در حافظه موقت ذخیره شد...
روز قدس؛ مرز آزادی بیان کجاست؟
پژوهشگر روابط بینالملل
چند سالی است که «روز قدس» به معنای واقعی کلمه به یک «روز جهانی» بدل شده و حامیان فلسطین در کشورهای مختلف از غرب تا شرق به همین مناسبت راهپیمایی برگزار میکنند. سالهای قبل وقتی میخواستم به مناسبت روز قدس با فعالان حوزه فلسطین غیرایرانی مصاحبه کنم ابتدا سعی میکردم به آنها توضیح بدهم که اصلاً روز قدس چیست اما خیلی زود متوجه شدم تقریباً همه آنها از چنین مناسبتی مطلع هستند و حتی میدانند این روز به ابتکار امام خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران نامگذاری شده است. البته در بسیاری موارد تاریخ برگزاری روز قدس، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان نیست و برگزاری راهپیمایی به شنبه یا یکشنبه که آخر هفته میلادی است، منتقل میشود.
آنچه توجه من را در سالهای اخیر جلب کرده، افزایش حساسیت و سختگیریهای پلیس و مقامات کشورهای غربی درباره این راهپیمایی است. هر سال میبینم دوستانم بویژه در آلمان و فرانسه از چند هفته قبل درخواست مجوز برگزاری راهپیمایی میدهند اما درست چند روز مانده به تاریخ مراسم، پلیس بیانیهای میدهد و برگزاری راهپیمایی را ممنوع میکند.
امسال هم قرار بود در روزهای شنبه و یکشنبه در چند شهر آلمان راهپیمایی حمایت از فلسطین به مناسبت روز قدس برگزار شود اما ناگهان پلیس آلمان بیانیهای صادر کرد و گفت نگران است در این راهپیمایی شعارهای «یهودیستیزانه» سر داده شود. این هم البته روش جدیدشان برای خاموش کردنِ صدای فعالان حوزه فلسطین است که به آنها برچسب یهودیستیزی یا حمایت از تروریسم میزنند. این در حالی است که تفاوت میان صهیونیسمستیزی و یهودیستیزی کاملاً آشکار و مشخص است و انتقاد از رژیم صهیونیستی هرگز به معنای بیاحترامی به دین یهود نیست. کما اینکه اصلاً یهودیان زیادی در سراسر دنیا هستند که خودشان با تفکر صهیونیسم و جنایتهای این رژیم مخالفند.
توجه به این معیارهای دوگانه از این جنبه اهمیت دارد که از همین ابزار«آزادی بیان و آزادی عقاید» علیه صدای مخالفان و منتقدان استفاده میشود اما وقتی نوبت به خودشان برسد، ورق کامل برمیگردد. در شرایطی که رئیسجمهور فرانسه نسبت به انتشار کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر گرامی اسلام(ص) هیچ واکنشی نشان نمیدهد و آن را مصداق آزادی بیان میداند، در همان کشور اگر گروهی نسبت به جنایتهای رژیم صهیونیستی انتقاد کنند، یهودیستیز معرفی میشوند.
راستش احساس میکنم شاید دیگر نباید گفت معیار دوگانه؛ اصلاً معیار اصلی گویا همین است! اما وظیفه ما به عنوان رسانه تبیین صحیح این موضوع است.