صفحات
شماره هشت هزار و دویست و نوزده - ۰۷ تیر ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و نوزده - ۰۷ تیر ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

مسجد 8 متری مولا و آینده‌ای که برای بچه‌های کوچه ساخت

علیرضا ملوندی
خبرنگار

فکر کنم 25 سال پیش همین ایام بود که تازه درس و مشق و امتحان‌هایمان تمام شده بود و در کوچه مشغول فوتبال و بازی بودیم که پدرم یک بعد از ظهر از سرکارش رسید و دستمان را گرفت و بدون آن‌که چیزی بگوید یک کپی از شناسنامه‌هایمان گرفت و گفت برویم. دنبالش که راه افتادیم دیدم جلوی مسجد محل ایستاد و به کاغذی که با ماژیک در آن شرایط ثبت‌نام کلاس‌های تابستانی را نوشته بود نگاه کرد. یکهو دلم ریخت پایین، گفتم این چه بدبختی بود دیگر؟ کلاس؟ تابستان؟ تازه از مدرسه خلاص شدیم بابایمان برمان داشته برده یک کلاس دیگر ثبت‌ناممان کند؟ آن هم سه ماه؟ بغض ولم نمی‌کرد، با اشک و آه رفتیم و بابا ما را در کلاس‌های تابستانی مسجد حضرت زینب(س) هشت‌متری مولا اسممان را نوشت.
روز اول کلاس‌ها با دلخوری و ناراحتی رفتم. آن‌قدرها هم که فکر می‌کردم بد نبود. فوتبال‌دستی هم گذاشته بودند که مسابقه می‌دادیم و بازی می‌کردیم. فردایش رفتم آخر کلاس‌ها، یک میز آبی رنگ پینگ‌پنگ باز کردند و شروع کردند به یاد دادن تنیس روی میز. کلاس‌ها هم به خشکی کلاس‌های مدرسه نبود و چیزهای جالبی داشت مثل کلاس کامپیوتر! یک مربی آورده بودند که کامپیوتر را یادمان بدهد. یادم نمی‌رود چه ذوقی داشتم برای اینکه پشت آن چیز خفن بنشینم و با صفحه کلیدش کار کنم و بنویسم c:\ !
سرتان را درد نیاورم، کلاس‌هایی که با بعض و اشک شروع شد آن‌قدر خوش گذشت و خوب بود که تمام شدنش هم برایمان با بغض و اشک بود! همان کلاس‌ سه ماهه زورکی که بابایمان ما را در آن ثبت‌نام کرد مسیر زندگی را برایمان عوض کرد. در سریال‌های تلویزیون می‌دیدیم که بچه‌ها تابستان‌هایشان را به کلاس‌های فوق برنامه جذاب می‌روند اما هیچ‌وقت وضعمان جوری نبود که بعد از کم کردن اجاره خانه و خرج زندگی پول زیادی برای کارهای شیکی مثل فرستادن بچه‌ها به کلاس‌های فوق‌برنامه گران و جذاب باقی بماند. مساجد در محلات و شهرها و روستاهای فقیر کلاس‌هایی راه انداخته بودند که با وضعیت جیب باباهای ماها جور در می‌آمد و کیفیتشان هم خوب بود و نمی‌گذاشت حسرت به دل بچه‌ای بماند.
امروز در خبرها می‌گشتم خبری با این تیتر دیدم: «اجرای برنامه‌های تابستانی با شعار مسجد، کانون نشاط در ۲۷ هزار کانون فرهنگی هنری». خوشحال شدم که کانون‌های مساجد هنوز فعال و زنده‌اند. به‌نظرم شما هم اگر فرزند بالای 7-8 سال دارید می‌توانید به کانون مسجد محلتان هم فکر کنید.

 

جستجو
آرشیو تاریخی