آهنگ آب و خاک!
رضامهدوی
منتقدهنری، معلم سنتور و موسیقیشناس
با یک مقدمه نرم و لطیف درمایه ابوعطا به عنوان پیشدرآمدی برکل مجموعه «آوای باران» به نام «آب» زلالوار و درهم تنیده، نوازندگان تداعیگری دارند برای گوشهای آشنا به موسیقی ملی (که مصطلح غلط سنتی مینامندش) با نجواگری و حس و حال بهاری. در ادامه تکنوازی تار «درآمد همنوا» حکایتگری دارد از جایگاه آواز ابوعطا که مردم ایران مثل سه گاه بسیار دوستش دارند و در همه حال دلنشین است. نوازنده در مضرابهایش، بیان چند فرهنگی از چند استاد خود را همپوشانی و گاه با سعی در بیان زخمههایی متفاوت کوشش میکند(که البته زخمهها و پنجههایش بیشتر تداعی نوازندگی تار استادی دیگر را دارد که شاگردیاش را نکرده!). «چهار مضراب باران» دیگر قطعهای است که فرم و قالب درست این نوع از موسیقی را ارائه میدهد و البته با شولایی، تحرک و هیجان لازم نتها در پیچش ساده و گوشنوازانه، گوش هوش شنونده را به خوبی رهنمون میسازند برای شنیدن بهتر آواز.
در شیار چهارم ساز و آواز «درآمد موج یک» خواننده به نوعی در کنار نوای تار ورود پیدا میکند و جملههای شعری محمدرضا شفیعی کدکنی را به شیوایی آواز سر میدهد. سپس در گوشه سَیخی«آهنگ خاک» را با شعر فریدون مشیری زمزمهوار باحالتی سنگین و ریتمیک از آب و موج و نوا به خاک میرساند./ آب از دیار دریا با مهر مادرانه.../ گاه صدای همخوانان نیز در برخی قطعات زینتبخش موسیقی و آوازهاست. ساز و آواز «حجاز موج دو» شیار ششم است که با یک تحریر ساده و شعرخوانی مجدد از شفیعی کدکنی /هیچ میدانی چرا، چون موج... آنچه میخواهم نمیبینم و آنچه میبینم نمیخواهم/ البته با تحریرها و خوانش متفاوت در کنار جواب آوازهای تار جلوه گری دارد.
تصنیف «همصدای یار» در گوشه حجاز با شعر امیرهوشنگ نادرزاده، در تداوم جملات موسیقایی قبل میآید و بعد ساز و آواز شور «موج سه» با آواز و ادوات تحریری با شعر شفیعی کدکنی که گویی در نظر ترجیعبندی را آهنگساز مدنظر دارد، تلاشی است در توجه شنونده معطوف بر منظوری که از ارائه چنین آلبومی انتظار دارند! شیارنهم «بختیاری» آهنگ گوش آشنای ایرانیان با ریتم و تمپوی متفاوت آغازگری دارد بدون آواز.
گوشه خسرو و شیرین در قطعه «بیتاب» با شعرفریدون مشیری/تب و تابی است درموسیقی آب/خواننده با تحریرواوجخوانی، بیان و لحن دیگری را با نوع خوانش درمایه ابوعطا برگرفته از مفاهیم شعری ارائه میدهد.
قطعه آخر «آوای باران» در تصنیف ابوعطا برگرفته از شعر آوای باران محمدرضا شفیعی کدکنی / میآمیزم این شبنم برتپش را، به دریای یاران/ حماسیوار و تپشوار با زخمههای ساز و حنجره آوازخوان این نوع از ایجاد تصنیفخوانی رقم میخورد.
و اینک اعضای گروه موسیقی آب که تعداد سازهایشان اندک و محدود است ولی پُرتوان و با کیفیت ارائه دادهاند: امیرهوشنگ نادرزاده (تار)، محمد فرزین ذوالقدر (آوازخوان)، بهنام جاوید (تار دوم و تنبک)، نازنین خالصی (بم تار)و نیتا مجلسی (کوبهاینواز).
آوای باران
آهنگساز: امیرهوشنگ نادرزاده
خواننده: محمد فرزینذوالقدر
ناشر: چهارباغ
سال: 1400