معرفی فیلم «بالا رو نگاه نکن»
عامل نابودی آخرالزمانی زمین؛ برخورد شهابسنگ یا حماقت بشر؟
فاطمه ترکاشوند
روزنامه نگار
کدام بحران برای خاتمه دادن به جهان و پایان زندگی بشر از بقیه پیشی میگیرد؟ به نظر شما نهایتاً کدام رویداد، طومار خلقت را درهم خواهد پیچید؟ یک سیل ویرانگر، یا یک زلزله بزرگ، برخورد شهابسنگ یا حمله روباتها؟ فیلم «بالا رو نگاه نکن» با لحن طنز به همین موضوع میپردازد. به اینکه برخلاف تصور ما، هیچ چیز حتی برخورد یک شهابسنگ بزرگ هم نمیتواند به اندازه پیچیدگیهای عصر رسانه و سطحی شدن آدمها ناشی از شایعات رایج در این عصر، ویرانگر و مخرب و آخرالزمانی باشد.
از این جهت است که فیلم «بالا رو نگاه نکن» با همه فیلمهای آخرالزمانی که تاکنون دیدهاید، فرق دارد. در این فیلم دوحادثه به شکلی تنگاتنگ با هم برای نابود کردن خلقت رقابت میکنند و جالب اینجاست که بلایای طبیعی مثل برخورد شهابسنگ در چنین رقابتی از حماقتهای نوع بشر در مصرفزدگی و رسانهزدگی عقب میافتند. درحالی که دانشمندان فیزیک و نجوم تلاش میکنند به دولت و مردم هشدار بدهند که خطر شهابسنگ و نابودی زمین تا چه اندازه، نزدیک است، دولت وارد یک رقابت جناحی-سیاسی کور میشود تا از این مسأله برای خود اعتباری برای شرکت در انتخابات بسازد بدون اینکه توجه داشته باشد اصلاً جهان انتخابات آینده امریکا را نخواهد دید. رسانههای رسمی از دو دانشمند افشاگر این حوزه، سلبریتیهایی برای درآمدزایی و نمایش عروسکی میسازند و بخش از مردم هم در شبکههای اجتماعی به امواج تکذیب و تردید از واقعه یا شهابسنگهراسی و هرچیز مرتبط با این موج میپیوندند. ماجرا تا به حدی حماقتبار تصویر میشود که هرچند به آنها میخندیم اما میدانیم که جهان امروز ما واقعاً خیلی هم از این فاجعه دور نیست. از این جهت «بالا رو نگاه نکن» آدام مککی، جانشین خوبی برای «دکتر استرنجلاو» استنلی کوبریک است؛ به همان اندازه هولناک و به همان اندازه هجوآمیز! یک کمدی گروتسک تمامعیار که تلاش میکند سیاهی وضعیت اسفبار بشر را صادقانه به او نشان دهد.
فیلم البته برخلاف «دکتر استرنجلاو» که حاکمیت جنون بر دو قدرت امریکا و شوروی را در دهه 60 نقد میکند، در قالب جدال سیاسی دموکرات-جمهوریخواه قرار میگیرد و تلاش میکند بار حماقتها و تلاش برای انکار حقایق را در دستهبندیهای سیاسی –البته همانطور که بر انتظارات مخاطب امریکایی تطابق دارد- به دوش دست راست سیاسی و رویکردهای نزدیک به جمهوریخواهان بیندازد و با شخصیتهایی چون جانی با بازی مریل استریپ در نقش رئیسجمهور امریکا و پسر کودن او، جیسون با بازی جونا هیل این جناح سیاسی را هجو کند. اما داستان تلخ آخرالزمانی فیلم ناشی از حماقتهای سیاسی دولتمردان، سوءاستفادههای رسانهها و مصرفزدگی و سادهلوحی مردم، تا آنجا پیش میرود که شخصیتهای اصلی فیلم با بازی لئوناردو دیکاپریو و جنیفر لارنس، دو دانشمند اخترشناس ماجرا، وقتی بالاخره نور حاصل از سوختن شهابسنگ در جو را مشاهده میکنند تا بتوانند حرفشان را به عینه به مدعیان ثابت کنند، به جای ناراحتی و اندوه از پایان تلخ کره زمین، با خوشحالی آن را به یکدیگر خبر میدهند اما افسوس که هنوز آدمها دوست دارند انکار کنند و شعار «بالا رو نگاه نکن!» را در تظاهراتهایشان فریاد میزنند تا چشمهایشان را هم به خاطر دروغهای رسانه، انکار کنند.