تحلیل با ذهن استعمارزده
الهام عابدینی
پژوهشگر روابط بینالملل
صفحه فارسی رسانه «یورو نیوز» در شبکه اجتماعی خود نوشت، کشور سوئد بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۶ یک طرح اصلاح نژادی اجرا کرد و براساس آن قانون حدود 30 هزار نفر از شهروندان سوئدی به اجبار عقیم شدند چرا که دولت میخواست «از شر افراد ضعیفتر خلاص شود.» شاخصه اصلی این ضعف چیست؟ فقر! یعنی اگر کسی فقیر باشد یعنی کم هوش و ضعیف است و نباید نسل او ادامه پیدا کند.
راستش اول که خبر را خواندم به خودم گفتم میتوانم یادداشتی درباره سوابق استعماری کشورهای غربی بنویسم، مثلاً شاید تصویر آن باغ وحش انسانی در بلژیک را دیده باشید که سیاهپوستان برای سرگرمی سفیدهای اروپایی به نمایش گذاشته شدهاند. این فقط یک نمونه است و از این دست مثالها بسیار است. اما محض کنجکاوی نگاهی به نظرات مردم پای این خبر انداختم و آنقدر غافلگیر شدم که اصل خبر به حاشیه رفت. در شرایطی که خود سوئد از این اقدامش شرمنده است، برخی اتفاقاً استقبال کرده و نوشته بودند کاش در همه جای دنیا اجرا میشد و پیشرفت امروز سوئد نتیجه همین شکل تصمیمات است؛ یا برخی نوشته بودند کاش در کشورهای جنگ زده «خاورمیانه» هم این طرح اجرا میشد تا نسلی از «انسانهای عاقل» روی کار بیایند! دلم میخواست برایشان بنویسم رسانه با ما چه کرده که حتی کشورهای مهاجم را عامل جنگ نمیدانیم و فکر میکنیم تقصیر مردم سوریه، تقصیر مردم عراق و تقصیر مردم ژاپن است که اینطور کشورهایشان با بمب و خمپاره نابود شد. در این میان لابد امریکا و متحدانش هم هیچ تقصیری نداشتهاند.
شاید اگر به جای نام کشور «سوئد»، نام کشوری آفریقایی نوشته شده بود واکنشها متفاوت میشد؛ احتمالاً دیگر همه این «اقدام بدوی» را محکوم میکردند.
احتمالاً همه ما در ذهنمان افرادی را سراغ داریم که معتقدیم جهتگیری سیاسیشان بر تحلیلهایشان سایه میاندازد؛ یعنی برای یک اقدام کاملاً مشابه اگر از سوی جناح موافق انجام شود، دست میزنند و اگر همان را جناح مخالف انجام دهند، سکوت یا محکوم میکنند. نکته مهم درباره تحلیلهای سیاسی همین است که بتوان بدون حب و بغض سیاسی و تمرکز بر نام اشخاص و کشورها، کنشهای سیاسی را تحلیل کرد؛ در غیر این صورت بالاخره یکجا آن تحلیلگر یا سیاستمدار گیر میافتد. اتفاقی که سال 1998 برای مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت امریکا در نشستی افتاد. معلمی به او گفت چرا امریکا برای سیاستها و جنایتهای مشابه (رژیم) اسرائیل و عراق صدام، سیاستهای متفاوتی اتخاذ میکند؟ چرا به اسرائیل سلاح میدهیم و از او حمایت میکنیم اما درباره عراق به دنبال بمباران و تحریمهای بیشتر هستیم؟ فقط چون یکی متحد سیاسیمان است و منفعت دارد و دیگری نه.
سکوت آلبرایت، این سیاستمدار کارکشته و صدای دست و سوتهای حضار، بهترین مؤید برای عرض من است. تحلیل با ذهن استعمارزده، سیاست زده و اسیرِ رسانههای جریان اصلی، خطرناکترین است.