«گذرخان» در بازنمایی زندگی روحانیت ناتوان است
مهدی قنبریها
طلبه و فعال فرهنگی
«گذرخان» طی آمدوشد میهمانان نوروزی تمام شد. موضوع جذاب و خاص رمان محمدعلی ابطحی مرا برای خرید قانع کرده بود. سیره علما و فضای زندگی طلبگی از مباحثی است که آشنایی و تبیین سویههای مختلف آن با توجه به فضای مذهبی کشور ما و عجین شدن با فرهنگ ایرانی میتواند فضای خوبی را برای ارتقای سبک زندگی ایرانی-اسلامی رقم بزند. استقبال مخاطب از این سری مباحث را هم میشود در فضای نشر کتاب مشاهده کرد.
حال به خود اثر بپردازیم. در آغاز خوب شروع شد. شخصیتهایی که انتخاب شده بود به جذابیت این فضا کمک شگرفی میکرد، اما در میانه و انتها، هم در محتوا و هم در شخصیتپردازی ضعفهای خود را به تصویر میکشید. به دلایل متعددی میتوان گفت این روایت ساخته و پرداخته ذهن نویسنده و -به عقیده من- خلاف واقع است. چرا؟
اول؛ فضا و درونمایه برای افرادی مانند من -که در فضای زیست روحانیت سنتی ایران تنفس کردهام- ابداً باورپذیر نیست. نوع مناسبات علما و طلاب و شیوه زندگیشان به اصطلاح «درنیامده» است؛ رفتار علما کودکانه تصویر شده است و از اقدامات انقلابی طلاب عملاً چیزی جز پخش اعلامیه به چشم نمیآید. حتی بازتاب فضای اجتماعی قبل از انقلاب هم میتوانست به مراتب بهتر نشان داده شود و بدنه جمعی حوزه علمیه -که به شهادت تاریخ کانون گرمی برای جوشش و نشر مباحث انقلابی بوده است- جز ردپایی کوچک، جایی در این روایت ندارد.
دوم؛ فضای درونی کمی متلاطم و بدون توازن منطقی دراماتیک است؛ پس نمیشود بگوییم روایتگر خوبی برای محافل طلبگی و علمایی است و حتی در بخشهایی رگههای حرمتزدایی و تعریض نسبت به جایگاههای مقدس سنتی در آن دیده میشود. شخصیت «ممدسن» بهعنوان فرد محوری داستان، در میانه و انتهای داستان رفتارهای متناقضی در زندگی دارد. در بخشیهایی سنتی بودن و حرمت آداب حوزوی را حفظ میکند و در برخی از موارد تماماً به آن پشت پا میزند، در حالی که این تفاوتها منطقی در داستان ندارد. بنابراین نویسنده مدعی است میخواهد با این داستان سرکی به درون حوزه و محافل روحانیون بکشد، اما شاهد آن هستیم که قرار است محافلی ساخته ذهن خود را روایت کند.
سوم؛ به نظرم میآید ابطحی در سیر نتیجهگیری این شخصیت محوری در مواجهه با نکات تربیتی و رفتاری هم بشدت ضعیف عمل کرده است. از این منظر هم «گذرخان» معرف خوبی برای نشان دادن فضای تربیتی و اخلاقی حوزه بویژه زیست علمایی نیست. به باور من «سوژه خیلی خوب، پرداخت نسبتاً ضعیف و فرم باورناپذیر»، خلاصهای از نخستین رمان جناب ابطحی در بازار نشر ایران است.