یک یادآوری تلخ

از امام بنویسیم

حسام آبنوس
روزنامه‌نگار


قرار بود برای یک ویژه‌برنامه تلویزیونی مصادف با سالگرد ارتحال امام، درباره کتاب‌هایی که حول شخصیت مرحوم امام نوشته و منتشر شده، حرف بزنم. شروع کردم به مرور آثاری که در این عرصه نوشته شده بود. بعد از مدتی گشت‌و‌گذار بین کتاب‌ها و آثاری که در این موضوع نوشته شده، دیدم اگر نبود یکی مثل هدایت‌الله بهبودی یا نادر ابراهیمی، احتمالاً امروز دستمان خالی‌تر از آنچه امروز است، بود. هرقدر بین کتاب‌ها گشتم، اثری که بتوان از آن دفاع کرد، ندیدم و با همان کتاب‌هایی که سال‌های مختلف درباره‌شان حرف زده شده مواجه شدم.
یعنی تصور کنید امروز بعد از گذشت بیش از سی سال از ارتحال شخصیتی مانند امام خمینی، که شرق و غرب درباره بزرگی او سخن گفته، وقتی به سیاهه آثار قابل دفاع منتشر شده درباره این شخصیت، که جنبه عمومی داشته باشد و بتوان به مخاطب غیرتخصصی معرفی کرد، نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که پیشنهادهای خیلی زیادی برای مخاطب نداریم. هرچند ممکن است در این بین کتاب‌هایی باشد که از چشم من جا مانده باشد ولی باز هم تعدادشان آنقدر نیست که بتواند فهرست این آثار را به شکل معناداری تغییر دهد. به این نکته باید این را اضافه کرد که وقتی حرف از کتاب در عرصه عمومی می‌زنیم، طبیعتاً زبان و فرمی که مخاطب عادی بتواند با آن ارتباط برقرار کند و البته قابل استناد هم باشد، مسأله است وگرنه کتاب‌های بازاری که معمولاً زحمت زیادی هم برای تولیدشان کشیده نشده فراوان است.
این در حالی است که به تنهایی مؤسسه حفظ و نشر آثار امام سالانه در بودجه کشور، برای «حفظ و نشر» آثار امام، سهم دارد ولی اتفاقی که می‌افتد شاهد بازسازی و گسترش ساختمان مقبره امام هستیم در حالی که ایشان، بر قلب‌ها و افکار، امام بود ولی بعد از گذشت سی سال عملاً از سوی دفتر او اتفاقی نیفتاده است و اثری که بتوان از آن برابر ذهن پرسشگر نسل جدید، دفاع کرد خلق نشده یا آنقدر تعدادش کم بوده که طبق قاعده «النادر کالمعدوم» اسم و نامی از آنها برده نمی‌شود. باید یادآوری کرد آثاری که در یکی از نشرهای وابسته به این مؤسسه تولید می‌شود حتی واجد اولین جذابیت‌های بصری برای جذب مخاطب نیستند و طبیعتاً مخاطب امروز قبل از محتوا به سر و شکل یک اثر فرهنگی توجه می‌کند. هرچند اگر از حیث محتوا قابلیت دفاع داشتند امروز باید اسم و رسمی از آنها در میان آثاری که بیشتر به آنها رجوع می‌شود شنیده می‌شد که ظاهراً اینطور نیست. حتی به نظر می‌رسد این ناشر به تعدادی از نویسندگان هزینه‌هایی برای تولید اثر پرداخت کرده ولی خروجی‌هایی که بیرون آمده نه‌تنها قابل دفاع نیستند بلکه به قدری فرم‌زده شده‌اند که حرف اصلی در لابه‌لای فرم گم شده است.
به هر صورت این حرف‌ها قرار نیست دردی از کسی دوا کند یا به حرکتی منجر شود، بلکه فقط یادآوری تلخ و ناراحت‌کننده‌ای است که درباره شخصیتی به بزرگی امام خمینی(ره) آثار متعددی تألیف نشده است.