مراحل اصلاح جامعه در نظر قرآن کریم

علی طالبلو
طلبه و پژوهشگر
راه‌های اصلاح جامعه و محقق ساختن عدالت و از بین بردن ستم و مقاومت در برابر شر و فساد به کار رفته از نظر اسلام، منحصر در سه چیز است:
1- وسایل دعوت و ارشاد، یعنى ایراد خطبه‏ها و مواعظ و نوشتن مقالات و تألیفات که روش بسیار پسندیده و شریفی است و خداى متعال نیز در قرآن به این روش اشاره کرده است: ادْعُ إِلى‏ سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ.[1] یعنی [مردم را] با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث [و مجادله‏] بپرداز، یقیناً پروردگارت به کسانى که از راه او گمراه شده‏اند و نیز به راه یافتگان داناتر است.
2- وسایل مقاومت مسالمت‏آمیز و سلبى، نظیر متحد شدن علیه فساد و دورى جستن از مفسدین و قطع روابط اقتصادى با آنان و همکارى نکردن با ستمکاران و شرکت ننمودن در اعمال و حکومت آنان. این روش نیز در آیات متعددی از قرآن مورد اشاره قرار گرفته است: وَ لا تَرْکنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمُ النَّارُ[2] و لا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاء[3] در میان غیر مسلمانان نیز کسانى معروف به طرفدارى از این رویه شده‏اند. مثل بودا و حضرت مسیح و گاندی و حتی ادیبی مثل تولستوی.
3- قیام مسلحانه و جنگ است که اسلام این روش را نیز پیشنهاد کرده و در مواردى دستورش را صادر فرموده است.
پس اسلام هر سه روش را (هر کدام را در جاى خود و بموقع خودش) صحیح دانسته و به تدریج به کار بسته است، روش اول موعظه حسنه و دعوت سالم است، اگر دشمن از این راه تسلیم نشد و دست از ستمکارى خود بر نداشت و همچنان به فساد انگیزى و استبداد خود ادامه‏ داد طریقه دوم را به کار مى‏گیرد، یعنى قطع رابطه، آن هم به دو روش یا بطور مسالمت‏آمیز و یا به نحو قهر و همکارى نکردن با دشمن. اگر از این راه به زانو در آمد و حاضر شد دست از ظلم خود بردارد که هیچ و اگر حاضر نشد، نوبت به طریق سوم مى‏رسد که عبارت است از قیام مسلحانه، چرا که خداوند به هیچ وجه به ظلم ظالم رضایت نمى‏دهد و کسانى که در برابر ظلم او ساکت مى‏نشینند شریک ظلم او هستند.
اسلام دعوت خود را با شمشیر نمی‌گستراند. زیرا عقیده و ایمان چیزى نیست که با زور و شمشیر در دل‌ها قرار بگیرد. اگر اسلام دست به شمشیر زده است، تنها در برابر کسانى بوده است که در خوددارى از ظلم و فسادشان به آیات و براهین قانع نشده‏اند و پیوسته خواسته‏اند سنگ در سر راه دعوت به حق بیندازند، اسلام در این‌گونه موارد شمشیر نمى‏کشید که آنان را به سوى دین بخواند بلکه مى‏خواست شر آنان را دفع کند.
قرآن می‌گوید: قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکونَ فِتْنَةٌ.[4] پس قتال با کفار براى دفع فتنه آنان بود، نه به خاطر آنکه آنان به دین خدا معتقد شوند.
[1]- سوره نحل، آیه 25.
[2]- سوره هود، آیه 113.
[3]- سوره مائده، آیه 51.
[4]- سوره بقره، آیه 193.
 
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و شصت و سه
 - شماره هشت هزار و صد و شصت و سه - ۲۸ فروردین ۱۴۰۲