سفرنامه جنگی
حسام آبنوس
روزنامه نگار
سفرنامهها معمولاً از قشنگیها و جذابیتها و امکانات تفریحی یک مقصد تفریحی و گردشگری سخن میگویند. البته وقتی دارم میگویم از چنین چیزهایی حرف میزنند، منظورم سفرنامههای روزگار کنونی است وگرنه در روزگاران دور سفرنامهها همیشه هم از این چیزها حرف نمیزدند و گاهی فقط راوی رنج سفر بودند و حرف دیگری نداشتند. هرچند به طور عمومی، گفتن از آداب و سبک زندگی افراد آن منطقه (حتی اگر به طور مستقیم نباشد) ویژگی مشترک سفرنامههاست. ولی حامد هادیان در کتاب «خبرنگار دو دلاری» از سفری نوشته که حداقل در این روزها که ما ذهنمان با شنیدن عبارت «سفرنامه» یاد توریسم و گردشگری میافتد، با آن سفرنامهها اختلاف زیادی دارد. هادیان در «خبرنگار دو دلاری» سراغ جنگ رفته و سفرنامهای جنگی نوشته؛ اتفاقی که شاید عجیب باشد چون کسی مقصدش را یک کشور جنگزده یا در حال جنگ انتخاب نمیکند بلکه تلاش میکند از مهلکه فرار کند، ولی نویسنده خودخواسته به سمت جنگ و جبهههای درگیر رفته است.
او در کتابش که روایتی از سفرش به اوکراین در روزهای ابتدایی جنگ است، شرح آنچه دیده را برای خواننده بازگو کرده است؛ روایتی از لحظهای که تصمیم گرفت به عنوان یک خبرنگار بحران وارد منطقه جنگی شود، تا سختیهایی که برای جور کردن مقدمات سفرش لازم داشت، متحمل شد. او با این استدلال که مردم اوکراین در جنگ و برپا شدن این آتش نقشی نداشتهاند و باید روایتشان کرد، پا در مسیر گذاشت و توانست روایتی بیطرفانه و بدون جانبداری به خوانندگان کتابش ارائه کند؛ روایتی که نشان میدهد جنگ در هر کجای دنیا باشیم، جنگ است و نتیجهاش از بین رفتن جان انسانهاست.
هادیان در این کتاب تلاش کرده مشاهداتش بدون تحلیل باشد و فقط دوربین را روی نوک قلمش سوار کند و آنچه از اتفاقات را که میبیند و میشنود، بدون فیلتر تحلیلهای خودش روی کاغذ بیاورد تا خواننده خودش بخواند و با اطلاعات دیگری که احتمالاً دارد، دست به جمعبندی بزند.
این کتاب همانطور که گفتم یک سفرنامه جنگی است، سفرنامهای که با بقیه سفرنامهها در همین لفظ «جنگی» اختلاف دارد و شاید این سؤال پیش بیاید که چه کسی از جنگ خوشش میآید که حالا بخواهد سفرنامهاش را هم بخواند؟ ولی باید در خاطر داشته باشیم، بسیاری از مقاصد گردشگری که ما سفرنامههایشان را میخوانیم در صورت فراهم شدن شرایط (مانند تأمین هزینه سفر و مواردی از این دست) در دسترس ما قرار دارند، ولی کشوری که قبل از جنگ، یکی از مقاصد گردشگری محسوب میشده، حالا در شرایط جنگی قرار دارد و بعید است تجربه دیدن کشوری در حال جنگ و اینکه تبعات آن برای ملتها چیست، به سادگی فراهم شود. در واقع هادیان ما را در تجربهای سهیم کرده که بعید است برای اهلش هم فراهم شود، چرا که در همین کتاب میخوانیم تعدادی از خبرنگاران جنگ پشت در سفارت کشوری مثل لهستان معطل ویزا مانده بودند و اجازه ورود به اوکراین پیدا نکرده بودند.