عماد افروغ دار فانی را وداع گفت

اندیشمند سیاستمدار


«اندیشمند سیاستمدار» عنوانی است که کیفیت حضور متمایز برخی آدم‌ها در صحنه سیاست را بهتر توضیح می‌دهد. عنوانی که بدون تردید عماد افروغ یکی از دقیق‌ترین و بهترین مصادیق آن بود. او، دیروز صبح بر اثر عوارض بیماری سرطان، دار فانی را وداع گفت تا نحوه زیستش و مسیری که در میان فراز و نشیب‌های میدان سیاست انتخاب کرد، درست یا غلط، کیفیت متمایزی را برای جست‌وجوگران شیوه‌های حضور اندیشه در حوزه سیاست به نمایش بگذارد.
رشته جامعه‌شناسی شاید بتواند خیلی چیزها را درباره عماد افروغ و مسیرش توضیح دهد اما اگر مقاطع مهم این مسیر را نشانه‌گذاری نکنیم، درک علت تمایز مرحوم افروغ دشوارتر خواهد شد. مرحوم افروغ به عنوان استاد دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه باقر العلوم و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، یک چهره دانشگاهی محسوب می‌شد.
تألیفات او نظیر «هویت ایرانی و حقوق فرهنگی»، «انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن»، «‏مناقشه حق و مصلحت و بن‌بست جنبش دانشجویی»، «چشم‌اندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه»، «چالش‌های کنونی ایران» و «اسلام و جهانی شدن» نه تنها چهره دانشگاهی او را پررنگ می‌کند بلکه به روشنی می‌توان از میان عناوین‌شان هم نویسنده‌ای را دید که دغدغه مسائل روز کشورش را دارد و با رویکردی معطوف به «هویت» آنها را دنبال و تحلیل می‌کند.
اندیشه افروغ در دین اسلام و انقلاب اسلامی ریشه گرفته و بر این اساس هر گونه به‌روزرسانی جدیدش در نظرات قبلی از این ریشه‌ها منتزع نمی‌شود. او در کتاب «درآمدی بر رابطه اخلاق و سیاست: نقدی بر ماکیاولیسم» تصریح می‌کند: «بدون تردید نوع نگاه به انسان و رابطه‌اش با خدا و نگاه هدف‌مدار یا ابزارگرا به او می‌تواند برای رابطه اخلاق و سیاست دلالت‌آمیز باشد. کیستی و چیستی و یا به عبارتی انسان تراز سؤالی کلیدی و مرتبط با فلسفه آفرینش و مکاتب مختلف و ارسال رسل و به وجهی فلسفه وجودی انقلاب اسلامی است. این سؤال خیلی جدی است که آیا می‌توان استفاده ابزاری از انسان کرد یا انسان به خودی خود هدف است و چه برداشتی از این عبارت عمیق می‌توان به دست داد که «من عرف نفسه فقد عرف ربه»؟ بر اساس این عبارت، رابطه نزدیکی بین معرفت انسان و معرفت خدا وجود دارد و طبعاً این رابطه پیامدی بر فلسفه سیاسی دارد.»
در کتاب «‏مناقشه حق و مصلحت و بن‌بست جنبش دانشجویی» در سال 87 جنبش دانشجویی را به عنوان موضوع تحلیل و بررسی خود مورد توجه قرار می‌دهد و جدال حقیقت‌گرایی و مصلحت‌اندیشی را موضع اصلی کشمکش در جنبش دانشجویی معرفی می‌کند. رویکردی که شاید بتواند توضیح دهد خود نویسنده هم به عنوان طلبه‌ای در مسیر دانش چگونه به طور مداوم در حال تنظیم کردن میزان مصلحت و حقیقت در خویش است و رویکرد مستقل و گاه سؤال‌برانگیز او در تطبیق با جناح سیاسی‌اش ناشی از چیست.
با این همه حوزه نظر بدون لمس و تماس واقعیت‌های عرصه عمل، نقص‌های غیرقابل انکاری خواهد داشت. افروغ هرچند که یک کنشگر دانشگاهی و یک اندیشمند حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی است اما خوب می‌داند که کلید حل این مسائل را هم باید در میدان سیاست جست‌وجو کند. او اوایل دهه هشتاد، با رأی مردم تهران، از جناح اصولگرایان وارد مجلس هفتم می‌شود و ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس را بر عهده می‌گیرد.
اما مسیر بهبود و اصلاح جز از راه نقد نمی‌گذرد. افروغ علی‌رغم وابستگی‌های جناحی و سیاسی خود، همواره به عنوان چهره‌ای منتقد در جریان راست شناخته می‌شود و برخی اظهارات و مواضعش به روشنی میان او و سایر هم‌جناحی‌ها فاصله می‌گذارد. اما تأکید بر اصولی همچون اخلاق سیاسی، فاصله‌گذاری با جریان لیبرال و سکولار، هویت اسلامی در کنار هویت ایرانی و اصل ولایت فقیه، در جهان اندیشه‌ای افروغ نشان می‌دهد که پایه‌های مواضع او هیچ‌گاه در میدان پرتلاطم سیاسی ریشه نگرفته بود بلکه او خمیرمایه این مواضع را در اندیشه‌اش ورز می‌داد و می‌پخت.
مرحوم افروغ، اندیشمندی قائل به نقد درون‌گفتمانی مبتنی بر اصول مشخص ریشه‌گرفته در انقلاب اسلامی بود که با ورود به حوزه سیاست تلاش کرد مصادیق عملی را به آرمان‌ها و اندیشه‌هایش نزدیک کند. او در روز بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان 1402 چشم از جهان فروبست.
 

 

پیام تسلیت وزیر ارشاد 
درپی درگذشت عماد افروغ

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت عماد افروغ نویسنده و عضو حقیقی شورای فرهنگ عمومی کشور را تسلیت گفت. متن این پیام به شرح زیر است:
«انالله وانا الیه راجعون
با نهایت تاسف و تأثر خبر درگذشت استاد فقید جناب آقای دکتر عماد افروغ را دریافت کردم.
دکتر افروغ اندیشمند دلسوز و متعهدی بود که تمام دوران زندگی خود را وقف فهم مشکلات جامعه ایرانی و ارائه راه حل‌های دلسوزانه برای اعتلای کشور نمود.اینجانب فقدان این مرد روشن ضمیر را که ارادت راسخ عملی و نظری‌اش به پیشوای عدالت امیرمؤمنان علی(ع) زبانزد بود و در شب قدر و در مطلع فجر به دیدار حق شتافت را به خانواده معزز، جامعه علمی و همه دوستداران و شاگردانش تسلیت عرض می‌نمایم و در این ایام نورانی و رحمت ، آمرزش و رضوان الهی و همنشینی با اولیا، صلحا و شهدا را برایش آرزومندم 
و حسن اولئک رفیقا»

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و شصت و یک
 - شماره هشت هزار و صد و شصت و یک - ۲۶ فروردین ۱۴۰۲