دسته نقاشها
محمداحسان مفیدیکیا
منتقد
در دهه 1920 تعدادی از نقاشان نوگرا پا به عرصه سینما گذاشتند. از دید آنها فیلم هم یک اثر هنری مثل تابلوی نقاشی بود با این تفاوت که این بار «نور» ابزار و مدیوم اجرای ایده است و حرکت عناصر درون قاب تأثیر آن را بر مخاطب دوچندان میکند.
این مستندسازان هر چند متأثر از پیشینیان خود بویژه ژیگا ورتوف بودند اما از همان مواد خام که برخاسته از واقعیت بود، سنتزهای بیانی جدیدی میآفریدند.
نمونه اعلای این گروه، یعنی والتر روتمن آلمانی، در اصل نقاش و معمار بود، اما او دستی هم بر آتش موسیقی داشت. روتمن را یکی از پیشتازان تجربهگرایی در سینمای آلمان میدانند، او با به کار بستن تکنیکهای فرمی جدید باعث غنای زبان فیلم بهعنوان یک مدیوم تأثیرگذار شد.
روتمن در واقع شیفته ورتوف و آیزنشتاین بود، راشهایی که میگرفت یادآور سبک واقعگرای مستندسازان آن سالهای روسیه بود و در تکنیک با تدوینی مبتنی بر ضرباهنگ، عملاً سبک آیزنشتاین را مشق میکرد، او با همین شیوه، «برلین، سمفونی یک شهر بزرگ» را در 1927 ساخت، شاید پرداختن به یک روز یک شهر در سینمای مستند آن روز مسبوق به سابقه بود اما نوآوری روتمن چنان بود که بتوان آثارش را در یک ژانر نو جای داد. بعدها دیگرانی مثل کاوالانتی برزیلی و بوریس کوفمن، که برادر کوچکتر ژیگا ورتوف بود، هم از همین سری شهرنگاریها ساختند، حالا دیگر ردپای سبک و سیاق روتمن را هم میشد در آثار پس از خودش یافت.
اسامی بزرگ دیگری هم در دسته نقاشها به چشم میخورد؛ ریختر، آگلینگ، ژان ویگو و یوریس ایونس هر کدام آثاری دارند که به تنهایی قابل بحث و نقد است اما از این میان «درباره نیس» اثر ژان ویگوی جوان و «باران» اثر ایونس، در قله ایستادهاند. ویگو «درباره نیس» را با همکاری بوریس کوفمن ساخت و البته خیلی زود و در اثر سل از دنیا رفت تا همین بهترین اثرش باشد. اما ایونس آنقدر فرصت داشت تا فیلمسازی را تجربه کند و به ایدهآل خود در سبک «مستندساز نقاش» برسد.
او برای به تصویر کشیدن یک رگبار بهاری در آمستردام، چهار ماه زمان گذاشت و نتیجه اثری خیره کننده شد، که تمامش بازتاب خیالانگیز نماهایی از شهر آمستردام در آب بود. «باران» اثر ایونس را به حق کاملترین فیلم در ژانر «مستند نقاشی» میانگارند.
جالب اینکه ایونس برخلاف ژان ویگوی جوانمرگ، تا هشتاد و نه سالگی زیست و فیلم ساخت و با مستند «داستان باد» که در 1988 به نمایش درآمد، تبدیل به مسنترین فیلمسازی شد که یک اثر را به پایان رسانده است.
با پایان دوره سینمای صامت و ورود گفتار به سینما، دوره نقاشمستندسازها هم به سر آمد. حالا نوبت به کسانی رسید که «سینما را به مثابه جایگاه وعظ» میدانستند!