صفحات
شماره هشت هزار و دویست و سیزده - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و دویست و سیزده - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

مطالعه متون دینی و تحصیلات تکمیلی

حسام آبنوس
روزنامه‌نگار


زیاد پیش آمده است که افراد سؤال می‌پرسند چه بخوانیم. وقتی دقیق‌تر می‌شوی، افراد سؤالشان را عوض می‌کنند. برخی می‌خواهند بخوانند تا بدانند و بعضی می‌خواهند بنویسند و دنبال کتابی می‌گردند که نوشتن را یادشان بدهد و دسته دیگری هم هستند که حس می‌کنند باید چیز خاصی بخوانند تا ذهنشان سوژه بسازد که بتوانند بنویسند. برای هر کدام از اینها می‌توان پیشنهادهایی داشت ولی اگر کمی صبر کرده و در دادن پاسخ درنگ کنیم، می‌توانیم سؤالشان را بازهم جزئی‌تر کنیم و متوجه شویم دقیقاً دنبال چه چیزی هستند، ولی حالا روی سخن این یادداشت با کسانی است که می‌خواهند بنویسند ولی حس می‌کنند سوژه خوبی در دست ندارند یا نیاز است دستگیره خوبی پیدا کنند تا بتوانند سفت بچسبند و چیزی بنویسند. برای اینکه به پاسخ این سؤال برسیم نکته‌ای را که در یک کتاب از یک نویسنده غربی می‌خواندم، برایتان می‌نویسم.
همان‌طور که گفتم، داشتم کتابی از یک نویسنده غربی می‌خواندم که با این جمله مواجه شدم:«مطالعه کتاب مقدس، یک واحد تحصیلات تکمیلی از غنی‌ترین دستاوردهای تجارب انسان است.» این جمله هم برایم جالب بود و هم من را یاد نقل‌ قولی از برتولت برشت (نمایشنامه‌نویس) انداخت. یعنی اگر آن نقل‌ قول را نخوانده بودم احتمالاً تعجب می‌کردم، یعنی چطور ممکن است خواندن متون کتاب مقدس تا این اندازه مهم باشد؟ اتفاقی که بعد از خواندن نقل قول برشت  ذهنم را درگیر کرد. ماجرا از این قرار بود که رضا قاسمی (نویسنده رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها») در مصاحبه‌ای می‌گوید:«یک مصاحبه خوانده بودم از برشت که گفته بود اگر قرار باشد من را در جایی حبس کنند و بگویند فقط یک کتاب می‌توانی با خودت ببری، من کتاب مقدس را می‌برم.» قاسمی در ادامه می‌گوید:«این برای من خیلی جالب بود. این و خیلی چیزهای این شکلی به من یاد داده بود که وقتی می‌خواهم نمایشنامه بنویسم و حرفی برای گفتن داشته باشم، از طریق خواندن نمایشنامه‌های دیگران مهیا نمی‌شود. من باید بروم سراغ سرچشمه‌های خودمان. باید کتاب مقدس، گاتاها، قرآن و ادبیات خودمان را بخوانم.»
موارد دیگری هم از این دست در خاطرم هست که مثلاً یک نویسنده برای دوره زندانش اولین کتابی که درخواست کرده، یک نسخه از سه‌گانه دانته بوده که تمام این موارد نشان می‌دهد بدون توجه به مواریث و متون اصلی نمی‌توان تجربه‌اندوزی کرد و جهان تازه‌ای آفرید. یعنی آنچه معنا می‌آفریند در همان چیزهایی است که دم دستمان است و ما  آنها را خوب ندیده‌ایم‌؛ چیزهایی که شاید فکر کنیم چه دخلی به نوشتن داستان، رمان و فیلمنامه دارد ولی واقعیت همین است. متون مقدس که معانی در لایه‌های مختلف آنها پنهان شده است، می‌توانند منبع الهام‌بخشی باشند برای کسانی که اهل تأمل و دقت‌ هستند. بگذریم که به تعداد خوانندگان آنها، تأویل و تفسیر وجود دارد و همین می‌تواند راهی برای ورود به دنیای معانی تازه باشد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی