صفحات
شماره هشت هزار و صد و شصت و پنج - ۳۰ فروردین ۱۴۰۲
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و شصت و پنج - ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ - صفحه ۲۴

انقلاب صادراتی، صادرات انقلابی

حسن آقاجانی
فعال فرهنگی حوزه بین‌الملل

تاریخ چهل‌وچند ساله انقلاب اسلامی کم شاهد مواضع و کنش‌های متنوع تحت‌عنوان «صدور انقلاب» نبوده است؛ اقداماتی که گاه به‌عنوان سرفصل انقلابی‌گری و حضور در میدان تعبیر شده و گاه حتی از سوی خود انقلاب طرد و محکوم شمرده شده است. از تجربه نهضت‌های آزادیبخش و گفتمان ایجاد امپراطوری پارسی گرفته تا حضور نظامی در منطقه غرب آسیا و تأسیس دانشگاه دینی بین‌المللی در پنج قاره، همه بخشی از کنش‌هایی‌ هستند که به پای صدور انقلاب نوشته شده است.
حقاً و انصافاً آنها که برای صدور انقلاب به هر نحوی کوشیده‌اند هم بی‌تقصیرند! انقلاب تاریخی مردم ایران اسلامی چنان زیر میز بازی زد که عجیب نیست اگر هر واله و شیدایش بخواهد آن را در تمام گیتی بگسترد. بنابراین مسأله من این نیست که «چرا انقلاب را صادر می‌کنید»؛ بلکه می‌خواهم کمی در مفهوم صدور انقلاب کاوش کنم.
نویسنده‌ای شهیر برای آموزش نویسندگی خلاق می‌گفت باید سعی کنی نخستین تشبیه و وجه‌شبهی را که می‌یابی، ننویسی! آن را همه می‌دانند. حالا در مورد صدور انقلاب هم حرف همین است. از ابتدای انقلاب که سخن از صدور آن به میان آمده، اغلب نخستین معنایی را در نظر گرفته‌ایم که به ذهن‌مان رسیده است: نگارش شب‌نامه، حضور زیرزمینی، حمایت از مخالفان سیاسی رژیم‌های غیرانقلابی، تلاش برای اخلال در کشورهای دیگر و... .
کاش برای اخذ راهبرد این کار نگاهی به رهنمودهای سکانداران انقلاب هم می‌انداختیم. رویکرد تبیینی رهبری معیار خوبی به دست می‌دهد:«امام نهضت را جهانی می‌دانست... این غیر از دخالت در امور کشورها است -که ما نمی‌کنیم- این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است- که ما این کار را نمی‌کنیم؛ اهلش نیستیم- این معنایش این است که بوی خوش این پدیده رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملت‌ها بفهمند که وظیفه‌شان چیست، ملت‌های مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجا است.»[1]
حال جا دارد از خود بپرسیم دغدغه‌های صادراتی ما برای انقلاب چقدر در این بردار می‌گنجد؟ تا به حال اینچنین به انقلاب خود نگریسته‌ایم. اصلاً راه پراکندن این رایحه خوش چیست؟
وقتی می‌خواهید عطری را به دوستتان پیشنهاد دهید چه می‌کنید؟ مجبورش نمی‌کنید بخرد. با توصیف تئوری هم انتظار مقبول‌ افتادنش را ندارید، بلکه آن را نشانش می‌دهید تا ببوید. موافقیم که انقلاب‌مان «نشان‌دادنی» است؟ نشانش دهیم. چطور؟
قرار نیست عطار بگوید، باید خود ببوید. هر روز، هر جای این کشور که کار می‌کنیم، بهترینِ خود را ارائه دهیم. هر نقصی که دیدیم، بکوشیم برطرف کنیم. هر ایده‌ای داشتیم، به معرض نقد و چکش‌کاری بگذاریم. به هم کمک کنیم و بدانیم هر یک پیچی که سفت می‌کنیم، ستونی را زنده می‌کند. صدور انقلاب کار دستگاه‌های سیاست خارجی و مجموعه‌های بین‌المللی نیست؛ انقلاب صادراتی ما چیزی جز کیفیت خود برای عرضه ندارد و کیفیتش وابسته به کیفیت ما است. بیایید انقلاب را صادر کنیم!
 
[1] 14/3/1389
 

جستجو
آرشیو تاریخی