پیچیدگی‌های تعارض دین و اخلاق

علی طالب‌لو
طلبه و پژوهشگر


یکی از چالش‌های اساسی ما در چند دهه­ اخیر، مسأله­­ تعارض دین و اخلاق بوده است که متفکرین اسلامی کم و بیش به پاسخ این سؤال پرداخته‌اند.
بی‌شک اسلام دینی است که هرچه را برای سعادت دنیوی و اخروی انسان لازم است در منابع خودش بیان کرده. طبق تقسیم‌بندی شهید مطهری، احکام و تعالیم دین اسلام به سه بخش عمده تقسیم می­‌شود: اعتقادات فکری، دستورات اخلاقی و احکام عملی (فقه).[1]
پس اسلام متکفل بحث از اخلاق است و منبعی برای واکاوی و تعمیق در اخلاق حساب می‌­شود. دین اسلام شجاعت، صبر، تقوا، تکبر و تواضع و دیگر صفات اخلاقی را مورد بررسی و ارزش­گذاری قرار داده و حد و حدودی برای این صفات تعیین می­‌کند.
طبق این توضیح معلوم می‌شود آن اخلاقی که با دین تعارض دارد، دارای تعریف خاصی است. این اخلاق همان چیزی است که در عرف از آن به انسانیت تعبیر می­‌کنیم. بی‌شک اسلام دینی است که انسان و منزلت او را بزرگ می‌­داند. برای مثال خداوند در آیه­ 70 سوره­ اسراء می‌فرماید: وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً. انسان­‌ها ذاتاً دارای کرامت هستند لکن گاهی برخی موانع مانند عدم تعقل یا نفاق باعث می‌­شود که حتی از حیوانات نیز پست­‌تر شوند:ِ اِن شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ‌الله الصُّمُّ الْبُکمُ الَّذینَ لا یعْقِلُون.‏[2] طبق دیدگاه الهی، برترین آدم‌ها ایمان‌آورندگان و باتقوایان هستند:ِاِن أَکرَمَکمْ عِنْدَ‌الله أَتْقاکمْ.[3]
خداوند متعال با وجود رحمت واسعه‌­اش، دستور به مقاتله با کسانی می‌­دهد که حدود الهی و معاهدات خویش را زیر پا گذاشته‌­اند.
بر اساس منابع تاریخی، گاهی انسانیت، دستاویزی برای مقابله با انبیاء و معصومین قرار می‌گرفته است.
طبق نقل ابوالفرج اصفهانی، حضرت علی علیه السلام داوطلب شدند که برادر حاکم وقت را به خاطر شرابخواری، مورد مجازات قرار بدهند. یکی از یاران ایشان عرضه می‌­دارد که به خاطر خدا و قرابت بین‌­مان از مجازات فرد خاطی گذشت کنید. حضرت علی(ع) می‌­فرمایند که من حدود الهی را اجرا می‌کنم ولو به من بگویند که تو یکی از مردمان خشن در بین اهل قریش هستی. به خدا قسم بنی اسرائیل به خاطر تعطیلی حدود الهی هلاک شدند.[4]
انسان و عطوفت بی‌شک دارای اهمیت زیادی در منابع اسلامی هستند لکن انسانیت و مفاهیم شبیه به آن، دلیل معتبری برای واگذاری و طرد احکام الهی محسوب نمی­‌شوند. این مقاتله برای رفع فتنه از جهان هستی است: وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکونَ فِتْنَه.[5] البته که مقاتله و برخورد محکم نیز تابع شرایط اخلاقی است و نمی‌­توان به خاطر هدف متعالی، از روش غیراخلاقی که دین با آن مخالف است، استفاده کرد از جمله کشتن بی‌گناهان و اسیران یا حیله و ترور که در دین اسلام مذموم شمرده شده است.
 [1]- کلیات علوم اسلامی، جلد 2 (کلام، عرفان و حکمت عملی)، صفحه 13./ [2]- سوره انفال، آیه 22./ [3]- سوره حجرات، آیه 13.
[4]- الاغانی، جلد 5، صفحه 86./ [5]- سوره بقره، آیه 192.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و هشتاد و پنج
 - شماره هشت هزار و صد و هشتاد و پنج - ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲