در گفت‌وگوی سارا حاتمی با «ایران» مطرح شد

از چالش‌های زندگی ثریا تا شانس همبازی شدن با جواد عزتی

 اولین تجربه حضورش مقابل دوربین، از سریال‌های پربیننده شبکه نمایش خانگی شروع شد. با نقش مائده در «زخم کاری» دیده شد و در گام بعدی «کت چرمی» موفقیتی غافلگیرکننده‌ برایش بود. اولین تجربه سینمایی، ‌سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل را برای سارا حاتمی به دنبال داشت. او به «ایران» می‌گوید: «یکی از تصویرسازی‌های همیشگی دوران کودکی‌ام بازیگری بود. آرزو داشتم این شانس را داشته باشم که حضور در سینما را تجربه کنم. این را هم می‌دانستم که این کار نیاز به تلاش زیاد دارد. الان هم همین طور است. من تمام تلاشم را می‌کنم.»
دیده شدن در «زخم کاری» اما عامل تثبیت‌کننده حضورش در این فیلم نبود. سارا حاتمی که توسط آموزشگاه بازیگری برای تست به «زخم کاری» معرفی و انتخاب شده بود، در این فیلم هم در رقابت با 130 تا 140 هنرجوی مستعد بازیگری توانست توانایی‌هایش را برای گرفتن نقش «ثریا» به رخ بکشد. او می‌گوید: «از طرف دفتر با من تماس گرفتند که برای «کت چرمی» تست بدهم. تا چند روز قبل از شروع فیلمبرداری هم نمی‌دانستم قرار است این نقش را بازی کنم. پیش از نهایی شدن نقش البته تمرین و دورخوانی فیلمنامه داشتیم اما تا شروع فیلمبرداری هم اطمینان نداشتم که «ثریا» را مال خودم کرده‌ام یا نه. با وجود این آنقدر نقش را دوست داشتم که بدون هیچ قرارداد و تضمینی برای گرفتن نقش، روی آن کار کردم و به کمپ‌های ترک اعتیاد رفتم و با آدم‌هایی که درگیر اعتیاد هستند، صحبت کردم.»
او درخشش در «زخم کاری» را تضمین‌کننده حضورش در این فیلم نمی‌داند و معتقد است تست دادن برای این نقش روال طبیعی برای رسیدن به نقش «ثریا» بوده است و بیان می‌کند: «نمی‌شود یک کار را معیاری برای سپردن نقش‌های بعدی قرار داد. من فقط یک کار انجام داده‌ام و مسلماً همه توانمندی‌های بازیگری در یک کار قابل ارزیابی، قضاوت و اطمینان برای سپردن دیگر نقش‌ها نیست. برای اثبات آن لازم بود تلاش کنم.»

از خودم جدا شدم تا به ثریا نزدیک شوم
این بازیگر نوجوان در دومین تجربه تصویری‌اش بازی پخته‌تری داشته است. او درباره رسیدن به این جنس بازی توضیح می‌دهد: «بین «زخم کاری» و «کت چرمی» فاصله زمانی بود. ما از زمان پیش‌تولید، تمرین‌هایمان را شروع کردیم و دائم تمرین کردیم. به کمپ‌های ترک اعتیاد و محل زندگی افراد معتاد می‌رفتم و آنها را از نزدیک می‌دیدم. در کنار این‌ها، کمک‌های آقای میرزامحمدی و آقای عزتی و کل گروه هم مؤثر بود.»
سارا حاتمی با درک درست از مختصات دختری که بر اثر شرایط اجتماعی و خانوادگی درگیر اعتیاد شده، ثریای فیلم «کت چرمی» را قابل‌باور و همدلی‌برانگیز کرده است. بزرگ‌ترین چالش او برای رسیدن به نقش، تفاوت‌های بسیار او با نقش ثریا بوده است؛ از خاستگاه اجتماعی تا عادات روزانه‌اش. او در این خصوص می‌گوید: «بزرگ‌ترین چالش من برای نقش این بود که چالش‌های بزرگ زندگی ثریا، تبدیل به عادات روزانه‌اش شده بود. همین طور که غذا خوردن برای من عادی است، این وقایع وحشتناک برای ثریا عادی بود. مسائلی که او در همین سن کم دست و پنجه نرم می‌کرد را خیلی از آدم‌ها تا آخر عمر هم تجربه نمی‌کنند. نیازها و ارتباطات او با بقیه متفاوت بود و من برای درک آن، سبک زندگی‌ام را تغییر دادم و در دوره‌ای رابطه‌ام را با دوستانم قطع کردم و حتی نوع ارتباطم را با خانواده عوض کردم. در واقع از عادت‌های روزانه‌ام جدا شدم تا به ثریا نزدیک شوم.»
او در پاسخ به این سؤال که برای درک بهتر نقش به کدام یک از آثار سینمای ایران مراجعه کرده توضیح می‌دهد: «در زمان پیش‌تولید آقای میرزامحمدی توصیه کردند «خون بازی» خانم بنی‌اعتماد را ببینم. به این فیلم رجوع کردم و بارها تماشایش کردم.»
این بازیگر در عین حال درباره الگوهایش در بازیگری می‌گوید: «الگوی مشخصی ندارم. بازیگرهای خیلی درخشانی داریم که با دیدن‌شان می‌‎گویم سارا این را به ذهنت بسپار. از هر شخص سعی می‌کنم یاد بگیرم و چیزی را الگوبرداری کنم. بازیگر مورد علاقه‌ام ناتالی پورتمن است. بازی‌هایش را دوست دارم و پیگیر کارهایش هستم. همیشه بیشترین نکته را برای الگوگیری در ذهن من دارند.»

شانس بزرگ همبازی شدن با جواد عزتی
حاتمی علاوه بر تلاش‌های فردی، همبازی شدن دوباره با جواد عزتی را شانس بزرگش برای رسیدن به نتیجه می‌داند و اظهار می‌کند: «جواد عزتی واقعاً درجه یک است؛ بازیگری متعهد که فقط به فکر خودش نیست و هوای بقیه بخصوص جوان‌‌ترها را دارد. این از خوش‌شانسی من است که در هر دو کار همراه و راهنمای خوبی مثل او داشتم. او همه جوره حامی و هدایت‌کننده بود و تا به بهترین شکل یک سکانس - حداقل در بازی من- نمی‌رسیدیم رضایت نمی‌داد. آنقدر سکانس‌ها را تکرار می‌کردیم تا آن حس‌سازی درست شکل بگیرد.»
او ساخت فیلم‌هایی شبیه «کت چرمی» را برای آشنایی نسل جوان با چالش‌های دختران جوان بدسرپرست و تهدیدهای اجتماعی آنها ضروری می‌خواند و در ادامه می‌افزاید: «فارغ از تمام تجربیات خودم در «کت چرمی»، فیلم را خیلی دوست دارم. اگر در این فیلم بازی هم نکرده بودم «کت چرمی» جزو فیلم‌هایی بود که برای تماشایش به سینما می‌رفتم. امیدوارم مردم هم فیلم را دوست داشته باشند.»
دختران بد سرپرست و قربانی مواد مخدر که مجبور به انبارداری هستند یکی از مهم‌ترین معضلات اجتماعی است. او ساخت چنین فیلم‌هایی را آگاهی‌بخش می‌داند و می‌گوید: «برای خود من همین کارکرد را داشت. با دیدن این آدم‌ها متوجه حضور آنها در جامعه و شرایط زندگی‌شان می‌شویم. خیلی‌ وقت‌ها برایمان عجیب است و در مواجهه با چنین قصه‌هایی از سر تعجب می‌گوییم واقعاً راست است.»

ماندن در این حرفه سخت‌تر از ورود به آن است
 این بازیگر 18 ساله که در فضایی متفاوت از رشته تحصیلی‌اش _ریاضی‌فیزیک_ در سنین پایین هنرجویی و بازی در تئاتر را آغاز کرده، حالا در اولین تجربه بلند سینمایی‌اش به سیمرغ بازیگر نقش مکمل رسیده است. او درباره دریافت این جایزه می‌گوید: «ما همگی تلاش کردیم بهترین خودمان را در فیلم به نمایش بگذاریم و این جایزه نتیجه تلاش یک گروه است. مسلماً هر کسی از گرفتن جایزه و نتیجه کارش خوشحال می‌شود، منتها من این سیمرغ را مال خودم نمی‌دانم، این جایزه و نتیجه کارگروهی است.»
سارا حاتمی که با «کت چرمی» توانسته خودش را به عنوان یک گزینه قابل تأمل برای نقش دختران جوان در سینمای ایران مطرح کند، این روزها با پیشنهادات مختلفی روبه‌روست. ظهور بازیگران نسل جدید در هر دوره سینمای ایران زیاد است اما نکته مهم تداوم و کیفیت حضور است. او به سؤالی درباره هراس نسبت به تداوم نداشتن این حضور یا عدم موفقیت پاسخ می‌دهد: «حتماً این جمله را شنیدید که ماندن در این حرفه سخت‌تر از ورود به آن است. من به این جمله معتقدم و باور دارم برای رسیدن به جایگاهی که می‌خواهم مسیر سختی را در پیش رو دارم. من تمام تلاشم را می‌کنم.»

 

نگاهی به حضور کودکان و نوجوانان در فیلم‌های سینمایی


آنها برای ماندن نمی‌آیند

محمد حیدری‌پور
روزنامه‌نگار

بازیگران کودک و نوجوان در سینمای ایران (و جهان) معمولاً سرنوشتی مشابه دارند. دورانی کوتاه، شهرت و محبوبیت را تجربه کرده و پس از آن فراموش می‌شوند. کودکان، مقابل دوربین شیرین هستند و معمولاً حضورشان در یک فیلم نقشی حاشیه‌ای دارد. آنها نمک ماجرایند و مشخص است که وقتی بزرگتر شوند، قد و بالایشان تغییر کرده و صدایشان دورگه شود آن حلاوت و شیرینی دیگر وجود ندارد. بسیاری از این بازیگران شیرین کودک در بزرگسالی از خود استعدادی نشان نمی‌دهند بنابراین پس از چند بار حضور مقابل دوربین، عطای بازیگری را به لقایش می‌بخشند و از یادها می‌روند.
این البته همه داستان نیست. بسیاری از کودکان در سینمای ایران به واسطه پدر و مادرشان که فعالیت سینمایی دارند فرصت بازیگری به دست می‌آورند، بین این «بچه‌های سینما» استعداد کم نبوده و بازیگران بزرگسال محبوبی مثل ساعد سهیلی، از همین دسته‌اند. لیلا حاتمی هم که روزگاری در فیلم‌های پدرش نقشی کوتاه داشت با «دلشدگان» بازیگری را جدی‌تر پی گرفت و پس از «لیلا» (داریوش مهرجویی) آنچنان محبوب و مشهور شد که نامش از زیر سایه نام پدر و مادر سینمایی‌اش بیرون آمد. در میان نسل تازه، بازیگران کم سن و سالی مانند یسنا میرطهماسب که با فیلم «سیزده» هومن سیدی بازیگری را تجربه کرده، می‌تواند استعدادی تازه قلمداد شود. پدر او مجتبی میرطهماسب مستندساز است. از نسل قبل غزل شاکری که با نام غزل بانکی در فیلم پرفروش «گلنار» بازی کرده بود در دهه هشتاد و نود به‌عنوان بازیگر مطرح شد و فارغ از نام و اعتبار مادرش فرشته طائرپور، جایگاهی ممتاز در بازیگری به دست آورد. بازیگری تنها دغدغه «بچه‌های سینما» نیست. اغلب آنها مثل میلاد صدرعاملی یا پولاد کیمیایی سودای فیلمسازی هم دارند و روی صندلی کارگردانی می‌نشینند. دوران درخشش چهره‌های نوجوان و جوان در سینما، معمولاً طولانی نیست. مهدی باقربیگی پس از «قصه‌های مجید»، در سریال «در مسیر زاینده‌رود» (حسن فتحی) بازی کرد اما این حضور، به اندازه نقش‌آفرینی‌های دوران نوجوانی‌اش جذاب نبود.
سینمای ایران کمتر به سراغ مسائل نوجوانان و کودکان می‌رود. به همین دلیل، بازیگران زیادی در این عرصه و در این محدوده سنی معرفی نمی‌شوند. بسیاری از این کودکان خوش‌سیما، در بزرگسالی قریحه‌ای از خود نشان نمی‌دهند و  فقط از عنصر شهرت بهره‌مندند. جشنواره فیلم فجر به‌عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی ایران، همواره محلی برای معرفی استعدادهای تازه بوده است. تعدادی از این نوجوان‌ها و جوان‌ها، در جشنواره ستایش شده و جایزه گرفته‌اند. از نمونه‌های متأخر می‌توان به روح‌الله زمانی بازیگر فیلم «خورشید» ساخته مجید مجیدی اشاره کرد که در فیلم «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر هم حضوری قابل توجه داشت و نشان داد موفقیت در «خورشید» اتفاقی نبوده است. اواخر دهه هفتاد، مجیدی با فیلم «باران» حسین عابدینی را به سینمای ایران معرفی کرد که هنوز به‌عنوان بازیگر مقابل دوربین می‌رود. سال گذشته در جشنواره فیلم فجر، سارا حاتمی با فیلم «کت چرمی» دیده شد و به‌عنوان یک استعداد تازه سیمرغ بلورین دریافت کرد. این برای سارای جوان، شروعی امیدوارکننده است؛ شروع مسیری دشوار که با صبوری و تجربه کردن می‌تواند به فردایی روشن ختم شود.