اتول زمان آلامد
ریحانه ابراهیمزادگان
طنز نویس
چشم دشمن کور گوش شیطان کر، تا بوده خویش و خودی و هفت پشت غریبه به جهت رایزنی و تدبیر در انتخاب رخت و لباس و خورد و خوراک و دکوراسیون از ما سراغ گرفتهاند و سلیقه و ابتکارمان اسباب تحسین و ندرتاً حسادت و عداوت بوده. به ظن اکثر مردم، صناعت آلامد منوط به پیشرفت و به روز شدن بوده لکن تجربه ثابت کرده اوضاع به این منوال نیست.
خانجان خدابیامرز پسله گنجه یک صندوقچه داشت از قدیم البسه و اسباب به جهت ضبط حفظ خاطره جمع کرده بود. گه گاهی سراغش میرفتیم دوری در لباسها میزدیم و اگر سردماغ بود پاتکی هم میزدیم. خاطرمان است یک رودوشی قلاببافی عنابی داشت از بس دیدهنواز بود با ضرب التماس و ضجه از چنگ صندوقچه در آوردیم. هرچه خانجان گفت از مد افتاده به درد کسی نمیخورد اعتنا نکردیم آوردیم خانه. نوبه بعدی که هوا سوز ملس بهاری داشت انداختیم روی دوشمان رفتیم میهمانی. به از شما نباشد یه جوری انگشت به دهان و متحیر وراندازمان میکردند چهارقل از دهانمان نیفتاد.
گلاب به رویتان این مدلهای آب و نان نخورده کت واک میخواهند البسه بهروز بپوشند به هیأت دیو و اجنه در میآیند آدم خوف میکند؛ جوانترها هم نشستهاند ببینند آنها چه بلایی به سر خودشان میآورند تأسی کنند. این دادار دودور مد و فشیون، ادا اصول است. رفته بودیم سراغ ژورنالهای قدیمی مادر محترم. چند جلد ژورنال خیاطی، الگو و مدل لباس داشتند. نگاه میکردیم مکرر حیرتمان میشد. هرچه مداقه میکردیم لباسها خلاف تصورمان از نو مد شده بود.
قدیمها عتیقه و نوستالژی آنقدر ممتاز و مهم نبود که! کسی خاطرش نمیماند هرچه مد میشود دور چرخیده از قدیم ندیم برگشته. صناعت مد تمثال اتول زمان میرود بیست سی سال قبلتر میجورد هرچه پیدا کرد میآورد به اسم آلامد به مردم قالب میکند.
ایام طفولیت ما گنجه هر خانهای پر بود از ظروف ملامینی که رنگ زردچوبه ماکارونی به خط و خش رویش میماسید. فیالحال دوباره مد شدهاند! رفتیم بخریم به یاد ایام قدیم حاق ملامین ماکارونی بخوریم خاطرات طفولیت زنده شود، دیدیم ملت ظرف و ظروف قدیمی به قیمت خون پدرشان گذاشتهاند برای فروش. همین کاسه گلسرخیهای جهاز خانجان که این اواخر افتاده بود زیر دست بچهها تا مبادا ظرف و ظروف نو به خاک سیاه نشانده لب پر کنند؛ دانهای خداتومن میخرند و میفروشند!
اصلاً همین فوتوغرافهای عهد ناصرالدین شاه! نسوان هرچه زیباتر ابروها پرو پیمانتر و سبیلها از بناگوش در رفته تر...
از دوره ابروی نازک و تیغ زده دور زدیم برگشتیم به همان دوره؛ به اسم مد هم یک اتیکت زیبایی نچرال چسباندهاند رویش.
القصه به سیاقی که اتول مد پیش میرود و هر چند سنه یک بار دور برگردان تاریخ برگشته میرود سراغ بیست سی سال پسین، هرچه البسه و اسباب اثاثیه بچپانیم پسله گنجه، پسانداز کردهایم! چند سنه پیشتر کمتر به جهت خرید هزینه میکنیم.