در حافظه موقت ذخیره شد...
گفتوگو با عابد اکبری کارشناس مسائل بینالملل
اروپا باید عواقب اقدامات خود علیه ایران را بپذیرد
نشانه گرفتن توان دفاعی یک بازیگر، قاعدتاً خط قرمز هر بازیگری در روابط بینالملل است و نمیتوان سکوت و مماشات با غرب را از سوی ایران انتظار داشت.
تحریمهای موشکی اتحادیه اروپا علیه برنامه موشکی ایران، قرار است بر اساس توافق برجام در اکتبر امسال (مهرماه 1402) منقضی شود، اما در کمتر از 4 ماه از رسیدن به این زمان، دیپلماتهای اروپایی به ایران اطلاع دادند قصد دارند این تحریمها را تمدید کنند. آنان 3 بهانه برای تمدید تحریم موشکی ایران دارند؛ فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، احتمال فروش موشکهای بالستیک ایرانی به روسیه و عمل متقابل اروپا در برابر نقض توافق برجام از سوی ایران!
3 کشور اروپایی امضاکننده برجام، از یکسو معتقد به تمدید تحریمهای موشکی اروپا علیه ایران هستند و از سوی دیگر ادعا میکنند قصد استفاده از سازکار«اسنپ بک» (موسوم به مکانیسم ماشه) علیه ایران را ندارند. از نظر ایران هر گونه ابقای تحریم موشکی اروپا در ورای مدت تعیین شده بر اساس قطعنامه 2231 (قطعنامه تأییدکننده برجام) به معنای نقض صریح برجام خواهد بود و تهران خود را محق خواهد دانست که به این اقدام خصمانه و غیرقانونی طرف اروپایی پاسخ دهد. محروم کردن ایران از مزایای توافق هستهای در حالی که تهران مفاد این توافق را نه تنها نقض نکرده، بلکه ابتدا امریکا از توافق خارج شده، بدان معنا است که اروپا در سیاست خارجی خود استقلال ندارد و دنبالهرو واشنگتن است.
در ادامه فضاسازی رسانهای علیه ایران، روز یکشنبه رویترز هم مدعی شد تمدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران را میتوان به نشانه تلاش اروپاییان برای جلوگیری از تولید تسلیحات هستهای در ایران دانست.
بهانه آنها هم این است که در نتیجه خروج دونالد ترامپ از توافق برجام و عدم موفقیت جو بایدن، رئیسجمهور امریکا در احیای آن، طبق ادعاهای امریکا، ایران میتواند ظرف حدود ۱۲ روز مواد هستهای مورد نیاز برای ساخت یک بمب اتمی را تولید کند؛ مسألهای که مشخصاً بهانه است و اساساً موضوعیت ندارد.
این رفتار دوگانه و متناقض اروپا در قبال ایران ذیل چه هدفی قابل تحلیل است و اهداف پنهان این کشورها از چنین رفتار پارادوکسیکالی چیست؟ آیا اروپاییها تصمیم به حفظ برجام دارند یا درصدد تکرار اشتباه امریکا مبنی بر عهدشکنی و خروج از این توافق هستند؟
این روزها در حالی که انریکه مورا، نماینده اتحادیه اروپا و علی باقریکنی، مذاکرهکننده ارشد ایران در پرونده هستهای در حال مذاکره هستند و نماینده اتحادیه اروپا بر ضرورت حفظ کانالهای گفتوگو با تهران تأکید دارد و عملاً صحنه تعامل دو طرف بار دیگر با اتخاذ تصمیمات جدیدی دگرگون شده است، برخی از دیپلماتها از تمدید تحریمهای این اتحادیه علیه برنامه موشکی تهران سخن گفتند. این امر در حالی است که اروپا مرتباً از تعاملات سازنده با تهران و ضرورت حفظ برجام سخن گفته و تهران نیز تلاش کرده حسننیت خود را ثابت کند، اما با اتخاذ چنین رفتارهایی به نظر میرسد بروکسل نه تنها به دنبال اتخاذ سیاست جدی در قبال تهران و در چهارچوب دیپلماسی نیست بلکه با پیروی از واشنگتن، عدم استقلال رأی خود را در صحنه سیاست به نمایش میگذارد و بازی مکانیسم ماشه توسط اروپاییها در همین راستا تفسیر میشود.
وقتی مکانیسم ماشه فعال شود، معلوم نیست حضور در NPT برای ایران چقدر مفید باشد؛ معلوم نیست پروتکل الحاقی برای ایران چقدر اهمیت داشته باشد و حتی معلوم نیست دیگر ایران قانع باشد تا به همین اندازه غنیسازی اکتفا کند یا خیر. بنابراین طرف اروپایی برای انجام دادن هر حرکتی درقبال ایران باید به طور کامل فکر کند و کنش متقابل را در نظر بگیرد، زیرا ایران به قدری از قدرت لازم برخوردار است که بتواند پاسخ مناسبی بدهد.
در صورت بروز چنین فضایی چه احتمالاتی را میتوان نسبت به واکنش جمهوری اسلامی پیشبینی کرد؟
در نتیجه چنین اقدامی بروکسل احتمالاً نگران واکنش متقابل ایران خواهد بود؛ واکنشی که میتواند طیفی از رفتار تهاجمی تا تداوم دیپلماسی را به دنبال داشته باشد. نشانه گرفتن توان دفاعی یک بازیگر، قاعدتاً خط قرمز هر بازیگری در روابط بینالملل است و نمیتوان سکوت و مماشات با غرب را از سوی ایران انتظار داشت.
یکی از محورهای ادعایی اروپا در قبال ایران درباره موضوع همکاریهای نظامی ایران و روسیه و فرایند فروش پهپادهای نظامی تهران به مسکو است. آیا این مسأله یک ملاحظه امنیتی برای اروپا است یا نه این کشورها به دنبال بهانهسازی برای گرفتن امتیاز بیشتر هستند؟
اروپاییها در حالی این روزها جمهوری اسلامی ایران را به بهانه فروش احتمالی موشک و سلاح به روسیه در جنگ اوکراین مورد اتهام قرار میدهند که در سالگرد حمایت همهجانبه آنها از رژیم بعث عراق قرار داریم؛ حمایتی که از سوی آنان اعمال میشد و سلاحهای کشتارجمعی و شیمیایی را در اختیار رژیم بعث عراق قرار میدادند. این حمایتها قطعی و اثبات شده بوده و دولتهای اروپایی تا امروز هیچ توضیح مناسبی نداده و غرامتی هم پرداخت نکردهاند. حتی یک عذرخواهی از ملت ایران نکرده و هیچ پاسخی هم به ایران ندادهاند. این اتفاق که حکایت از اوج بیمسئولیتی کشورهای اروپایی دارای سلاحهای کشتارجمعی دارد، خود نشانگر این موضوع است که این طرف اروپایی بوده که همواره به تعهدات خود عمل نکرده و حتی حاضر به پرداخت غرامت هم نبوده است.
بنابراین طرح فروش پهپاد از سوی ایران به روسیه برای بهکارگیری در جنگ اوکراین از بهانههای واهی است که یک نوع فرار رو به جلو از سوی اتحادیه اروپا برای عمل نکردن به تعهدات برجامی خود محسوب میشود؛ تعهداتی که چه در روزهای پس از برجام در دوره قبل از خروج امریکا و چه در دوره ترامپ، هیچگاه از سوی آنان عملی نشد و اینستکس و وعدههای توخالی اروپاییها برای ایرانیان یک ذهنیت بشدت منفی باقی گذاشت.