تعریضی به بازار مریض کتاب
نادر سهرابی
نویسنده
یکطوری سراسیمه راه افتادهایم به کتابخوان کردن آدمها که اصلاً حواسمان نیست مواد لازم را برداشتهایم یا نه، حواسمان نیست قرار است به مردم بگوییم چه کتابی بخوانند، حواسمان نیست اصلاً خودمان صلاحیت این کار را داریم که حوزه کتاب را به عهده بگیریم یا نه، حواسمان نیست این کتابهایی را که داریم پشت سر هم چاپ میکنیم قرار است چه کسی بخواند؟! اصلاً قرار است کسی بخواند یا قرار است سوابق درخشان ما را درخشانتر کند؟! حواسمان نیست کتابهایی که یکتکه و بیحواس از یک ناشر یا یک مؤسسه خاص رد یا بایکوت میکنیم، بعضیهاشان اتفاقاً کاملاً نزدیک به گفتمان ایرانی اسلامی انقلابی ماست و نمیشود بیگدار تمام تولیدات یک انتشارات را صرفاً بهخاطر اینکه نامش فلان است و بهمان است در رسانهها نادیده گرفت، حواسمان نیست نویسنده خوب را نمیشود با پول خرید؛ نمیتوانیم به فلان نویسنده قدیمی پول بدهیم و از او بخواهیم در یک پروژه سروته دار درباره فلان برهه تاریخی، فلان شخصیت سیاسی یا فلان مکان مقدس بنویسد و بعد انتظار داشته باشیم چیز خوبی از آب دربیاید؛ نویسنده محترم پول را میگیرد، کتاب را هم تحویل میدهد اما باز نتیجهای که مدنظر ماست حاصل نمیشود، چون طرف مال این حرفها نیست، مال این گفتمان نیست، ادا درآورده؛ حواسمان نیست ظرفیتهای ذاتی و خدادادی ما هم یک اندازهای دارد و نمیشود تا ابد ازشان استفاده کرد؛ نمیشود تا ابد با تقریظ گرفتن از رهبر معظم انقلاب راه نرفته در سازماندهی شبکه تبلیغ و توزیع مناسب را نرفته گذاشت، حواسمان نیست که مثلاً چاپ کتاب فقط برای توزیع در رونمایی کتابی که هرگز قرار نیست وارد بازار شود و چاپ کتاب فقط برای انتشار خبر رونمایی، نوعی بیاخلاقی است و ما را از اخلاقی که در انقلابمان به آن توصیه شدهایم دور میکند؛ حواسمان نیست برخی از این سهمیه کاغذهایی که بهخاطر نشخوار کردن شعارهای انقلابی توسط برخی بهشان تعلق میگیرد دارد در بازار آزاد فروخته میشود و...
شاید در این مسیر اگر از کارشناسش استفاده میکردیم و بهموقع حذر داده میشدیم، الان خواندن «ملت عشق» و «من پیش از تو» و «دختری که رهایش کردی» فضیلت تلقی نمیشد و عکسهای مانکنوار با کتاب فضای مجازی را بر نداشته بود و بوکبلاگرهای رژ لب مالیده ناخن کاشته عشوهبیاطبقطبق مهمترین شخصیتهای نافذ در بین مردم در عرصه کتاب نبودند. راهش هم تبیین و کار بهقاعده است. کارشناسی دقیق و هدفمند کتابها، گفتوگو با آدمهای کاربلد و بازارشناس، جمع کردن بساط کتابهای تخفیفبالا و ناشران غیرحرفهای، بازطراحی نظام تخصیص کاغذ ناظر به محتوای هر کتاب نه ناظر به سابقه ناشر.
البته خب فقط این نیست که. فرصت این متن همینقدر بود. آدمهای ایراندوست مسلمان کتاببلد را که سر کار بیاورید هزار راهکار بسیار بهتر از اینها روی میزتان میگذارند.