همه دنیا نشان داد کارفرمای اصلی آشوب در ایران چه رژیمی بوده است، هم اینکه بر اثر نفرت شدید از رژیم صهیونیستی در امت اسلامی، بار دیگر یک نقطه توافق و همگرایی عاطفی بین جمهوری اسلامی ایران با ملتهای مسلمان شکل گرفت.
6. دورهگردهای ساعتی: وضع ضدانقلاب و رسانههای معاند امسال بهمراتب اسفناکتر و ترحمبرانگیزتر از سال قبل بود. سال قبل تدارک و تبلیغ بسیار زیادی برای تجمع ضدانقلاب شده بود اما امسال تجمع آنها به روال سالهای قبلتر برگشته بود و جز چند ده نفر شرکتکننده گروهکی و اجارهای که به صورت ساعتی و اتوبوسی برای این تجمعات اجیر میشوند، خبر جدیدی نبود. همزمانی تجمع پر سر و صدای پارسال با اغتشاشات داخلی و بیرمقی تجمع امسال در کنار شکست کامل پروژه احیای آشوب در ایران ثابت کرد هیچ چیز اتفاقی نیست. وضع رسانههای معاند هم بیشباهت به تجمعات نبود. مانند متکدیان ساعتی، صبح به صبح در مقابل محل اقامت پیاده میشدند تا خفتگیری کنند. اگرچه اینترنشنال با تعداد بیشتری مزدور در حاشیه هتل محل اقامت و ساختمان سازمان ملل، اتراق کرده بود اما حال و روز مزدوران آن مانند بیسرپرستهایی بود که هیچکس حاضر به گردن گرفتنشان نیست. از ماجرای تبادل بسیار عصبانی بودند و از اینکه دولت امریکا آنها را جا گذاشته است، مستأصل بودند. ضمن اینکه در مقابل مواجهات خوب و فعال هیأت ایرانی هم غافلگیر شده بودند و طراحیهایشان بههم ریخته بود.