گزارش «ایران» از گونه‌های تجهیزات کشف شده اغتشاشگران و تروریست ها در شش ماهه دوم 1401

از سلاح نیمه سنگین تابسته انتحاری

امیر فرشباف
روزنامه نگار

پس از وقوع انقلاب اسلامی، یکی از اهداف دولت‌ها و سرویس‌های امنیتی بیگانه برای تضعیف و سرنگونی جمهوری اسلامی، ایجاد بحران‌های امنیتی از طریق اقدامات تروریستی و غائله‌های تجزیه طلبانه گروهک‌های مسلح و در کل استفاده از ظرفیت اقدامات مسلحانه بوده است. در اکثر غائله‌ها و آشوب‌ها از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون نیز آنچه به طور ثابت حول آن برنامه‌ریزی صورت گرفته، همین راهبرد اقدامات مسلحانه بوده که محمل اصلی بروز آن، قاچاق سلاح به داخل کشور است. در آشوب سال گذشته اما بیشترین تلاش‌ها برای انتقال سلاح گرم از مبادی مرزی و ساخت اسلحه دست ساز سرد و گرم در داخل کشور صورت گرفت. در گزارش پیشین با عنوان «برای ویرانی ایران!» به برخی ابعاد قاچاق سلاح به کشور ازجمله چرایی و چگونگی ورود تجهیزات غیرمجاز به کشور، مبادی ورود اسلحه، نیروهای درگیر مبارزه با قاچاق سلاح و علل داخلی خرید و فروش اسلحه گرم پرداخته شد و در این نوشته سعی می‌شود گونه‌های مختلف اسلحه مکشوفه در آشوب 1401 و شش ماهه دوم سال گذشته مورد بررسی قرار بگیرد.
تبارشناسی مهمات و تجهیزاتی که در این ایام به دست نیروهای انتظامی و امنیتی افتاده است را می‌توان از مجرای دسته‌بندی این تجهیزات انجام داد. ادوات مکشوفه را باید به پنج دسته سلاح‌های نیمه سنگین، سلاح‌های سبک (اعم از نیمه خودکار و تمام اتوماتیک)، تجهیزات ارتباطی الکترونیکی، سلاح‌های دست ساز و نهایتاً اسلحه سرد تقسیم کرد. این دسته‌بندی و روشن شدن معیار تمایز سلاح‌ها، از یک سو کمک می‌کند تا درک کارکرد آنها ممکن شود و از سوی دیگر، کشف اهداف و تحلیل و پیش‌بینی الگوی عملیاتی دشمن تسهیل می شود.
نکته مقدماتی دیگر اینکه دو ملاک کمّی و کیفی برای تقسیم بندی ادوات جنگی به سنگین، نیمه سنگین و سبک می‌توان برشمرد؛ نخست اینکه اسلحه را از حیث نسبت آن با ترابری (لجستیک) و حمل و نقل، به سه گروه سنگین و نیمه سنگین و سبک تقسیم می‌کنند، به تعبیر دیگر، اولین ملاکی که در این تقسیم مدخلیت دارد، معیارهایی کمّی از قبیل حجم و وزن و اندازه هستند. انتقال و استقرار ادوات سنگین، طبیعتاً ترابری سنگین (ادوات انتقالی مانند بوژی، تریلر، کامیون و جرثقیل و...) را اقتضا می‌کند و جابه‌جایی اسلحه نیمه سنگین، امکانات حمل و نقل نیمه سنگین می‌خواهد و سلاح سبک هم که اساساً به سلاح‌هایی اطلاق می‌شود که توسط افراد حمل می‌شوند. دیگر ملاک در تعیین جایگاه و تقسیم سه گانه اسلحه و ادوات جنگی به سبک، نیمه سنگین و سنگین، به معیارهای کیفی مانند قدرت تخریب و مانند آن باز می‌گردد.
 
سلاح نیمه سنگین
طبیعتاً ادوات سنگین در مراحل اولیه آشوب جایی نداشته و با توجه به اشراف اطلاعاتی و عملیاتی مرزبانی جمهوری اسلامی بر مرزها امکان ورود چنین سلاح‌هایی به داخل کشور اساساً منتفی است. اگر هم از کشف مهمات نیمه سنگین سخن گفته می‌شود، باید توجه داشت که اولاً میزان آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد و ثانیاً قطعات این سلاح‌ها به صورت مجزا از مرز وارد کشور شده و در داخل سرهم بندی می شود. دو مورد از سلاح‌های نیمه سنگینی که کشف و در اختیار مقامات مسئول قرار گرفتند، یک دوش پرتاب در تهران بود که توسط فرماندهی انتظامی تهران بزرگ به دست آمد و دیگری یک دوشکا (تیربار) به همراه 292 عدد فشنگ ضد هوایی، 95 عدد فشنگ جنگی و یک پایه فلزی در روستایی واقع در حومه زاهدان بود که فرماندهی انتظامی با تعامل و همکاری سپاه منطقه آن را کشف و ضبط کردند.
این سلاح‌ها نه برای مراحل اولیه اغتشاشات (فازهای اجتماعی و اقتصادی)؛ بلکه در جهت اهداف گام سوم آشوب، یعنی فاز مسلحانه قابلیت و کارکرد دارد. بنا به اظهار یکی از مقامات مسئول «این سلاح‌ها متعلق به گروه‌هایی می‌شد که به دنبال فرسایشی کردن ناآرامی‌ها و بردن اغتشاشات به سمت جنگ داخلی بودند.»
غیر از دوشکا و دوش پرتاب باید به استفاده گروه‌های تروریستی وابسته به سرویس‌های بیگانه از ریزپرنده و پهپاد‌هایی اشاره کرد که قطعات آنها نیز از مبادی مرزی به داخل کشور وارد شده و پس از مونتاژ و سوار کردن قطعات مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ به عنوان نمونه ریزپرنده‌ای که در حمله به یکی از مراکز وزارت دفاع مورد استفاده قرار گرفت، از مرز کردستان وارد ایران شده بود.
سلاح‌های سبک خودکار و نیمه خودکار
سلاح‌های قابل حمل انفرادی که عمدتاً در درگیری‌ها در فواصل نه چندان دور مورد استفاده قرار می‌گیرند، اسلحه موسوم به سبک هستند که به دو دسته نیمه اتوماتیک (نیمه خودکار) و تمام اتوماتیک (خودکار) تقسیم می‌شوند. بیشتر سلاح‌های خودکار مکشوفه، از نوع کلاشنیکف بودند و ادوات نیمه اتوماتیک کشف شده نیز خود به دو بخش سلاح‌های کمری و سلاح‌های شکاری تقسیم می‌شوند.
بنابراین سه دسته مهمات سبک می‌توان نام برد که در عملیات نیروهای نظامی و امنیتی کشور کشف و ضبط شدند: نخست، اسلحه تمام اتوماتیک عمدتاً از خانواده کلاشنیکف، دوم، اسلحه نیمه اتومات کمری از خانواده کلت که آن نیز به دو طیف کلت متعارف و جیبی قابل تقسیم است و سوم، سلاح‌های نیمه اتوماتیک از خانواده شکاری (شورشی) که شامل شاتگان و وینچستر و مانند آن می‌شود.
سه نکته در خصوص اسلحه سبک کشف شده قابل ذکر است؛ اول اینکه بخش نیمه اتوماتیک این سلاح‌ها (کلت و شکاری) عمدتاً در نزاع‌های شخصی، گروهی و عشیره‌ای و یا شکار حیوانات و در تفریح و یا آموزش استفاده می‌شوند. دوم اینکه سلاح‌هایی مانند شاتگان معمولاً در اغتشاشات برای کشته‌سازی و درگیری با مأموران انتظامی و امنیتی به کار می‌روند و سوم اینکه میزان حجم قاچاق اسلحه جنگی اتوماتیک نسبت به موارد نیمه خودکار در سال‌جاری سیر افزایشی داشته که نشان از یک توطئه جدی برای بی‌ثبات‌سازی ایران دارد؛ چراکه اسلحه خودکار به لحاظ کارکردی دارای قدرت، انعطاف پذیری و سرعت بیشتری نسبت به ادوات نیمه خودکار است. امکاناتی مانند تیراندازی روی حالت رگبار، قابلیت نشانه‌گیری دقیق اهداف و وزن سبک ویژگی‌هایی هستند که قابلیت‌های عملیاتی سلاح‌های خودکار را به طور قابل توجهی از اسلحه نیمه خودکار متمایز می‌کنند.
 
تجهیزات الکترونیکی و ارتباطی
حوزه جنگ الکترونیک (جنگال) هم یکی از سرفصل‌هایی است که در این جنگ ترکیبی علیه ایران به کار گرفته شد. البته صورت‌های بسیار ابتدایی در جنگ الکترونیک استفاده شدند که با توجه به پیشرفت‌های جمهوری اسلامی در این حوزه و نیز شناسایی و کشف ادوات الکترونیکی، تهدید خاصی متوجه امنیت کشور نشد. ناگفته نماند که سازمان منافقین در گذشته نیز از ظرفیت جنگ الکترونیکی برای مقاصدی همچون شنود خطوط ارتباطی نیروهای ایرانی و گزارش آن به ارتش بعث استفاده می‌کرده و در این مقطع نیز قصد داشتند با استفاده از ظرفیت دانشگاهی وابستگان به خانوارهای نفاق مانند دو دانشجوی دستگیر شده دانشگاه شریف برنامه ضدامنیتی خود را عملیاتی کنند.
در این اغتشاشات، تجهیزاتی مانند بی‌سیم و ریموت عمدتاً برای هدایت جریان آشوب از یک سو و انفجار بمب‌های دست ساز یا عامل انتحاری از سوی دیگر، مورد استفاده قرار گرفتند. به تعبیر دیگر، استفاده از تجهیزات ارتباطی و الکترونیکی می‌تواند دور زدن سرورهای ارتباطی مسلط و مدیریت جمعیت در جنگ شهری را تسهیل کند و از این جهت کارکرد اطلاعاتی داشته، علاوه بر آن در عملیات بمب‌گذاری یا انتحاری از فواصل دور استفاده می‌شود و از این لحاظ کاربرد عملیاتی دارد.
در یکی از عملیات فرماندهی انتظامی غرب استان تهران، علاوه بر کشف 2 قبضه کلت، 91 فشنگ و سه قبضه صدا خفه کن؛ 9 چاشنی الکترونیکی، یک ریموت و 7 کیلو پودر انفجاری هم از یک تیم انتحاری به دست آمد که با هدف انفجار اماکن مذهبی مانند حرم‌های مطهر و مصلای نماز جمعه جاسازی شده بودند.
همچنین وزارت اطلاعات در یکی از اطلاعیه‌های خود از کشف بی‌سیم و مقادیر فراوانی مواد اولیه تولید نارنجک در یکی از شهر‌های غرب کشور و دستگیری عوامل اصلی تهیه مواد پیش ساز بمب در تهران خبر داد.
 
سلاح‌های انفجاری دست ساز
یکی از ابزارهای پیش برنده در جنگ شهری که به فرسایشی شدن آشوب کمک می‌کند، ادوات دست ساز هستند؛ از کوکتل مولوتف و سازه‌های ساده مانند نارنجک دستی و سه راهی انفجاری گرفته تا بمب‌ها و راکت اندازهای دارای لانچر. گروهک منافقین یکی از فرقه‌های پیشران ساخت و استفاده از سلاح‌های دست ساز است که از پیش از انقلاب تاکنون، با سوءاستفاده از ظرفیت علمی اعضای فریب خورده و با توجه به ارزان قیمت بودن تولید این سازه‌ها، این شبه راهبرد را همواره عملیاتی کرده و در آشوب اخیر نیز به طور گسترده در شبکه رسانه‌ای خود (از شبکه تلویزیونی تا اکانت‌های وابسته به لشکر سایبری) به تبلیغ برای ساخت و استفاده از تجهیزات دست ساز پرداخته است.
این سنخ ادوات را نیز برحسب کارکردهایشان می‌توان به دو بخش تقسیم کرد؛ برخی از این تجهیزات دستی مانند ادوات آتش زا، نارنجک دستی یا بمب صوتی، کارکرد تخریبی چندانی ندارند و بیشتر در جهت اهداف روانی به کار می‌روند، به بیان دیگر، از یک سو برای آشوبگران جنبه انگیزشی دارند و از سوی دیگر، نیروهای ضد شورش را دچار ترس و تزلزل می‌کنند. دسته دیگر اما ادواتی همچون راکت‌انداز دستی، سه راهی انفجاری و خمپاره‌های ساچمه‌ای هستند که کارکرد تخریبی و عملیاتی دارند.
 
سلاح سرد
علاوه بر اسلحه گرم باید به حجم بالای کشف سلاح‌های سرد اشاره کرد که به هیچ وجه نباید تحت‌الشعاع موضوع اسلحه گرم قرار گرفته و مغفول واقع شود؛ چراکه حداقل فایده آن، یکی کسب شناخت دقیق‌تر نسبت به شیوه‌ها و اهداف اغتشاشات اخیر و دیگری کمک به تکمیل پیش‌بینی الگوی رفتاری گروه‌های تبهکار معاند است.
برخی از ادوات مانند چاقو، قمه، دشنه و تیغ موکت بر و مشابه آنها جزو اسلحه سرد متعارف و شناخته شده‌ای محسوب می‌شوند که کاربرد محدود و معینی مانند نزاع‌های شخصی، زورگیری و بزهکاری‌های دیگر داشته و نیروهای انتظامی و ضد شورش با آنها بیگانه نبودند. با این حال، اقسام نوظهور و متنوعی از اسلحه سرد هم به دست آمد که کاملاً غیرمتعارف بوده و حتی اسمی هم نداشتند که بتوان آنها را به دقت بازشناخت و معرفی کرد. بنابراین، چیستی، چرایی و چگونگی استفاده از آنها مقتضی بازبینی و واکاوی است. سلاح‌هایی که عمدتاً دست ساز بوده و مؤلفه‌های روانی و شناختی را باید در تحلیل چرایی ساخت و استفاده از آنها در نظر گرفت؛ به تعبیر دیگر، بررسی دلایل ظهور این سلاح‌های سرد کشنده را بدون بازخوانی جنبه‌های روانی مانند کینه تاریخی اعضای گروهک نفاق نسبت به مدافعان امنیت و یا خلاقیت فردی سازندگان و نیز نقش بازی‌های رایانه‌ای خشن نمی‌توان به درستی درک کرد.