کوچ نگارخانهها
سعید فلاحفر
پژوهشگر هنر
اپیدمی و پاندمی کرونا به دلایل قابل بحثی با تجربههای بشری در وبا و طاعون و... تفاوت داشت. یکی از موضوعاتی که در دوره اوج کرونا مطرح میشد، موضوع ضرورت برخی از حرفهها بود. مدرسهها تعطیل شدند، سالنهای آرایش و زیبایی و مسابقات ورزشی تعطیل شدند. فروشگاههای پوشاک مشتری نداشتند. کسی به سینما و تئاتر نمیرفت. تعداد قابل توجهی از رستورانها و کافهها ورشکست و مجبور به تعطیلی شدند. اما در بدترین شرایط کسی نمیتوانست به تعطیلی نانواییها و درمانگاهها حتی فکر کند. در این میان پدیده نوظهور اینترنت و سکوهای اینترنتی روشهای جایگزینی پیش پا گذاشتند. مدرسهها و دانشگاههای آنلاین تشکیل شد. فروش و ارسال مایحتاج ضروری در فضای مجازی رونق گرفت. حتی تئاتر ـ که ذاتاً مبتنی به حضور رودرروی هنرمند و مخاطب است ـ به شبکههای آنلاین راه پیدا کرد. تعطیلی مطلق بعضی فعالیتها، پافشاری بعضی فعالیتها به قیمت ورود به فضای مجازی و تداوم مشاغل به شیوه پیش از کرونا، معیاری بود برای رتبهبندی ضرورت یا اولویت حرفهها، از جمله فعالیتهای تفریحی و هنری. پایان کرونا و بازگشت این مشاغل به حالت عادی، تجربه دیگری بود برای تحلیل جامعه شناختی و اقتصادی در ذیل موضوع بحرانهای ملی.
«نگارخانهها» و فعالیت نمایشگاهی هنرهای تجسمی هم متأثر از همین شرایط بود. خصوصاً که نگارخانهها آمیزهای از اقتصاد، فرهنگ، هنر و حتی سرگرمی هستند و اصرار یا چشمپوشی بر حضور فعالانه آنها در دوران کرونا میتوانست نشانهای از وضعیت پنهان اجتماعی آنها باشد. نگارخانهها تقریباً در تمام طول مدت شیوع کرونا تعطیل بودند. اگرچه در شروع بحران، این تعطیلیها موقت به نظر میرسید، اما تداوم تکتازیهای کرونا، هنرمندان و دلالان و... را به فکر انداخت. بدیهی بود معیشت هنرمندان و هزینههای نگارخانهها اعم از اجاره و دستمزد پرسنل و... ـ امکان ادامه تعطیلی را برنمی تافت. چارهای باید میشد. پس فعالیت نگارخانهها، در کنار سایر حرفهها، به فضای مجازی کوچ کرد. قابل پیشبینی بود که وضعیت روحی و روانی جامعه و امنیت متزلزل اقتصادی، مانع از رونق بازار خرید و فروش آثار هنری خواهد بود. مضاف بر اینکه فضای مجازی نمیتوانست جایگزین کاملی از رویدادهای نمایشی نگارخانهها باشد. تجربه بازدید مجازی از نمایشگاه ـ همانطور که در اجرای تئاتر هم صدق میکرد ـ قابل قیاس با تجمعات افتتاحیه نبود. شاید بتوان این موقعیت را به مبارزهای برای اثبات ضرورت «هنر» در جامعه و در میانه بحرانهای اجتماعی تعبیر کرد. آیا نمایشگاههای هنری بهعنوان فعالیتی لوکس، غیرضروری و قابل حذف دستهبندی میشد؟آنچه موضوع نگارخانهها را از سایر فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جدا میکند، در پایان محدودیتهای کرونایی به چشم آمد. با یک بررسی میدانی [البته غیررسمی] میشد باور کرد بعضی از نگارخانهها تمایلی برای بازگشت به وضعیت پیش از کرونا نداشتند و بستر نمایشی فضای مجازی به مذاق عدهای خوش آمده بود. هنوز کشوقوس نگارخانهها برای بیداری کامل تمام نشده بود که وقایع اجتماعی نیمه دوم سال 1401 بار دیگر به تعطیلی اجباری یا خودخواسته نگارخانهها منجر شد. حالا باید منتظر ماند و دید تا نتیجه نهایی و سرنوشت نگارخانهها در استفاده از فضای مجازی، به جای نمایشهای حضوری، چه میشود.