وزارت امور خارجه با انتشار بیانیهای از آزادی میلیاردها دلار اموال ایران در ازای تبادل 5 زندانی امریکایی خبر داد
وصول داراییهای ملی با تضمین لازم
دست بازارساز ارز پرتر شد ناراحتی اصلاحطلبان از دیپلماسی نتیجهگرای دولت سیزدهم
آزادسازی میلیاردها دلار اموال مسدود شده ایرانیان در کره جنوبی در ازای تبادل شماری از زندانیان امریکایی اولین ثمره مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشنگتن برای گشودن گره فروبسته مذاکرات رفع تحریمها بود که پنجشنبه گذشته به انجام رسید. ابتدا دو رسانه امریکایی «نیویورک تایمز» و «سیانان» از آزادی شهروندان امریکایی از جمله سیامک نمازی، مراد طاهباز، عماد شرقی و دو امریکایی که نخواستهاند نامشان فاش شود، خبر دادند و اعلام کردند که جمهوری اسلامی در ازای آن، 6 میلیارد دلار از پول نفت خود را که از سالها پیش نزد بانکهای کره جنوبی مسدود شده، دریافت خواهد کرد. پس از آن بود که از یک سو وزارت امور خارجه ایران و از سوی دیگر وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجه امریکا گزارشهای نیویورکتایمز و شبکه سیانان را تأیید کردند.
بیانیه وزارت خارجه
وزارت خارجه در بیانیهای با اعلام اینکه با آزادسازی منابع مالی که به صورت غیرقانونی توقیف شده بود، آزادی تعدادی از زندانیان امریکایی بهزودی محقق خواهد شد، تأکید کرد که زندانیان مدنظر امریکا تا زمان اطمینان از وصول داراییها، کماکان در ایران حضور دارند. از سوی دیگر «آدرین واتسون» سخنگوی شورای امنیت ملی امریکا هم تأیید کرد که ایران 5 امریکایی را از زندان آزاد کرده اما فعلاً در حبس خانگی قرار داده است. «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه هم در استقبال از این خبر گفت: «آزادی این 5 نفر یک گام مثبت است و ما با آنها پس از خروج از زندان گفتوگو کردیم اما تنها در ابتدای این روند هستیم و بازگشت آنها به خانه در امریکا هنوز مستلزم کار زیادی است.»
سیامک نمازی در سال ۱۳۹۵ به جرم جاسوسی و همکاری با دولت امریکا، عماد شرقی در سال ۱۳۹۹ به جرم جاسوسی و جمعآوری اطلاعات نظامی و مراد طاهباز در سال ۱۳۹۸ به جرم جاسوسی از مراکز حساس نظامی در پوشش محیط زیستی، هر کدام به ۱۰ سال حبس محکوم شده بودند. از دو زندانی دیگر که گفته میشود یک نفر از آنها زن بوده، نامی به میان نیامده است.
خروج از کشور در ازای دریافت پول
به گفته منابع خبری وجوه بلوکه شده در کره باید در یکی از بانکهای سوئیس تبدیل به یورو شود که واریز وجوه به بانک سوئیسی تأیید شده و این ارقام آماده انتقال به قطر است. بر اساس توافق صورت گرفته زندانیان به محلی غیر از زندان منتقل شدهاند اما تا زمانی که پولهای آزاد شده به حسابهای مدنظر ایران واریز نشود، تبادل صورت نخواهد گرفت. این مهم را محمد جمشیدی، معاون امور سیاسی دفتر رئیسجمهور ایران با انتشار پیامی در توئیتر تأیید کرد و نوشت: «تا زمان انتقال کامل پولها، زندانیان مدنظر امریکا همچنان در ایران باقی خواهند ماند.» به گزارش روزنامه «والاستریت ژورنال» از 5 زندانی دوتابعیتی ایرانی-امریکایی در ایران، نفر پنجم در حبس خانگی بوده و 4 نفر دیگر به او ملحق شدهاند و قرار است همگی با هم ایران را ترک کنند.
ماراتن روایتها
همان طور که انتظار میرفت امریکاییها خیلی زود روایت خود را از آنچه در مذاکرات غیرمستقیم بر سر آن تفاهم پدید آمده، منتشر کردند؛ روایتی که در برخی موضوعات همچون شیوه پرداخت پول به ایران با آنچه در واقعیت روی داده است، تفاوت داشت. چنانکه بر خلاف تأکید ایران مبنی بر دسترسی مستقیم به اموال خود، امریکاییها مدعی شدهاند که ایرانیها به طور غیرمستقیم و به واسطه «دوحه» و تنها با ثبت سفارش کالاهای درخواستی خود میتوانند به دلارهای آزادشده دست یابند. در همین رابطه «باربارا اسلاوین» تحلیلگر امریکایی در توئیتی مدعی شد: «ایران میتواند سفارش غذا، دارو و شمار محدودی تجهیزات پزشکی را نزد بانکی در دوحه ثبت کند. بانک مذکور در دوحه نیز هزینه کالاها را پرداخت میکند و شرکتهای قطری آنها را به ایران تحویل میدهند. ایران اصلاً به منابع مالی دسترسی مستقیم ندارد.» اما این ادعا در حالی مطرح شد که وزارت خارجه در بیانیه منتشره به نحوه دسترسی ایران به پولهای آزادشده از سوی کره جنوبی اشاره کرده و تصریح نموده است: «نحوه بهرهبرداری از منابع و داراییهای مالی رفع توقیف شده در اختیار جمهوری اسلامی ایران بوده و این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح هزینه خواهد شد.» محمد مرندی به عنوان یکی از منابع خبری نزدیک به وزارت خارجه با رد شائبهها در این زمینه در شبکه اجتماعی توئیتر نوشت: «این ادعای نادرست، ساخته و پرداخته افراد ناخرسند و عصبانی است. ایران به تمام داراییهای آزادشده خودش دسترسی کامل و مستقیم دارد و هیچ شرکت قطری در این میان دخیل نیست. بانکهای ایرانی کنترل کامل بر این داراییها دارند و میتوانند بدون هیچ محدودیتی خدمات و کالا خریداری کنند.»
خروج مذاکرات از زیر سایه برجام
توافق اخیر میان ایران و ایالات متحده پاسخی برای این پرسش بود که چرا «رابرت مالی»، نماینده پیشین این کشور در امور ایران در حالی که مذاکرات به بنبست رسیده بود، از تیم مذاکراتی امریکا کنار گذاشته شد. «رابرت مالی» به نمایندگی یکی از جریانهای سیاسی در دولت امریکا، پیشتر و در پی خروج ایالات متحده از توافق هستهای 2015، ساختن یک توافق تازه را تنها با تکیه بر بنیان همین توافق ممکن دانسته و پیشنهاد داده بود: «گفتوگوهای هستهای باید به مجموعه گستردهتری از مباحث با مشارکت کشورهای عربی خلیجفارس با هدف کاهش تنشهای منطقهای گره زده شود»؛ یعنی او همه موضوعات اختلافی در روند جاری میان تهران و واشنگتن را زیر سایه برجام قابل حل و فصل میدانست و معتقد بود برای رسیدن به این هدف، سرعت و میزان تخفیف تحریمهای برجامی باید در گرو همکاری ایران برای گفتوگو درباره دیگر موضوعات مانند مسائل منطقهای باشد. اما مخالفت تهران با این رویکرد نشان داد چگونه سیاست «مالی» و جریان سیاسی مرتبط به او، به جای تحقق خواستههای کلیدی دولت «بایدن» به شتاب گرفتن فعالیتهای صلحآمیز هستهای و افزوده شدن بر شبکه قدرت ارتباطی ایران در آسیا و تقویت مناسبات خاورمیانهایاش انجامیده است. بنابراین پدیدار شدن نشانههای شکست امریکا در مذاکرات، دولت «بایدن» را به تغییر فوری در ترکیب هیأت مذاکره کنندهاش ناگزیر کرد تا «مالی» عملاً از صحنه مذاکرات کنار برود و جای خود را به«برت مک گورک» دهد.
با کنار رفتن نماینده پیشین امریکا در مذاکرات که از حامیان تجمیع موضوعات اختلافی زیر چتر برجام بود، ابتکار عمل جمهوری اسلامی در به جریان انداختن روندی تازه سبب شد برای نخستین بار گفتوگوها از زیر سایه برجام خارج شود و دو طرف یک چهارچوب مذاکراتی مرحله به مرحله را طراحی کنند که ناظر به پیگیری خواستههای اصلی ایران بویژه در بحث تضمین بود. بواسطه این ابتکار عمل و ناچاری دولت «بایدن» برای پذیرش آن بود که در گام نخست، توافق آزادسازی میلیاردها دلار ایران در ازای شماری زندانی امریکایی به ثمر رسید و وارد فاز اجرا شد.
«تضمین»؛ نقد فوری امتیازات
تبادل صورت گرفته تنها با دریافت تضمین کافی برای آزادسازی اموال ایرانی در کره جنوبی صورت گرفته است. علی باقری، رئیس هیأت مذاکرهکننده ایران در مذاکرات غیر مستقیم با امریکا این مهم را در واکنش به موج خبری شکل گرفته پیرامون تبادل زندانیان امریکایی مورد توجه قرار داد و در صفحه توئیتری خود نوشت: «فرایند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای ایران که چند سال است بهطور غیرقانونی توسط امریکا توقیف شده، آغاز شد. ایران تضمین لازم برای پایبندی امریکا به تعهدات خود را دریافت کردهاست. آزادی چند ایرانی که بهطور غیرقانونی در امریکا بازداشت شده بودند در این چهارچوب است».
ایران درحالی توانسته انجام این تبادل را با گرفتن تضمین لازم ممکن کند که پیشتر این موضوع به ادعای مقامهای دولت حسن روحانی، رئیسجمهور دولت پیشین امکانی برای اجرا نداشت.
دولت روحانی به جای ایجاد شرایطی برای مقابله به مثل که میتوانست یک ظرفیت قابل اتکا برای چانهزنیهای بیشتر در مذاکرات باشد، بر این مفروض پای میفشرد که هیچ یک از وعدههای شفاهی یا حتی مکتوب از سوی مقامهای دولتی امریکا ضمانت لازم برای اجرا ندارد و ظرفیتی هم وجود ندارد تا ایران بتواند تضمین لازم را برای هر تعهد احتمالی دریافت کند، اما این در حالی بود که موضوع «تضمین» به یکی از خواستههای ثابت و غیرقابل چشمپوشی از سوی دولت سیزدهم تبدیل شد و در دستور کار هیأت دیپلماتیک جای گرفت.
به اعتقاد دولت، جمهوری اسلامی میبایست نشان دهد در مقابل هر بدعهدی از سوی امریکا قادر به انجام کاری است که هزینه غیرقابل پذیرشی برای واشنگتن به دنبال دارد. آنچه ایران در ماههای اخیر در روند قانون اقدام راهبردی و در چهارچوب فعالیتهای هستهای خود دنبال کرد، میتوانست اهرم مؤثری برای گرفتن هر تضمینی پیرامون روند تعاملات و تعهدات آتی باشد. به نظر میرسد روند تبادل اخیر زندانیان امریکایی در ازای میلیاردها دلار ایرانی که از سوی کرهجنوبی با چراغ سبز امریکا به گروگان گرفته شده بود، بدون درک این واقعیت که ایران گزینه خسارتباری در صورت عهدشکنی طرف امریکایی در آستین دارد، ممکن نمیشد. امری که نشان داد میتوان با واقعبینی و دوری از دیپلماسی «منفعلانه»، مذاکراتی را که تصور میشد از تعهدات کاغذی فراتر نمیرود به امتیاز ملموس تبدیل کرده و فوراً نقد کرد.
موج گسترده انتقادها در امریکا
در پی انتشار خبر تبادل اخیر، صحنه سیاسی امریکا شاهد موج گستردهای از واکنش سیاستمدارانی بود که در حملهای شدید به «جو بایدن»، رئیسجمهور امریکا بر این باور بودند که ایران امتیاز بزرگی را دریافت کرده است. «مایک پنس»، معاون دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین امریکا با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی توئیتر به آزادی 5 جاسوس امریکایی که پیشتر در ایران بازداشت شده بودند، واکنش نشان داد و نوشت: «در حالی که من از آزادی ۵ امریکایی استقبال میکنم، مردم امریکا باید این را بدانند رئیسجمهور بایدن بزرگترین باج در تاریخ امریکا را به تهران پرداخت کرده است». «تام کاتن»، سناتور جمهوریخواه تندرو نیز در بیانیهای از آزادی زندانیان دو تابعیتی استقبال کرد اما بشدت به «بایدن» به دلیل توافق با تهران بر سر این موضوع تاخت.
«کاتن» در خصوص مبادله زندانیان ایران و امریکا و پول پرداختی به ایران در ازای آزادی امریکاییها مدعی شد: «ما همیشه از آزادی گروگانهای امریکایی استقبال میکنیم. اگر آنها واقعاً پس از پرداخت ۶ میلیارد دلار باج از سوی جو بایدن به ایران آزاد شوند، این مماشات فقط باعث میشود که از دستاوردهای غیرقانونی برای حمله به نیروهای ما استفاده و از تروریسم حمایت مالی کنند و روسیه را مسلح کنند. این چرخه تنها زمانی متوقف خواهد شد که جو بایدن از رقصیدن با ساز ایران دست بردارد و پاسخ قاطعانه به تجاوزات آنها را آغاز کند.»
«مایک پمپئو»، وزیر خارجه جنایتکار دولت ترامپ نیز در واکنش به توافق تبادل زندانیان، در شبکه اجتماعی توئیتر با ابراز عصبانیت و خشم خود در قبال این رویداد مدعی شد: «آزاد کردن ۶ میلیارد دلار برای تهران آن هم فقط برای اینکه گروگانهای امریکایی بتوانند به نوع دیگری از زندان بروند، معامله وحشتناکی است. ایران نباید از گروگان گرفتن امریکاییها سود ببرد».
بخشی از یک تفاهم بزرگتر؟
در ادامه واکنشها، روزنامه «نیویورک تایمز» به نقل از دو مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی که نخواستهاند نامشان فاش شود، مدعی شده که تبادل اخیر بخشی از «تفاهمهای گستردهتر» است که به صورت غیرمستقیم میان ایران و امریکا حاصل شده است. اما این ادعا در حالی مطرح شده که «جان کربی»، هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید گفت که در حال حاضر گفتوگویی میان ایران و امریکا درباره بازگشت به برجام در جریان نیست. او در توضیح بیشتر افزود: «چیزی که حاصل شده یک گام مثبت است نه یک توافق تمامشده».
نقشآفرینی قطر
قدردانی مقامهای امریکایی از قطر به عنوان تسهیلکننده این تبادل از نقشآفرینی اثرگذار این کشور در روند اجرای تفاهمات تهران و واشنگتن حکایت دارد. «محمد عبدالعزیز الخلیفی»، وزیر مشاور دولت قطر در گفتوگو با شبکه «الجزیره» با بیان اینکه قطر نقش مهمی در تسهیل گفتوگو بین واشنگتن و تهران داشت، تصریح کرد: «امیدواریم توافق واشنگتن و تهران منجر به توافق در پرونده هستهای شود».
در همین حال وزارت خارجه کرهجنوبی همزمان از گزارشها درباره توافق ایران و امریکا برای تبادل زندانیان به شرط انتقال 6میلیارد دلار اظهار بیاطلاعی کرده و در بیانیهای گفته است: «دولت ما از نزدیک با کشورهایی چون ایران و امریکا در تماس است تا مسأله داراییهای بلوکه شده را حل کند و امیدواریم این موضوع به طور دوستانه حل شود.»
دست بازارساز ارز پرتر شد
شامگاه ۱۹ مردادماه وزارت امور خارجه در بیانیهای اعلام کرد که فرایند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای جمهوریاسلامی ایران که برای چند سال بهطور غیرقانونی در کره جنوبی توسط امریکا توقیف شده بود، آغاز شد. همچنین وزارت امورخارجه در این بیانیه از اخذ تضمین لازم برای پایبندی امریکا به تعهداتش در این خصوص خبر داد. پیشتر نیز محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی در نشست خبریای که هفته گذشته با موضوع عملکرد اقتصادی دولت سیزدهم و با حضور سیداحسان خاندوزی، سخنگوی اقتصادی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه برگزار شد، با اشاره به مذاکرات برای دریافت پولهای بلوکه شده کشور گفت: مذاکرات به نتیجه رسیده و بزودی آثار آن را در بازار مشاهده خواهید کرد.
نتیجه آنی این خبر که ماحصل دیپلماسی فعال دولت سیزدهم بوده است در کاهش نرخ دلار طی نرخگذاریهای شبانه در بازارهای تهران، هرات و سلیمانیه کاملاً قابل مشاهده است. اعلام خبر توافق صورت گرفته برای آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی طی ساعات پایانی روز پنجشنبه، منجر به ریزش قیمت دلار در تمامی بازارهای نقدی و فردایی شد.
علاوه بر اینکه دیپلماسی فعال دولت سیزدهم و سیاستهای مؤثر پولی و ارزی بانک مرکزی در طول ماههای اخیر نقش قابل توجهی در کاهش انتظارات تورمی داشته است، با تزریق این منابع جدید به بانک مرکزی، قدرت بازارسازی بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز افزایش خواهد یافت. به عبارت دیگر با دسترسی بانک مرکزی به منابع مسدود شده ایران در کرهجنوبی و عراق، میتواند بیش از پیش به عنوان بازارساز در بازار ارز ایفای نقش کند. همچنین با توجه به اینکه تا پیش از این، ایران به حدود 10 میلیارد دلار از منابع ارزی خود دسترسی نداشت، این منابع که در سمت داراییهای خارجی بانک مرکزی به ثبت میرسید کیفیت لازم را نداشته است در حالی که با آزادسازی این منابع، کیفیت منابع ارزی بانک مرکزی در طرف داراییها افزایش یافته و بانک مرکزی در تخصیص ارز به واردات کالای نهایی، واسطهای و اولیه به واردکنندگان دست بازتری خواهد داشت. همچنین از سوی دیگر بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای فعال ارزی و پولی میتواند با بازارسازی در بازار ارز، علاوه بر کاهش بیش از پیش نرخ ارز و تداوم روند نزولی قیمت دلار که از ابتدای سالجاری آغاز شده، نقدینگی موجود در جامعه را نیز جمعآوری کرده و اجرای سیاست کنترل رشد نقدینگی را به منظور مهار تورم ادامه دهد.
نکته دیگر قابلتوجه این موضوع است که دولت سیزدهم و بانک مرکزی، علیرغم آزادسازی این منابع و دسترسی به حدود 10 میلیارد دلار ارز، قصد تزریق حجم بالای ارز به بازار غیررسمی به منظور کنترل تصنعی نرخ ارز را ندارند و کارنامه 2 ساله اخیر نیز گواه همین موضوع است که رویه اشتباه گذشته که در دولت روحانی بارها توسط همتی و سیف تکرار شد و با ارزپاشیهای متعدد، منابع ارزی کشور را از بین بردند اتخاذ نخواهد شد. ارقام مداخله بانک مرکزی در بازار ارز در 2 سال دولت سیزدهم به مراتب پایینتر از دوره دولت روحانی است.
به عنوان نمونه بررسی انجام شده توسط بانک مرکزی از میزان مداخله بانک مرکزی در بازار غیررسمی ارز نشان میدهد در سال 95 و 96 به ترتیب 11.7 و 18.5 میلیارد دلار مداخله ارزی توسط سیف در بازار ارز صورت گرفته است که سال منتهی به انتخابات و پس از پیروزی روحانی در انتخابات 96 ریاستجمهوری است و این در حالی است که این رقم در سال 1401 حتی به نیم میلیارد دلار هم نمیرسد و بانک مرکزی حدود 452 میلیون دلار به صورت اسکناس در بازار غیررسمی مداخله کرده است.
وعده خبرهای خوب ارزی
فرزین درباره آزادسازی منابع بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر در نشست مشترک رئیس کل بانک مرکزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی و رئیس سازمان برنامه و بودجه که هفته گذشته برگزار شد گفت: مذاکرات خوبی در این خصوص انجام دادیم که به نتیجه رسیده است. هر کشوری همکاری نکند شکایت میکنیم. بزودی آثار این موضوع را در بازار مشاهده میکنیم. فرزین با بیان اینکه «تأمین ارز دستگاهها با رقم 23 میلیارد و 822 میلیون دلار در سالجاری رشد 6.8 درصدی داشته است»، گفت: 42 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی در اوج تحریم اتفاقی نادر و بیسابقه است.
فرزین با ابراز اینکه «ضمن راهاندازی مرکز مبادله، رویههای ارزی را هم اصلاح کردیم»، ادامه داد: در بازار اسکناس روزانه 30 میلیون دلار تقاضا میشد که تقاضای سفتهبازی بود و الان با تدبیر الزام حساب ارزی، ضمن جمع شدن صفهای طولانی مقابل صرافیها، به میانگین 5 میلیون دلار رسیده است و برای نیازهای واقعی تقاضا میشود. وی از راهاندازی صندوق تثبیت ارزی خبر داد و تصریح کرد: این صندوق به ما کمک میکند در مقابل تکانههای ارزی از آن استفاده کنیم، ضمن اینکه با کشورهای همسایه به دنبال طراحی «ریال آفشور» هستیم که میتواند منجر به تقویت ریال شود. ما به عنوان بانک مرکزی مرزبان ریال هستیم نه دلار.
آزادسازی بیش از ۱۰ میلیارد دلار از منابع ایران در کره و عراق
یک مقام آگاه در گفتوگو با ایرنا در خصوص جزئیات توافق با امریکا برای آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران و تبادل زندانیان، اظهار داشت: بر اساس توافق صورت گرفته پنج نفر از زندانیان ایرانی در امریکا و پنج نفر از زندانیان امریکایی در ایران تبادل خواهند شد.
وی افزود: همچنین علاوه بر این تبادل متقابل، ۶ میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی، بههمراه مقدار قابل توجهی از وجوه ایران در بانک TBI عراق آزاد خواهد شد. این منبع آگاه در مورد سایر وجوه بلوکه شده ایران در بانکهای اروپایی نیز افزود: فرایند آزادسازی مبلغ دیگری از وجوه ایران در یکی از بانکهای اروپایی نیز آغاز شده است. بر اساس این گزارش، وجوه بلوکه شده در کره باید در یکی از بانکهای سوئیس تبدیل به یورو شود که بنا بر اعلام این منبع آگاه، واریز وجوه به بانک سوئیسی تأیید شده و این ارقام آماده انتقال به قطر است. بر اساس توافق صورت گرفته زندانیان به محلی غیر از زندان منتقل شدهاند اما تا زمانی که پولهای آزاد شده به حسابهای مد نظر ایران واریز نشود، تبادل صورت نخواهد گرفت. به گفته این مقام آگاه تبادل زندانیان پس از حصول اطمینان ایران از در دسترس بودن منابع مالی آزاد شده، در قطر صورت خواهد گرفت.
ناراحتی اصلاحطلبان از دیپلماسی نتیجهگرای دولت سیزدهم
با اعلام خبر آزادسازی منابع بلوکه شده ایران در کره جنوبی، درستی این سخن اثبات شد که برخی در داخل دوست ندارند که سیاست خارجی دولت به نتیجه برسد. موج واکنشها نسبت به این رویداد ملی که بیانگر گامی در جهت خنثیسازی تحریم و نمونهای از مذاکرات از موضع اقتدار است، گسترده بود. در کنار بسیاری از فعالان و کنشگران که از این دستاورد که به نفع کشور است، خشنود شدند و آن را ستودند، عدهای هم برآشفته شدند. آشفتگی سیاسی و روانی، این عده را تا مرز انفعال کشاند و یکسانی واکنشها به خبر این توافق یا رویداد سیاست خارجی، نشان دهنده همین انفعال بود. مخالف خوانیهای انفعالی در قبال این توافق توأم با تضمین جدی و عینی، عملاً نقد یا نکته جدیدی نداشت، بلکه صرفاً دربرگیرنده یک رجزخوانی سیاسی بود؛ نوعی اینهمانی میان مذاکرات از موضع اقتدار دولت سیزدهم و دستاوردهای آن، با مذاکرات برجامی دولت گذشته با دستاورد «تقریباً هیچ» آن. از این رو، طیف حمله کنندگان به این خبر، تقریباً همان کسانی هستند که در شبکه خبرنگاران یا سیاستمداران برجامی دستهبندی میشوند؛ از حسامالدین آشنا که چراغ اول انتقاد را روشن کرد، تا محمود صادقی به اصطلاح منتقد که مثل همیشه راه تمسخر را درپیش گرفت. دنباله این ماجرا را، خبرنگاران به نسبت بدنام اقتصادی و کاربران بینام شبکههای اجتماعی گرفتند.
پاسخ همتی به آذریجهرمی!
نکته جالب توجه دیگر اما واکنش آذریجهرمی وزیر سابق ارتباطات و فناوری اطلاعات در این باره بود؛ جهرمی مدعی شد که «آیا میتوان گفت که با آزادسازی ۶میلیارد دلار، معادل ۳۰۰هزار میلیارد تومان عملاً موضوع ادعایی به جا گذاشتن بدهی ۲۷۰هزار میلیارد تومانی دولت قبل برای دولت جدید منتفی است؟»؛ ادعایی که از دو جهت اشتباه بود. اولاً، بدهی دولت قبل نه 270 همت بلکه نزدیک به 2000 هزار میلیارد تومان بوده است. دوماً، دولت وقت معادل ریالی این درآمد ارزی را با چاپ پول در بودجه خود مصرف و اصطلاحاً پیشخور کرده است! نکتهای که عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی نیز آن را تصریح کرد و با لحنی شبیه گلایه نوشت که دولت سیزدهم دیگر نمیتواند درباره چاپ پول بدون پشتوانه در سال 98 صحبت کند! با اینحال حرف همه این شبکه برجامی، یکسان بود: نالیدن از اینکه چرا اساساً توافقی، آن هم از موضع اقتدار صورت گرفته است و البته، میشد لابهلای این اظهارنظرها، نوعی حسرت از ناکامی سیاست خارجی دولت گذشته را هم شناسایی کرد. البته آنچه در این میان معلوم نشد، این واقعیت بود که چرا این جریان به اصطلاح مدعی برجام، از تحقق منافع ملی، آن هم از موضع اقتدار چنین برآشفته شده است؟ علت را باید در این واقعیت جست و جو کرد که آنچه این جریان را برآشفته کرده، یعنی مذاکره از موضع قدرت و عزت در حال ثمر دادن است، این جریان توان تطبیق با واقعیت جدید را ندارند. به این دلیل که حیات سیاسی خود را به برجامی گره زده بودند که نتوانست آب خوردن آنان را تأمین کند.