عکاسی علیه عکاسی

سعید فلاح‌فر
پژوهشگر هنر


ابداع هیجان انگیز «چرخ» یکی از مهم‌ترین عناوین تاریخ ابداعات بشری است. اما در حال حاضر ساخت چرخ ـ حتی با پیچیده‌ترین فناوری‌ها هم ـ نه با آن هیجان تاریخی برابری می‌کند و نه تناسبی با عنوان ابداع و خلاقیت دارد. بسیاری از رویدادها و آثار هنری شباهت‌هایی به این مثال دارند. یافته‌های باستان‌شناسی پر از نمونه‌هایی است که فهرست تاریخ هنر را پربار می‌کنند اما غیر از اینکه متعلق به تاریخ هنر و روند تکامل هنر هستند، حضور امروزین آنها در مقابل مخاطب شکلی متفاوت از نقش هنری و تاریخی آنها دارد. این آثار همیشه قابل تحسین می‌مانند اما تکرار و تقلید آنها را هم نمی‌توان منتسب به مفهوم امروزین هنر دانست. جریانات هنری هم تابع چنین قاعده‌ای بوده و خارج از بسترهای اجتماعی و تاریخی و... مفهوم و عملکرد اصلی خود را از دست می‌دهند. از جمله؛ سرعت تحولات عکاسی، این ضریب تاریخی را به عنصر زمانی فشرده‌تر و کوتاه‌تری برای «هنر معاصر عکاسی» تبدیل کرده است.
اگر به اولین نمایشگاه‌های هنر عکاسی برگردیم، موضوع عکس و شفافیت تصویر به دو رکن اصلی برای معیار تبدیل می‌شوند. بویژه عکاسی ایران بعد از انقلاب اسلامی که عمدتاً از میان عکاسی مطبوعاتی و خبری ظهور کرده بود. جزئیات دقیق عکاسی از یک شاخه گل، شکوه یک بنای تاریخی، جذابیت منظره و... برای برگزاری یک نمایشگاه کافی بود. بتدریج این نگاه به عکاسی هم در بین عکاس‌ها و هم در بین مخاطب تغییر کرد و تعاریف تازه‌تر و حتی پیچیده‌تر هم در فضای هنری عکاسی ایران شکل گرفت. علاوه بر نگاه‌های سبکی و فلسفی، یکی از واکنش‌ها به وضعیت موجود آن روزها عبور از اصالت موضوع به سمت اولویت خود عکس و نگاه عکاسانه بود.
مثلاً عده‌ای سعی کردند با عکاسی از موضوعات معمولی و پیش پا افتاده، بر اهمیت عکس و نگاه عکاسانه تأکید کنند. کمی هم متأثر از برخی جریانات نقاشی بودند که به نقاشی از رادیاتور شوفاژ و کلید پریز برق و قفسه ظروف آشپزخانه و... روی آورده بودند یا نگاه ساده تری به طبیعت و عناصر شهری داشتند. حتی این کار را نشانه تیزبینی و خصوصیات جهان بینی شخصی فرض می‌کردند. (نمی خواهم این دوره را مستقیماً با حرکت‌های «هنر ضد هنر» و مینیمالیسم و... مقایسه کنم.) حالا چند دهه از آن مقطع زمانی می‌گذرد و متأسفانه هنوز عده‌ای تصور می‌کنند عکاسی «ضد موضوع»، عکاسی بی‌هدف، عکاسی اتفاقی و عکاسی از چیزی که ذاتاً تصویری نیست و ارزش بصری ندارد، همچنان یک رویکرد اعتراضی، خلاقانه و آوانگارد محسوب می‌شود. در میان جریانات امروزی، عکاسی از رویداد خالی از تصویر عکاسانه و منفعل ـ بدون دلایل ماهوی قابل انتقال و درک به زبان عکاسی ـ حاوی معنای هنرمندانه‌ای نیست. اهمیت دادن هدفمند به بی‌اهمیت‌ها ممکن است نتیجه‌بخش باشد اما عکاسی از بی‌اهمیت‌ها، خود به خود اهمیتی ندارد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی