بچهها و تئاتر، یک ضرورت فراموششده
شهرام کرمی
نویسنده و کارگردان و مدرس دانشگاه
در چند خبر این روزها درباره آسیبشناسی تئاتر کودک و نوجوان نکات خاص و مهمی را خواندم که توجه مرا به خود جلب کرد. اولین نکته، همان حرف و نظر و درددل همیشگی اصحاب هنرمندان تئاتر کودک و نوجوان است که از فقدان توجه و محدودیت امکانات و حمایت برای فعالیت در این عرصه حرف زده بودند. باید پذیرفت که شرایط کشور ما در جهت تأمین اعتبار و امکانات و سالن و حمایت از خانواده هنرمندان شایسته تئاتر کودک و نوجوان بسیار محدود و ناکافی است. فقدان سالنهای مناسب تئاتر کودک و نوجوان در سراسر کشور یکی از اصلیترین مشکلات این حوزه است. این موضوع بارها گفته و تکرار میشود ولی تا به امروز اقدام عملی در این حوزه اتفاق نیفتاده است. آمار سالنهای فعال شهر تهران با جمعیت میلیونی در مقایسه با کلانشهرهای ایران و حتی شهرهایی با جمعیت چندصدهزار نفری اصلاً قابل مقایسه نیست.
«کودک، پدر بشر است.» جمله معروف ویلیام وُردزوُرث (William Wordsworth) شاعر و نویسنده، درباره ارزش این گروه از مخاطب است. هنر و بخصوص تئاتر مهمترین ابزار برای تربیت و آموزش و سرگرمی و بهره از هوش و خلاقیت بچهها شناخته میشود. در یک قرن اخیر هنر کودک و نوجوان به اندازه بیش از بیست قرن گذشته دچار تغییر و تحول شده است. ادبیات و هنر برای بچهها عرصههای جدیدی را تجربه و اجرا کرده و شیوه و روش هنر بچهها فراتر از یک شکل و قالب تکراری و منسوخ است. در باب تئاتر کودک و نوجوان با بهره از روشهای دراماتیک، در شیوههای آموزش مدارس و حتی درمان و تربیت و ارتقای هوش و شناسایی قوه خلاقه بچهها و ابتکار و پرورش توان کودکان و نوجوانان و استفاده از این هنر هزار نقش، تئاتر برای بچهها محدود به اجرای صحنه و یا مهد و مراکز آموزشی نیست.
تئاتر کودک و نوجوان غیر از صحنه و اجرای سالن که مهم بوده و اهمیت دارد و امیدوارم روزی به تعداد هر ده هزار نفر بچههای هر شهر یک سالن مناسب وجود داشته باشد باید عرصه و امکانات و شرایط فعالیت حوزههای دیگر اجرایی این هنر را مهیا کرد. حمایت از فعالیت و گروههای نمایشی و اجرای تئاتر در مکانهای غیررسمی شامل فضاهای باز و محیطی و شهربازی و یا عمومی. نمایش خلاق در مدارس و آموزشگاه و مکانهای متعلق به کودکان. اجرای بازیهای بومی و محلی که جنبه دراماتیک داشته و میراث پربار و مهم فرهنگ و سنت ما به حساب میآید و نکته مهم اینکه توجه به گروه نوجوان بهعنوان گروه مخاطب فراموش شده، که علاوه بر اجرا و بهره از مشارکت هنری این گروه، اجرای آثار هنری مناسب این قشر حساس و پراهمیت، روش و راهکارهای نو و اماکن خاص را نیاز دارد. باور کنیم که این موضوع مهم است.
گفتن و تکرار حرفهای همیشگی یک درد دل و گلایه همیشگی قابل قبول است که گویا متولیان فرهنگی و هنری امکان و یا شرایط رفع آنها را ندارند، اما میشود برای آنچه مقدور است برنامهریزی کرد تا تئاتر کودک و نوجوان لبخند و امید را بر لبان بچههای آیندهساز ایران جاری کند. بچهها و تئاتر را باید یک ضرورت دانست.