آیا مروان با استفاده از سندروم چوپان دروغگو، صهیونیست‌ها را وادار به بازی در زمین خود کرده است؟

اسمش را روی خیابان‌های مصر بگذارید!

آرون برگمان، نویسنده‌ای که اولین بار در سال 2000 در کتابش به طور تلویحی نام این جاسوس را برملا کرد و در کتاب‌ها و تحقیقات بعدی این موضوع را به اثبات رساند در کتاب «جاسوسی که سقوط کرد» فرضیات و تحلیل‌هایش را در کنار هم می‌گذارد و در فصل چهارمش با عنوان «نقاب فرو می‌افتد» نتیجه می‌گیرد که مروان نه تنها به اسرائیل وفادار نبوده بلکه باید به عنوان قهرمان مصر، نامش را روی خیابان‌های این کشور بگذارند.
برگمان، ماجرای تأخیر مقامات اسرائیلی در آماده شدن برای جنگ در روز یوم کیپور 1973 را با جزئیات از درون گزارش‌ها و منابع پیگیری می‌کند. مستندی که او در گفت‌وگو با ایلی زعیرا سرپرست وقت سازمان اطلاعات ارتش برای بی‌بی‌سی ساخته یکی از این منابع است. زعیرا به عنوان متهم ردیف اول کشته شدن 3هزار سرباز اسرائیلی در این جنگ، تلاش می‌کند با استناد به اینکه مقامات صهیونیست‌ها با اطلاعات مروان از وقوع جنگ مطلع بوده‌اند اما در تصمیم‌گیری تعلل کرده‌اند، خود را از اتهامات مبرا کند و گلدا مایر، نخست‌وزیر وقت اسرائیل را مقصر اصلی بداند.
برگمان می‌نویسد که زعیرا با قدرت معتقد بوده اعراب دیگر اراده و انگیزه‌ای برای ورود به جنگی دیگر با اسرائیل ندارند و تحلیل‌های او به تصمیمات مقامات صهیونیست جهت می‌داده اما بعد ادامه می‌دهد که زعیرا «ادعا می‌کرد شخص نخست‌وزیر فرصت آن را داشته است که نظر او را رد کند خصوصاً با توجه به اینکه مقام بلندپایه‌ای، درست ده روز پیش از شروع جنگ مخفیانه به دیدار نخست‌وزیر آمده و هشدار داده که اعراب قصد دارند بزودی به اسرائیل حمله کنند. زعیرا می‌گفت این گلدا مایر بود که تصمیم گرفت این هشدار را نادیده بگیرد پس چرا باید او یعنی زعیرا را مقصر این شکست دانست؟»
این مقام بلندپایه «ملک حسین» پادشاه وقت اردن بود که نادیده گرفته شد اما یک روز پیش از یوم کیپور، منبع جاسوسی بلندپایه اسرائیلی‌ها که او را با نام مستعار «فرشته» صدا می‌زنند به مقامات اطلاع می‌دهد که شامگاه فردا اسرائیل مورد حمله قرار خواهد گرفت. همه دعواها برای تبرئه کردن خود از اهمال در جریان این شکست و رسوایی مربوط به همین 24ساعت است که البته نقش مروان اشرف را هم با وجود انبوه خدمات قبلی‌اش به صهیونیست‌ها، در هاله‌ای از ابهام فرو می‌برد.
برگمان معتقد است «بر این باور بودم که ادعای زعیرا مبنی بر اینکه مروان دوسره بازی می‌کرده است، چندان غیرمنطقی به نظر نمی‌رسد.» سپس برای این تحلیل چند استدلال می‌آورد ازجمله بی‌پروایی مروان در عبور از پروتکل‌های امنیتی آن هم در جایگاه ویژه‌ای که او قرار داشته است. دیگر اینکه او با کاشتن فرضیه دست نگه‌داشتن اعراب از حمله تا زمان ارسال بمب‌افکن‌های شوروی در ذهن مقامات اسرائیل، آنها را به خطای محاسباتی انداخته است. دیگر اینکه مروان ظرف چند ماه قبل، دو بار به اسرائیلی‌ها برای وقوع جنگی زودهنگام هشدار داده بود که عملاً منجر به چنین اتفاقی نشده بود. برگمان از این موضوع با عنوان «سندروم چوپان دروغگو» یاد می‌کند و تعلل مقامات را ناشی از آن می‌داند و نهایتاً مهم‌تر از همه اینکه جنگ عملاً نه در شامگاه ششم اکتبر بلکه در ظهر آن روز آغاز می‌شود و زمان را از صهیونیست‌ها برای بسیج نیروهای نظامی‌شان می‌گیرد. براساس همین تحلیل‌ها، برگمان ضمن ارسال کتاب‌هایش برای مروان در یادداشت‌هایی از او با عنوان «برای اشرف مروان، قهرمان مصر» یاد می‌کند.
گفتنی است بر اساس این کتاب در سال 2019 مستندی به همین نام ساخته شده است.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هشتاد و دو
 - شماره هشت هزار و دویست و هشتاد و دو - ۲۸ شهریور ۱۴۰۲